ماه شریف شعبان برای اولیای الهی از زیباترین ماههاست. آنان در این ماه شادمانی خاصّی دارند، چراکه از سویی ولادت امام زمانشان در این ماه واقع شده و از سوی دیگر، «شَعْبانُ الْمُطَهِّرُ»[1] آمده که آنان را تطهیر کند و آلودگی ­های باطنی را که عامل تأخیر ظهور است بزداید و آنان را در ردیف منتظران حقیقی امام(عَلَيهِ السَّلام) قرار دهد تا لایق حضور شده و برای شرکت در ضیافت الهی آماده شوند و دخول و ورود مبارکی به ضیافت الهی داشته باشند.

     در عظمت ماه شریف شعبان همین بس که اختصاص به حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) دارد «شَعْبانُ شَهْری»[2] که عظیم تر از ایشان شخصیّتی در عالم وجود ندارد. حال ایّامِ به این عظمت مقرّر گشته تا بندگان خداوند را پاک و تطهیر ساخته و آمادۀ ضیافت الهی نماید. امّا همانطور که اگر طبیب حاذقی که بتواند بیماران صعب العلاج را درمان کند، به شهری وارد شود، ولی افرادی بنشینند و اعتنایی به طبیب نکنند، بیماریشان درمان نمی­شود، همانگونه نیز ماه شریف «شَعْبانُ الْمُطَهِّرُ» برای کسانی ماه تطهیر است که ابزار پاکی و طهارت را بکار بندند که آن ابزار، همان توبه و استغفار و اصلاح عمل است که مهمترین عمل در این ماه می­باشد. زمینۀ طهارت ماه شعبان را ابزار آن فراهم می­آورد. خداوند­ متعال در سورۀ مبارکۀ نساء می­فرماید: «وَ لَوْ اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوّاباً رَحيماً»[3] و اگر کسانی که به خودشان ظلم کردند، نزد تو بیایند، پس طلب آمرزش کنند از خداوند و طلب آمرزش کند برای آنان رسول، البته خداوند را آمرزندۀ مهربان خواهند یافت. آری، حضرت پیامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) طبیب هستند و محضر مبارکشان قذارت ها را پاک می­کند. امّا اگر انسان به طبیب رجوع نکند، چگونه می­تواند پاک شود؟

     جوانان عزیز، اکثر یاران امام زمان(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) را جوانان تشکیل می­دهند، همانطور که حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «اَصْحابُ‏ الْمَهْدِیِّ شَبابٌ لا كُهُولَ فيهِمْ اِلّا مِثْلَ كُحْلِ الْعَيْنِ وَ الْمِلْحِ فِی الزّادِ وَ اَقَلُّ الزّادِ الْمِلْح‏‏»[4] ياران مهدی(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) همگى جوانند و پير در ميانشان نيست مگر به اندازۀ سرمه در چشم يا به قدر نمك در توشۀ راه و كمترين چيز در توشۀ راه نمك است،‏ ولذا در رفع موانع تلاش نمایید و زمینۀ تعجیل ظهور را با اصلاح عمل فراهم آورید. خداوند می­خواهد شما در رأس یاران امام زمان(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) قرار گیرید و این از کرامت امام(عَلَيهِ السَّلام) بعید نیست. خداوند متعال تمام آن استعدادها و ودایع را بالقوّ ه در وجود شما به ودیعه نهاده و از شما خواسته تا با استفاده از ابزار پاکی، این گنجینه­ها را فعّال کرده و بالقوّ ه ­ها را به فعل برسانید، تا ان­ شاء الله تعالی در زمرۀ منتظران حقیقی قرار گیرید. سرمایۀ جوانی سرمایۀ عالی قدری است. جوانی چلچراغ زندگی و قدح بلورین و ارزشمند­ترین دوران زندگی است، همـانطور کـه در حدیـثی از وجود مبـارک حضرت پیـامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) آمده است: «وقتی که روز قیامت فرا رسد، انسان قدم از قدم برنمی دارد، مگر اینکه از چهار چیز از او سؤال می شود: از عمر او که در چه راهی فنا کرده و از جوانی اش که در چه راهی فرسوده است...‏»[5]. ملاحظه می­شود با وجود اینکه جوانی داخل عمر است، ولی جداگـانه از آن سؤال می­شود. بطـور کلّی قسمت اعظمِ در محضر امـام زمـان(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) بودن، و تحقّق مهدویّت و شیعه گری و بندۀ محض پروردگار بودن را در دوران جوانی می­توان تحصیل نمود. دوران جوانی بهترین زمان برای تهذیب و تزکیه است. «در کودکی پَستی، در جوانی مستی، در پیری سستی، پس کی خداپرستی»[6].

