با توجه به اینکه یکی از آسیب های جامعۀ کنونی که سدّ راه موفّقیّت جوانان نیز می گردد، عدم رعایت حقوق والدین است و با توجه به قرار گرفتن در هفتۀ سالمندان، مطالبی در مورد احترام به سالمندان که در اسلام توصیۀ بسیاری به آن شده و برکات عظیمه ای برای انسان دارد، استفاده می شود. احترام به سالمندان نه فقط در آخرت، بلکه در دنیا هم باعث ریزش برکات می شود. حال این سالمندان، ممکن است پدر و مادر، یا پدرشوهر و مادرشوهر و یا پدربزرگ و مادربزرگ و... باشند که باید مورد تکریم و احترام قرار گیرند که البته پدر و مادر از جایگاه بالاتری برخوردار هستند. حضرت رسول اکرم(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) می فرماید: «وَقِّرُوا كِبارَكُمْ وَ ارْحَمُوا صِغارَكُم‏»[1] بزرگترهايتان را اکرام کنید و کوچکترهايتان را مشمول رحمت قرار دهید. در بيان نورانی ديگری نيز فرموده اند: «جوانی که بزرگسالی را احترام کند، قضای الهی چنين است که او نيز به هنگام پيری مورد اکرام و تجليل قرار گيرد»[2]. همچنين فرمودند: «مِنْ اِجْلالِ اللهِ اِجْلالُ ذِی الشَّيْبَةِ الْمُسْلِم‏»[3] از بزرگداشت خداوند است اجلال و بزرگداشت موی سفيدِ مسلمان. در موردی نيز می فرمایند: «وَقِّرِ الْكَبيرَ تَكُنْ مِنْ رُفَقائی يَوْمَ الْقِيامَة»[4] پیران را گرامی بدار تا روز قیامت از رفقای من باشی. در بيـان نورانی ديگـری از آن بزرگوار آمده است: «لَيْسَ مِنّـا مَنْ لَمْ يُوَقِّرْ كَبيرَنـا وَ لَمْ يَرْحَمْ صَغيرَنا»[5] از مـا نيست كسى كـه احترام نكند سالمندِ مـا را و مهر نورزد بـا خردسالِ ما.

     بنابراین کسانی که توفیق خدمت به والدین و سالمندان را دارند، لکن گاهی بی صبر و حوصله شده و به ستوه می آیند و گله و شکایت دارند و تصوّر می کنند کـه وجود ایشان مایۀ مزاحمت است و آرزو می کنند که از شرّشان خلاص شوند، از این حقیقت غافلند که تمام برکات زندگی شان به برکت وجود همین سالمند است. اگر این سالمند از دنیا برود، برکات را هم با خود خواهد برد. گاهی ملاحظه می شود که برخی می گویند: خیلی گرفتارم و به این علّت نمی توانم به پدر و مادر رسيدگی کنم، درحالی که متوجه نیست که چون از پدر و مادرش گرفته، گرفتار است و به این سبب که حقّ و حقوق پدر و مادر را نداده، خداوند هم برکت را از زندگی او گرفته است. آری نگهداری و پرستاری و عیادت هر نوع سالمند پر از برکت و مایۀ شگون و رحمت است، حال چه رسد به اینکه این سالمند پدر و مادر باشد. خداوند متعال در قرآن کریم، اطاعت و اکرام والدین را بطور مطلق و بلافاصله بعد از توحید و خداشناسی ذکر فرموده است «اَلاّ تَعْبُدُوا اِلاّ اِيّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ اِحْساناً»[6]. راه رضایت خداوند اکرام والدین است. خدای سبحان علاوه بر آن همه سفارشی که به اکرام والدین دارد، یک مورد هم بطور خاص در مورد پدر و مادری که به سن پیری رسیده و ناسازگاری دارند، سفارش می فرماید «اِمّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ اَحَدُهُما اَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما اُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَريماً»[7] اگر یکی یا هر دوی آنها به سالمندی رسیدند، مبادا کلمۀ «اُف» به ایشان بگوئید. حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) می فرمایند: «كمترين مرتبۀ عاقّ گشتن، «افّ» گفتن به پدر و يا مادر است، زيرا اگر خداوند چيزى كمتر از آن می دانست، از آن نهى می فرمود»[8]. دوران سالمندی، غالباً دوران بی حوصلگی و بهانه جویی است، ولذا باید نسبت به رعایت حال ایشان اهتمام بالاتری داشت. عزیزان! زمـانی کـه سـایۀ این دو نعمت ارزشمند از زندگی انسـان کوتـاه می شود، تازه آن موقع متوجه می گردد که چه برکاتی را از دست داده است و آن زمان است که نه فقط خوشی ها و مهربانی های ایشان، بلکه حتّی پرخاش ها و بهانه جویی های آنان را آرزو می کند و حسرت این را دارد که ای کاش ایشان زنده بودند و او شب تا صبح بر بالین ایشان می نشست و پرستاری می کرد. آری، هیچ کس جای پدر و مادر را نمی گیرد. انسان به هر برکتی که بخواهد نائل شود، در پرتو رضایت و اکرام والدین است که همانا رضایت و اکرام خدای سبحان می باشد، همانطور که حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) فرمودند: «رضايت خداوند در رضايت والدين و خشم او در خشم آنان (والدين) است»[9]. از اینرو عزیزان، از وجود این دو نعمت عظمی برای بهره مندی و سعادت هر دو جهان استفاده کنیم.

