در روزهای پایانی ماه مقدّس صفر قرار داریم. دو ماه مقدّس محرم و صفر دو ماه شناسایی اسلام هستند و روزهای پایانی آن، زمان تجدید بیعت با حضرت اباعبدالله الحسین(عَلَيهِ السَّلام) است که بیعت با آن حضرت، درواقع بیعت با حضرت امیرالمؤمنین امام علی(عَلَيهِ السَّلام) و بیعت با رسول الله(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) و در نهایت بیعت با خداوند است «اِنَّ الَّذينَ يُبايِعُونَكَ اِنَّما يُبايِعُونَ الله‏»[1].

     از آغاز ماه محرم تاکنون هر کسی به دمی یا درمی یا قدمی یا قلمی در راه حضرت اباعبدالله الحسین(عَلَيهِ السَّلام) عرض ادب نموده و تلاش می­کند و می­خواهد که نـامش را در دفتر حضرت امام حسین(عَلَيهِ السَّلام) ثبت نموده و به نوعی به انصار حسینی بپیوندد و به ندای «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی» پاسخ دهد.

     در جلسۀ سابق استفاده شد که یکی از اهداف مبارک حضرت امام حسین(عَلَيهِ السَّلام) که مظهر خدای سبحان هستند، یاری مظلومان می­باشد، ولذا شیعۀ آن حضرت نیز به تأسّی از ایشان به یاری مظلومان می­شتابد و در این زمان هیچ چیزی بمانند واجبات دینی مظلوم واقع نشده­اند. شعائر الهی که عهد پروردگار می­باشند، بسیار مظلوم واقع شده­اند، ولذا زیباترین بیعت و عالی­ترین نصرت و مقبول­ترین پاسخ به ندای حضرت اباعبدالله الحسین(عَلَيهِ السَّلام)، انجام واجبات و پرهيز از محرّمات و از غربت درآوردن قرآن و احکام الهی است.

     ندای مبارک «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی» حضرت امام حسین(عَلَيهِ السَّلام) امروز از حلقوم مبارک حضرت امام زمان(عجِّلَ ­اللهُ­ تَعالی ­فَرَجَهُ­ الشَّريف) بلند است و بهترین پاسخ به این ندا و پیوستن به قافلۀ حسینی، عمل به عهدها و عقدهای قرآنی است که بسیار مظلوم واقع شده اند و بالاترین وظیفه آن است که واجبات الهی را از غربت درآوریم. در روايتی آمده است: «چون نمرود آتش جهت سوختن حضرت ابراهیم(عَلَيهِ السَّلام) برافروخت، زنبور دهان خود را پر از آب کرده از دور بر آتش می‌ریخت. جبرئیل(عَلَيهِ السَّلام) پرسید: این آتش به ‌آب دهان تو خاموش نمی‌شود، چه می‌کنی؟ گفت: به‌قدر قوّ ه باید خدمت کنم! خداوند عمل او را قبول کرد، چون محض اخلاص بود، آب دهنش را عسل کرد و او را منصب سلطنت نَحل مرحمت فرمود»[2]. حال ما هم حداقل در حد این زنبور همراه با سیل خروشان شیعیان و محبّان اهل بیت(عَلَيهِم السَّلام) که در این راه سر از پا نمی شناسند، قدمی برداشته و نام خود را در دفتر امام حسین(عَلَيهِ السَّلام) ثبت و ضبط نماییم.