     بنابراین اگر جوانان عزیز در دوران جوانی که دوران سازندگی است، سستی نمایند، چه زمانی خواهند توانست برای خود توشه­ای تدارک ببینند. گرچه دوران جوانی شکوهمندترین دوران عمر است، لکن بسیار سریع الزّوال و زودگذر است. دوران جوانی چنان سریع می­گذرد که انسان یکباره متوجه می­شود جوانی را پشت سر گذاشته است. امّا شما عزیزان می­توانید با سپردن جوانیِ جسمانی و ظاهری به روح و جانتان، این جوانی را برای خود ماندگار نمایید و به بیان روشن­تر، یک سرمایه و ثروتی بیندوزید که وقتی می­خواهید از گمرک دنیا عبور کنید، اجازۀ حمل این ثروت را داشته باشید. جوانی و جمال ظاهری گذرا و سرمایۀ موقّت است، مال و مقام و ثروت و علم و... همه گذرا و موقّتی هستند و ارزش تمام آنها در این دنیاست و انسان هیچ کدام از اینها را نمی­تواند همراه خود ببرد و تمام آنها را در دنیـا گذاشته و در روز قیـامت به تنهـایی وارد صحنۀ محشر می­شود، همانطور که خداوند متعال فرمود: «وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى‏ كَما خَلَقْناكُمْ اَوَّلَ مَرَّة»[7].

     آری، در روز قیامت هیچ یک از جوانی، مال، ثروت، مقام، پُست، ریاست و... همراه انسان نیست و انسان تنها با سرمایۀ عملش محشور می­گردد، ولذا باید آن ثروتی را فراهم آوَرَد که بتواند آن را با خود ببرد و آن، فقط سرمایۀ ایمان و گوهر گرانقدر توحید است «حَبَّبَ اِلَيْكُمُ الْايمانَ وَ زَيَّنَهُ فی قُلُوبِكُمْ»[8]. تنها سرمایه و ثروت قابل حمل به آن دنیا، ایمان است، آن ایمانی که توأم با عمل صالح باشد، ولذا کسی که ایمانِ توأم با عمل صالح داشته باشد،‌ می­تواند موقع رفتن آن را همراه خود ببرد. مویّد این مطلب، بیان استاد جوادی آملی می­باشد که فرمودند: «زیبایی های ظاهری که خارج از وجود و جان انسان است، زیبایی انسان نیست و زیبایی زمین است». مال و ثروت و مقام و پُست و ریاست و هر آنچه در دنیاست، زینت زمین است «اِنّا جَعَلْنا ما عَلَى الْاَرْضِ زينَةً لَها»[9]. زینت انسان آن سرمایه ای است که با جان او متّحد شده و یکی گردد و آن فقط سرمایۀ ایمان است. وقتی ایمان با روح متّحد شد و جان، مؤمن و موحّد گشت، دیگر از جان او جدا نمی­شود و جان و روح را بالا می­برد و در مقابل، اگر انسان گرفتار کفر و گناه شود، جان و روح او آلوده به کفر و شرک و معصیت می­گردد و قذارت با روحش آمیخته می­شود. خلاصه هر ثروتی که با روح و جان متّحد و عجین شود، قابل بردن است، ولذا جوانی حقیقی و ماندگار، در صورتی محقّق می­شود که ایمان با روح و جـان جوان عجین و آمیخته شود. «سليمان بن جعفر همدانى گويد: امام جعفر صادق(عَلَيهِ السَّلام) به من گفتند: اى سليمان! «فتى» (جوانمرد) كيست؟ گفتم: جانم فداى شما باد، فتى در نزد ما به معناى جوان است. فرمود: آيا نمى‏دانى كه اصحاب كهف همه پير بودند، ليكن خدا به سبب ايمانشان آنان را فتى و جوانمرد خواند؟ اى سليمان! هر كه به خدا ايمان آورد و پرهيزگار شود، جوانمرد و فتى اوست»[10].

     پس توحید حیات حقیقی است، ایمان حیات طیّبه است. کسی که ایمان و توحید را به روحش سپرد، ثروتمند حقیقی است و این ثروت قابل انتقال به سرای دیگر می باشد.