     البته لازم به یادآوری است: کسب رضایت والدین تا جایی که مغایر با فرمان الهی و رضایت خدای سبحان نباشد، مهم ترین وظیفۀ اولاد است، همان گونه که خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «وَ اِنْ جاهَداكَ عَلى‏ اَنْ تُشْرِكَ بی‏ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْيا مَعْرُوفاً...»[10]. ملاحظه می شود دستور قرآن کریم چنین است که اگر پدر و مادر تو را به کاری امر کنند که بر خلاف دستور پروردگار می باشد، از آنهـا اطـاعت نکن، ولی هرگز اجـازۀ بی احترامی و ترک ادب را به فرزند نمی دهد، و می فرماید در دنیا با ایشان به بهترین حالت رفتار کن.

     حضرت زهرا(سَلامُ ­اللهِ ­عَلَيها) می فرمایند: «اَلْزِم رِجْلَیْها فَاِنَّ الْجَنَّةِ تَحْتَ اَقْدامِها»[11] ملازم پاهای مادرت باش، چراکه بهشت زیر پاهای اوست. گاهی انسان به دنبال کار خیر است و از بیرون آن را طلب می کند، درحالی که مطمئن ترین و آسان ترین راه در خانه است و آن همانا خدمت و اکرام والدین می باشد.

«آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم

                                            یـار در خانه و ما گرد جهان می گردیم»

     حقیقتاً آن کسانی که پدر و مادرشان را که جوانی و زیبایی و آسايش خود را به پای فرزند ریخته اند، به عنوان یک مزاحم از خود طرد می کنند و ایشان را به خانه سالمندان می سپارند، چه ظلم بزرگی به خود نموده و خویشتن را از سعـادت دنیا و آخرت محروم می نمایند. چنین کسانی توجه ندارند که همین سرنوشت در انتظار خود ایشان نیز هست. آری، همه در این صف ایستاده اند و روزی خود به سن پیری و کهولت رسیده و نیازمند رسیدگی فرزندان خود خواهند شد و در آن زمان است که به میزان اکرام والدین، مورد اکرام فرزندان خود قرار می گیرند. واقعاً چقدر ظالمانه است که فرزند، آن پدر و مادری را که جوانی و نشاط خود را فدای فرزند نموده، به علّت کهولت سن و ناتوانی، در کمال بی رحمی به خانۀ سالمندان بسپارد. اگر به این خانه های سالمندان سرکشی نمائید، خواهید دید که آن سالمندان چقدر ناراحت و افسرده هستند و در نهایت دلشکستگی قرار دارند.