     همانطور که استفاده شد، عالی ترین بیعت، تجدید عهد و پیمان در حوزۀ عمل به واجبات و خارج کردن آنها از غربت است. نماز، عهد الهی است. اگر در ادای این عهد الهی کوتاهی داشته ایم، اگر در رعایت حقوق والدین کوتاهی کرده ایم، اگر در مورد حجاب سستی نموده ایم، اگر در پرداخت وجوهات شرعیه کوتاهی داشته ایم و یا در حوزۀ خانواده بداخلاق بوده ایم و...، آنها را جبران و اصلاح نمائیم، و بطور کلّی توجه کنیم که کدام یک از شعائر الهی را رعـایت نکرده و حرمت ننهـاده ایم و در آن مورد بیعت نکرده ایم؟ امروز عهد ببندیم و به حرمت این سه شهادت عظیم آقا رسول الله(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) و دو سبط بزرگوارشان و حضرت اباعبدالله الحسین(عَلَيهِ السَّلام) و شهدای کربلا، آنها را جبران کنیم. عالی ترین بیعت با آن بزرگواران عمل به شعائر و عقود الهی است. آنان که با حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام)، با دست بیعت کردند، ولی بیعت قلبی نداشتند، اولین کسانی بودند که بیعت شکستند. بیعت ظاهری منهای بیعت قلبی کارساز نیست، از اینرو بیایید با قلب و جان و دلمان با آنان بیعت کنیم و پروندۀ خود را بازنگری نمائیم که کدامیک از عهدهای الهی را زیر پا نهاده ایم و بینی و بین الله توبه کرده و به کاروان حسینی بپیوندیم. هرچند که تاکنون کم از بیش بجای نیاورده ایم، لکن «با کریمان کارها دشوار نیست»[3].

     تمام آیات قرآن کریم هدفمند است. هدف از نزول قرآن کریم و ارسال حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) و آل طاهرینشان خارج ساختن انسان ها از ظلمات به سوی نور است «كِتابٌ اَنْزَلْناهُ اِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النُّورِ»[4]. قرآن ناطق همواره در کنار قرآن مکتوب و صامت قرار دارد. اینکه به قرآن کریم، صامت گفته شده، به این دليل است که حتماً باید در کنار آن، حضرات معصومین(عَلَيهِم السَّلام) که قرآن ناطق هستند، قرار گیرند تا آیه به آیۀ آن را به نطق و بیان درآورند، همانطور که حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «از قرآن بخواهيد تا سخن گويد، كه هرگز سخن نمى‏گويد، امّا من شما را از معارف آن خبر مى‏دهم‏»[5]. هدف حضرات ائمّۀ اطهار(عَلَيهِم السَّلام) که قرآن ناطق هستند، همانند قرآن صامت خارج کردن مردم از ظلمات به نور است و از جملۀ قرآن های ناطق، حضرت امام حسین(عَلَيهِ السَّلام) می باشند که قیامشان در این راستا بوده است. قیام حسینی و نهضت حضرت اباعبدالله الحسین(عَلَيهِ السَّلام) تا قیام قیامت، انسان ها را از ظلمات به سوی نور خارج می کند. حضرت امام حسین(عَلَيهِ السَّلام) با این قیام مبارک، نقش خروج انسان ها از ظلمات به نور را به زیباترین صورت ایفاء نمودند. پیام این قیام برای شیعه و محبّین اهل بیت(عَلَيهِم السَّلام) این است که ای شیعه اگر تو از ظلمات خارج شدی، وظیفه ات پایان نیافته، بلکه به شکرانۀ نعمتِ خروج از ظلمات، باید نقش نجات غریق را در جامعه ایفاء کنی و درصدد نجات فرورفتگان در ظلمت جهل و گمراهی و خروج آنان به سوی نور برآیی. وقتی خودت نجات پیدا کردی، باید به فکر غرق شدگان باشی. وظیفه و فریضۀ مهمّ امر به معروف و نهی از منکر یک واجب عینی است و از هیچ فردی ساقط نمی شود و پیر و جوان، محصل و دانشجو، در محیط جامعه و خانواده و محیط درسی و کاری همه موظف به انجام این مهم هستند، همچنان که خداوند متعال می فرماید: «قُوا اَنْفُسَكُمْ وَ اَهْليكُمْ ناراً»[6].