     انسان دو چهره دارد، یکی چهره­ای که خداوند ساخته و دیگری چهره ای که خودش آن را با عملش می­سازد و در روز قیـامت با چهره ای که خداوند خلق فرموده محشور نمی­شود، بلکه حشر او با چهره ای است که خودش آن را با عملش ساخته و پرداخته است، همانطور که در مورد کیفیّت حشر مؤمنان می­فرماید: «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَة﴿22﴾ اِلى‏ رَبِّها ناظِرَةٌ﴿23﴾»[11] چهره هایی در آن روز در نهایت زیبایی و نورانیّت قرار دارند که بر پروردگارشان نظاره گرند، و در مورد مجرمین می­فرماید: «يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسيماهُم‏»[12]. چهرۀ روح انسان، به شکل عمل اوست و انسان با توحید و عمل صالح، و یا با گناه و بیراهه روی، چهرۀ جانش را می­سازد و آنچه که ساخته است، در روز قیامت که «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ»[13] است، آشکار می­گردد. چهرۀ هر کسی را عملش شکل می­دهد و درواقع در آن روز صورت­ها به سیرت هاست.

     پس جوانان عزیز! اگر بخواهید در زمرۀ افرادی قرار گیرید که خداوند می­فرماید: در روز قیامت تازگی و طراوت و شادابی ایمان در چهره هایشان هویداست «تَعْرِفُ فی‏ وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعيم‏»[14]، و از منتظران حقیقی حضرت امام زمان(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) شوید، باید به قرآن نازل عمل کنید تا قرآن ناطق هم از شما راضی گردد. تنها راه نجات، اصلاح عمل و عمل به قرآن نازل است که رضایت قرآن ناطق نیز در این صورت فراهم می­گردد. تنها راه تقرّب به قرآن ناطق، عمل  به قرآن مکتوب است. آنچه که حقیقتاً مهدی آور و مهدی یاور است، عمل به فرایض و واجبات و اجتناب از نواهی و محرّمات است، همانطور که خداوند تبارک و تعالی در حدیث قدسی می­فرماید: «اِعْمَلْ بِما اَمَرْتُک وَ انْتَهِ عَمّا نَهَیْتُک»[15]. از حضرت امام رضا(عَلَيهِ السَّلام) نيز مذکور است: «وَ الْايمانُ اَداءُ الْفَرائِضِ وَ اجْتِنابُ الْمَحارِم»[16]. ایمان حقیقی ایمانی است که مزیّن به عمل صالح است. برای حضور در دولت کریـمۀ حضرت امـام زمان(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) کـه حضرت پیامبر اسلام (صلی اللهُ علیه و آله) چنین می فرمایند: «امت من در زمان مهدی(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) به آنچنان نعمتی می رسند که هرگز مانند آن دارای نعمت نبوده اند. آسمان بر آنان می بارد و زمین هر چه از گیاهان دارد خارج می سازد و ثروت فراوان است»[17] و برای درک آن دوران که حضرت امـام حسین(عَلَيهِ السَّلام) و حضرت امیرالمؤمنین علی(عَلَيهِ السَّلام) و سایر حضرات ائمه(عَلَيهِمُ السَّلام) رجعت خواهند فرمود، از امروز باید تدارک دید و بسترسازی نمود.

     آری، جوان مهدوی زمینۀ ظهور مبارک مولای زمان(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) را امروز با تقیّد به واجبات و اجتناب از محارم الله تدارک می بیند.

     بعد از اینکه روشن شد تحقّق انتظار در وجود، جز با تقیّد به واجبات میسور نیست و موانع ظهور جز بیراهه روی و گناه و معصیت نمی باشد، پس عزیزان کاری کنیم که با بهره­گیری از مسائل زیربنایی که مهمترین آن، اجتناب از محرّمات و انجام واجبات است و ان شاء الله تعالی با تکیه به این ابزارها، روز به روز بالا رفته و رشد نمائیم و محضر امام(عَلَيهِ السَّلام) را درک کرده و شرمندۀ امام(عَلَيهِ السَّلام) نباشیم.