     حضرت رسول اکرم(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) در بیـان نـورانی بسیـار زیبـایی می فرمایند: «اَلشَّيْخُ فی اَهْلِهِ كَالنَّبِیِّ فی اُمَّتِه‏»[12] پیر و سالخورده در میان اهلش، مانند پیغمبر در میان امّتش است. یعنی همانطور که خدای سبحان در شأن پیامبرش در قرآن کریم می فرماید: تا زمانی که تو در میان امّت هستی، مردم گرفتار عذاب نمی شوند «وَ ما كانَ اللهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ اَنْتَ فيهِم‏»[13]، از برکت وجود سالمند در خانه نیز، اهل خانه گرفتار عذاب و مصائب نمی شوند. از اینرو، وجود سالمندان را برای خود مزاحم ندانیم، بلکه ایشان را وسیلۀ رفع بلا و گرفتاری و عامل سعادت دنیا و آخرت خویش بدانیم.

     با مطالعه در شرح حال بزرگان درمی یابیم که قسمت اعظم موفقیّت ایشان مرهون اکرام والدین است. پدر و مادر در هر صورت نعمت بزرگی هستند، لکن اگر متّقی و پارسا هم باشند، برکت و نعمت بزرگتری می باشند. اینکه حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) فرموده اند: «طُوبى لِمَنْ كانَتْ اُمُّهُ عَفيفَة»[14]، حقیقتاً توفیق بزرگی است که انسان دارای پدر و مادری عفیف و موحّد و باتقوا باشد. پدر و مادر موحّد، با توحید خویش درس توحید و بندگی می دهند، با ایمان خویش درس ایمان، و با تقوا و پارسایی خود درس متّقی بودن می دهند. جوانان عزیز این حقیقت را فراموش نکنید که شما این ایمان و توفیقات الهیه و این محبّت نسبت به قرآن و اهل بیت(عَلَيهِم السَّلام) و حضور در جلسات قرآن را رایگان به دست نیاورده اید، بلکه آن را مدیون پدر و مادر عفیف و با تقوا و رزق حلال و طیّب ایشان هستید، ولذا علاوه بر اینکه باید در نهایت درجه، قدر ایشان را بدانید، بلکه تمام سعی خود را بنمائید که شما هم فرزندان پارسا پرورش دهید و این امکان پذیر نمی باشد، مگر اینکه خودتان پارسا باشید و در حفظ و رعایت شئونات اسلامی در حدّ واجبات تقیّد داشته باشید. آن کودکی که چشم باز می کند و مادر را در وقت نماز صبح در خواب می بیند، همان را می آموزد و جایگاه نماز در نظرش سقوط می کند و نسل به نسل اهتمام به نماز در نظرشان کم رنگ و کم رنگ تر می شود.

«چون گذارد خشت اول بر زمین معمار کج

                                       گر رسـاند بر فلک، باشد همان دیوار کج»[15]

     استاد جوادی آملی می فرمایند: «...(فرزندان) هفت سال در دانشگاه مادر تربیت می شوند، هفت سال کم نیست، (فرزند) هرچه دارد، از آن هفت سال دارد»[16]. از اینرو جوانان عزیز، بیایید به خاطر فرزندتان هم که شده، در فریضۀ نماز اهتمام و دقّت کافی مبذول دارید و آن را ارزشمند شمارید.

     در بخش دیگری از مطالب استاد جوادی آملی آمده است: «سالمندانی که از خانه اخراج می شوند و به خانۀ سالمندان سپرده می شوند، محصول همان بچه هایی است که در مهد کودک بزرگ شده اند». زمان مهدکودک یک سال قبل از دبستان است. ولی کودکی که از همان عنفوان کودکی در مهدکودک بزرگ شده و مادر نیمه وقت داشته و از عاطفۀ مادری طَرفی نبسته، در بزرگسالی عاطفۀ کمتری نسبت به پدر و مادر خود خواهد داشت، و والدین نباید انتظار داشته باشند که چنین فرزندی در آینده به آنها محبّت و رسیدگی کند، چراکه در طفولیّت آنگونه که حقّش بوده از عاطفۀ مادری و صدای قلب مادر بهره مند نشده و نصیبی نبرده است.