     پس معلوم می شود کـه فقط رهـانیدن خود کـافی نیست و ضرب المثلِ «عیسی به دین خود، موسی به دین خود» تا چه حد مسخ شده و نادرست است. مؤمن حقیقی نقش نجات غریق را در جامعه دارد و در برابر غرق شدگان احساس مسئولیت می­نماید «چو ایستاده ای دست افتاده گیر»[7]. انسان موظف است آنچه را نمی داند یاد بگیرد و آنچه می داند را یاد دهد.

     فریضۀ امر به معروف و نهی از منکر تنها اختصاص به جامعه و دیگران ندارد، بلکه در محیط خانواده از اهمیت بالاتری برخوردار است، همانطور که حضرت پیامبر اکرم(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) می فرمایند: «خداوند رحمت كند كسى را كه كمك پدرش كند در کار نيکش، خداوند رحمت كند پدرى را كه كمك فرزندش كند در کارِ نيکش، خداوند رحمت كند همسايه‏اى را كه به همسايه‏اش كمك كند در کار نيکش، خداوند رحمت كند رفيقى را كه به رفيقش كمك كند در کار نيکش، خداوند رحمت كند همصحبتى را كه به هم صحبت خود كمك كند در کارِ نيکش، خداوند رحمت كند كسى را كه به زمامدارِ خود كمك كند در کارِ نيکش»[8].

     امر به معروف و نهی از منکر در پیشگاه حق متعال چنان دارای اجر و منزلت است که حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «نيست تمام كارهاى نيك و جهاد در راه خداوند در برابر امر به معروف و نهى از منكر، مگر دميدنى در درياى پرعمق و پرموج»[9]، فلذا شایسته است خوبان در این معامله تقصیر نکنند. از اینرو وظیفۀ شیعۀ حقیقی این است که پا بر جای پای پدران خود گذارد* و در احیای این فریضۀ مهم اهتمام بالاتری داشته باشد.

 

[1]- همانا کسانی که با تو بیعت می کنند، این است و جز این نیست که با خداوند بیعت می نمایند (مبارکه فتح/10).

[2]- ملا اسماعیل واعظ سبزواری (جامع‌النّورین «کتاب انسان»)، چاپ گلبهار، ص۲۹۲

[3]- مولوی(عَلَيهِ الرَّحمَة)

[4]- کتابی است که نازل کردیم آن را به سوی تو تا خارج کنی مردمان را از تاریکی ها به سوی روشنایی (مبارکه ابراهیم(عَلَيهِ السَّلام)/۱).

[5]- ذلِكَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ يَنْطِقَ وَ لَكِنْ اُخْبِرُكُمْ عَنْهُ (نهج البلاغه، فرازی از خطبه158).

[6]- نگه دارید خود و خانواده تان را از آتش (مبارکه تحریم/۶).

[7]- سعدی(عَلَيهِ الرَّحمَة)

[8]- رَحِمَ اللَّهُ امْرَاً اَعانَ والِدَهُ عَلى بِرِّهِ رَحِمَ اللَّهُ والِداً اَعانَ وَلَدَهُ عَلى بِرِّهِ رَحِمَ اللَّهُ جاراً اَعانَ جارَهُ عَلى بِرِّهِ رَحِمَ اللَّهُ رَفيقاً اَعانَ رَفيقَهُ عَلى بِرِّهِ رَحِمَ اللَّهُ خَليطاً اَعانَ خَليطَهُ عَلى بِرِّهِ رَحِمَ اللَّهُ رَجُلًا اَعانَ سُلْطانَهُ عَلى بِرِّه‏ (امالی الصدوق، ص288).

[9]- ما اَعْمالُ الْبِرِّ كُلُّها وَ الْجِهادُ فی سَبيلِ اللَّهِ عِنْدَ الْاَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْكَرِ اِلّا كَنَفْثَةٍ فی بَحْرٍ لُجِّیٍّ (نهج البلاغه، فرازی از حکمت374).

* حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) فرمودند: «اَنَا وَ عَلِیٌّ اَبَوا هذِهِ الْاُمَّةِ» من و علی دو پدرِ اين امّت هستيم (بحارالانوار، ج23، ص259).