     خدای تبارک و تعالی در وجود انسان حسّ مقدّسی به نام «علوّ همت» و «طبع بلند» قرار داده که به کم راضی نمی­شود و به هر درجه ای از کمال و موفقیّت که برسد، به آن بسنده نمی­کند و بالاتر از آن را می­خواهد. خداوند متعال حسّ کمال طلبی را در وجود انسان به ودیعه نهاد و انسانِ کامل را برای او الگو مقرّر فرمود تا مسیر صعود و رشد و تعالی و مراحل کمال را یکی پس از دیگری بپیماید و به کمال مطلق نزدیک شود و تقرّب یابد. از اینرو باید آن اموری را انجام دهد و آن کتابی را مطالعه کند و آن دوستی را برگزیند که بتواند او را بالا ببرد. یکی از عوامل رشد و ترقّی، دوست خوب است، ولذا عزیزان، دوستی اتّخاذ کنید و همنشینی برای خود برگزینید که مقام معنوی و درجات ایمانی اش از شما بالاتر باشد و بتواند شما را در مسیر کمال بالا ببرد و رشد دهد و بـا توجه بـه اینکه طولانی­ترین هم نشینی را همسر با انسان دارد، از اینرو همسری را برای خود انتخاب کنید که بتواند شما را عروج دهد و نردبان ترقّی برای شما شود و بتوانید در امور معنوی به او تکیه کرده و بالا بروید. گرچه علم و تحصیلات، مال و ثروت و شغل و مسکن و اصالت خانوادگی همسر، مهم و دارای ارزشند،‌ لکن بالاترین ارزش در ازدواج آن است که با فردی ازدواج کنید که عبد حقیقی برای خداوند باشد. چنین کسی پلیس مخفی از درون دارد. کسی که بندۀ خوبی برای خداوند است، برای شما همسر خوبی و برای فرزندتان پدر مسئول و وظیفه شناس و برای خانواده تان، داماد قابل اعتمادی خواهد بود و نهایتاً فردی شایسته برای جامعه­اش خواهد بود.

     حال جوانان عزیز، بر اساس تجارب چندین ساله و محبّتی که به شما عزیزان دارم، چند نمونه از مواردی که عامل رشد و ترقّی و صعود در مسیر کمال می باشند و نيز موانع رشد و کمال و رهزن ها در اين مسير، به خدمت عزيزان يادآوری می گردد.

     مهمترین عامل رشد و کمال انسان، خدمت به والدین می­باشد که رضایت خداوند در آن مندرج است. اگر بخواهید قبل از آخرت در دنیا موفق شوید، مهمترین شرط آن رضایت والدین است، همانطور که مادرتان، بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا(سَلامُ اللهِ عَلَيها) فرمودند: «اَلْزِم رِجْلَیْها فَاِنَّ الْجَنَّةِ تَحْتَ اَقْدامِها»[18] ملازم پاهای مادرت باش، چراکه بهشت زیر پاهای اوست. کسی که می­خواهد از لحاظ علمی و مقامی بزرگ شود، یقین بداند که مطمئن ترین و نزدیک ترین راه، خدمت به والدین است. امکان ندارد انسان بدون خشنودی پدر و مادر به جایی برسد.

     پس رضایت والدین را در زندگی باید اصل قرار داد، مگر در مواردی که انسان را به گناه و معصیت دعوت می­کنند، که البته در آن موارد هم باید مؤدّبانه عمل کرد و ردِّ دعوت ایشان، به معنای اسائۀ ادب نیست.

     همانطور که کارهای بزرگ و الهی، انسان را بزرگ می­کند و به بزرگان نزدیک می­سازد و عروج می­دهد، همانگونه کارهای کوچک و پَست و نازل او را پایین می­کشد؛ وجود مقدّس حضرت پیامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) فرمودند: «اِنَّ اللهَ تعالی یُحِبُّ مَعالِیَ الْاُمُورِ وَ اَشْرافِها وَ یُکْرِهُ سَفْسافِها»[19] همانا خداوند متعال کارهای بزرگ و مرتفع و شريف را دوست می دارد و از چیزهای پَست بدش می آید. کتاب و دوست منحرف، انسان را منحرف می­کند و پایین می­کشد، فلذا خواهران محترم، بخصوص جوانان عزیز، در قبول سی دی ها و کتابهایی که به ایشان پیشنهـاد داده می­شود و دعوت­هایی که از ایشان به عمل می­آید، باید بسیار محتاطانه عمل نمایند و بدون تحقیق، چیزی را نپذیرند. ای بسا کتابی به انسان معرفی می­شود که در ردیف کتب ضالّه باشد و ایمان او را تباه و ضایع سازد و آن، در زمان ظهور بسیار سنگین تمام خواهد شد.