     «بارالهـا! بـه روان مقدّس حضـرت محمّـد و آل محمّـد(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) درود فرست و در امر ظهـور و فرج مـولا و مقتدایمـان حضـرت ولیّ­عصر(عجِّل­اللهُ­تعالی­فَرَجَهُ­الشَّريف) تعجیل بفرما. پروردگارا! توفيق بيداری از خواب گران غفلت و توبۀ حقيقی از تمام خطاها و قصورها و معاصی به همۀ ما مرحمت بفرما. خداوندا! توفيق تأسّی از انسان­های کامل در تمام زمینه­ها و سیراب شدن از چشمه کوثر به دست ساقی کوثر به همۀ ما عنایت بفرما. پروردگارا! توفیق صبر و شکر و تسلیم و رضا بر تمام داده­ها و مواهب و نعمت­ها و تمام مصائب و مشکلات به همۀ ما کرامت بفرما. بارالها! توفيق کسب سرمایۀ عالی ترِ ایمان و تقوا و اخلاص و یقین به همۀ ما مرحمت بفرما. به بیماران مؤمنین شفای عاجل عنایت بفرما. اموات محترم غریق رحمت بفرما. به مسلمانان ستمدیده علی الخصوص مردم مظلوم فلسطین، عراق، سوریه و يمن نجات کرامت بفرما».

«بِالنَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطّاهِرينَ     صَلَواتُکَ عَلَيهِ وَ عَلَيهِمْ اَجْمَعينَ»

 

[1]- امالی الصدوق، ص94

[2]- ما اَكْرَمَ شابٌّ شَيْخاً اِلّا قَضَى اللَّهُ لَهُ عِنْدَ شَيْبَتِهِ مَنْ يُكْرِمُه‏ (جامع الاخبار، ص92).

[3]- بحارالانوار، ج72، ص138

[4]- بحارالانوار، ج72، ص137

[5]- بحارالانوار، ج72، ص138

[6]- اينکه عبادت نکنيد مگر او (خداوند) را و به والدين نيکی کنيد (مبارکه اِسراء/23).

[7]- اگر برسند (پدر و مادر) نزد تو به سنّ سالمندی، يکی از آن دو يا هر دوی آنها، پس نگو برای آنها کلمۀ «افّ» را و تندی نکن با آن دو و بگو برای آنها گفتاری کريمانه (بزرگوارانه) (مبارکه اِسراء/23).

[8]- اَدْنَى الْعُقُوقِ اُفٍّ وَ لَوْ عَلِمَ اللَّهُ شَيْئاً اَهْوَنَ مِنَ الْاُفِّ لَنَهى عَنْه‏ (عيون اخبار الرضا(عَلَيهِ السَّلام)، ج‏2، ص44).

[9]- رضى اللَّه في رضى الوالدين و سخطه في سخطهما (الحديت، روايات تربيتى، ج‏3، ص338).

[10]- و اگر تلاش کنند که تو شريک قرار دهی بر من آنچه را که نيست تو را نسبت به آن علمی، پس اطاعت مکن آن دو را و مصاحبت کن با آن دو در دنيا به نيکی (مبارکه لقمان/15).

[11]- کنزل العمال، ج16، ص462

[12]- روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ج‏2، ص476

[13]- و نيست خداوند عذاب کنندۀ ايشان، مادام که تو در ميان ايشان هستی (مبارکه انفال/33).

[14]- خوشا به حال كسى كه مادرش عفيفه و صالحه باشد (علل الشرائع، ج‏2، ص564).

[15]- صائب تبريزی

[16]- ديدار اساتيد دانشگاه حضرت معصومه (سَلامُ ­اللهِ ­عَلَيها) با حضرت آية الله جوادی آملی در تاريخ 15/2/93