     یکی از مهمترین مواردی که خطر و آسیب فراوانی برای جوانان دارد و آنان را سقوط می­دهد، بازی­های کامپیوتری، برنامه­های مبتذل اینترنتی و فضای مجازی است که متأسفانه عدّ ه ای از جوانان به خاطر نقش و نگار و طراحی جذّاب، مجذوب و درگیر آن هستند. عزیزان جوان! توجه کنید که این نقشه­ها را دشمن برای غارت اعتقادات توحیدی جوانان طراحی کرده است و به عبـارتی، این نقشه­ها از طرف دشمن است، نه دوست، ولذا تلاش کنید که نه تنها درگیر برنامه های مجازی غیرمجاز نشوید و احترام خود را در پیشگاه الهی با فاصله گرفتن از برنامه های مبتذل بالا ببرید، بلکه از امکانات اینترنی و فضای مجازی در مسیر توحید و ایمان بهره ببرید، همانطور که عدّ ه ای از جوانان، از آنها، برای خدمت به دین و توحید بهره می­گیرند و در فضاهای مجازی برنامه­های توحیدی دارند و از این طریق به اسلام خدمت می­نمایند، وگرنه منظور، حذف کامل برنامه­های اینترنتی و فضاهای مجازی نیست.

     اگر جوان، جایگاه و مقام خود را بشناسد و با ودایع درونی اش آشنا گردد، دون شأن خود می­داند که ساعات ارزشمند عمرش را به گشت و گذار در کانال­ها و شبکه های مبتذل که جز غارت لحظات عمر شریف و دوران ارزشمند جوانی نیست، صرف کند.

     عزیزان جوان! توجه کنید که دشمن برای لحظات ناب و زلال عمر شما که چلچراغ زندگی است، نقشه کشیده است. آری، لحظات عمر شما بدون حساب و کتاب نیست و همه دارای حساب است. وقتی عالم همه از روی حسـاب است «اَلشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبانِ»[20]، چگونه می شود که عمر انسان که اشرف نعمت­هاست، حساب و کتاب نداشته باشد؟ ‌حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «نَفَسُ الْمَرْءِ خُطاهُ اِلی اَجَلِهِ»[21] نَفَس های انسان گام های او به سوی مرگ است. دشمن با انواع دسیسه ها در تلاش است تا گرانبهاترین لحظات عمر جوان را تباه سازد و او را از رشد و تعالی بازدارد  و از دنیا و عقبی ساقط کند و از سعادت دارَین بـازدارد و به شقـاوت ابدی مبتلا کند. ملاحظه می­شود که توسط نقشه های دشمن، چگونه فضای مجازی، در کانون خانواده که نهادی مقدّس در شرع اسلام شمرده شده و محبوبین الهی به آن احترام قائلند، جایگزین ارتباط کلامی و چهره به چهره شده است و فرزندان و پدر و مادر با اینکه ظاهراً در کنار هم قرار دارند، ولی هرکدام در فضای مجازی مشغولند و بدین ترتیب دلها از هم جدا شده و ارتبـاطـات عاطفی کمرنگ گشتـه و آرامش از خانواده ها رخت بربسته و روز به روز شاهد خلاء روحی و عاطفی کودکان و جوانان و متزلزل شدن و فروپاشی بیشترِ خانواده ها هستیم!

     به همین ترتیب، ورزش، مطالعه، علم اندوزی و... نیز جای خود را به برنامه های رایانه ایِ مدیریّت نشده داده است که موجب کسالت و تنبلی می گردد و پویایی و نشاط و تحرّک را از کودکان و جوانان گرفته و بالأخره تیشه به ریشۀ ارزشمند جوان زده است.

     اگر بزرگترین سرمایه، سرمایۀ جوانی است، بزرگترین اسراف هم، اسراف جوانی است؛ ولذا پدران و مادران محترم شایسته است با مدیریّت صحیحِ برنامه های اینترنتی و فضاهای مجازی، از غارت شدنِ اعتقادات جوانان و نوجوانان جلوگیری کنند و عزیزان جوان نیز با حرکتی سازنده و رفع موانع که با توبه و انابه میسور است، زمینۀ ظهور حضرت امـام زمـان(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) را فراهم آورنـد و ان شاء الله تعالی در زمرۀ اعوان و انصار آن حضرت قرار گیرند.

     «بارالهـا! بـه روان مقدّس حضـرت محمّـد و آل محمّـد(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) درود فرست و در امر ظهـور و فرج مـولا و مقتدایمـان حضـرت ولیّ­عصر(عجِّل­اللهُ­تعالی­فَرَجَهُ­الشَّريف) تعجیل بفرما. پروردگارا! توفيق بيداری از خواب گران غفلت و توبۀ حقيقی از تمام خطاها و قصورها و معاصی به همۀ ما مرحمت بفرما. خداوندا! توفيق تأسّی از انسان­های کامل در تمام زمینه­ها و سیراب شدن از چشمه کوثر به دست ساقی کوثر به همۀ ما عنایت بفرما. پروردگارا! توفیق صبر و شکر و تسلیم و رضا بر تمام داده­ها و مواهب و نعمت­ها و تمام مصائب و مشکلات به همۀ ما کرامت بفرما. بارالها! توفيق کسب سرمایۀ عالی ترِ ایمان و تقوا و اخلاص و یقین به همۀ ما مرحمت بفرما. به بیماران مؤمنین شفای عاجل عنایت بفرما. اموات محترم غریق رحمت بفرما. به مسلمانان ستمدیده علی الخصوص مردم مظلوم فلسطین، عراق، سوریه و يمن نجات کرامت بفرما».

 

«بِالنَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطّاهِرينَ

صَلَواتُکَ عَلَيهِ وَ عَلَيهِمْ اَجْمَعينَ»

 

[1]- شعبانِ پاک کننده (بيان نورانی حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه)؛ کنز العمّال، ج8، ص466).

[2]- شعبان ماه من است (بيان نورانی حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه)؛ امالی الصدوق، ص19).

[3]- مبارکۀ نساء/64

[4]- بحارالانوار، ج52، ص334

[5]- «اِذا كانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ لَمْ تَزُلْ قَدَما عَبْدٍ حَتّى يُسْاَلَ عَنْ اَرْبَعٍ عَنْ عُمُرِهِ فيمَ اَفْناهُ وَ عَنْ شَبابِهِ فيمَ اَبْلاهُ وَ عَمَّا اكْتَسَبَهُ مِنْ اَيْنَ اكْتَسَبَهُ وَ فيمَ اَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنا اَهْلَ الْبَيْت» وقتی که روز قیامت فرا رسد، انسان از جای خود حرکت نکند، مگر اینکه از چهار چیز از او سؤال کنند: از عمرش که در چه راهی گذرانده است، از جوانیش که در چه راهی فرسوده نموده است، از کسب کرده هايش که از کجا آورده و در کجا مصرف کرده است، و از محبت ما اهل بيت (بحارالانوار، ج74، ص162). 

[6]- فرازی از مناجات خواجه عبدالله انصاری

[7]- البته به تحقیق می­آوریم شما را تنها همچنان که خلق کردیم شما را اوّلین بار (مبارکۀ انعام/94).

[8]- محبوب داشت برای شما ایمان را و زینت داد آن را در قلب هایتان (مبارکۀ حجرات/7).

۱- همانا ما قرار دادیم آنچه را بر روی زمین است زینت برای آن (مبارکۀ کهف/7).

[10]- يا سليمان! من الفتى؟ فقلت له: جعلت فداك، الفتى عندنا الشّابّ قال لي أما علمت انّ أصحاب الكهف كانوا كلّهم كهولا، فسمّاهم اللَّه فتية بايمانهم؟ يا سليمان! من آمن باللَّه و اتّقى فهو الفتى‏ (الحياة با ترجمه احمد آرام، ج1، ص537).

[11]- مبارکه قیامت/22و23

[12]- شناخته می شوند گناهکاران با صورتهايشان (مبارکه الرحمن/41).

[13]- روزی که آشکار می شوند سریره ها و باطن ها (مبارکه طارق/9).

۱- می یابی در چهره هایشان طراوت نعمت را (مبارکه مطففین/24).

[15]- عمل کن به آنچه امر شده ای و دوری کن از آنچه نهی شده ای (الجواهر السنية، كليات حديث قدسى، ص162).

[16]- ایمان همان انجام واجبات و دوری از محرّمات است (تحف العقول، ص422).

[17] - تنعم اُمتی فی زمن المهدی نعمة لم ینعموا مثلها قطّ ترسل السّماء علیهم مدرارا و المال کدوس ( التشریف بالمنن، ص149).

[18]- کنزل العمال، ج 16، ص462

۱- بحارالانوار، ج44، ص194

۱- خورشید و ماه بر روی حساب هستند (مبارکه الرّحمن/5).

[21]- نهج البلاغه، حکمت74