انجام هر وظیفه ای از وظایف دینی، وفای به عهد الهی است. یکی از مهمترین اقسام وفا نمودن به عهد خداوند، در مورد اهل بیت عصمت و طهارت(عَلَيهِم السَّلام) است. خداوند متعال، روی زمین را هرگز خالی از حجت معصوم نمی گذارد تا بندگانش دچار گمراهی نشوند* و بندگانش را به سوی حجت و امامشان رهبری می کند. وجود مقدّس حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) در مورد وفاداران به عهد و پیمان می فرمایند: «اَقْرَبُكُمْ مِنّی غَداً فِی الْمَوْقِفِ اَصْدَقُكُمْ لِلْحَدِيثِ وَ آداكُمْ لِلْاَمانَةِ وَ اَوْفاكُمْ بِالْعَهْدِ وَ اَحْسَنُكُمْ خُلُقا»[1] نزدیک ترین شما به من در روز قیامت، راستگوترین شما در گفتار، اداکننده ترينِ شما در امانت و وفاکننده ترین شما به عهد و پیمان و خوش اخلاق ترينِ شماست. انسان هر وعده ای که داده، از جزء تا کل، چه در محیط خانواده و چه اجتماع، موظف است که به آن عمل کند و در خانواده و اجتماع موظف است که حقوق را رعایت نماید و ضایع نسازد. «در روايت است که حضرت موسی(عَلَيهِ السَّلام) از خداوند تقاضا کردند: پروردگارا مراتب پيامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) و امّتش را به من بنمايان، خطاب شد: تو طاقت ديدن آن مقامات را نداری... اما من يک درجه از آن مقامات را کـه بخـاطر همـان مقـام والا او را بر تو و بر جميـع خلايـق برتری داده ام، به تو نشـان می دهم. وقتی حضرت موسی(عَلَيهِ السَّلام) آن مقام را مشاهده کردند، نزديک بود که قالب تهی کنند. پرسيدند: پروردگارا از کجا به اين مقام رسيدند؟ خطاب رسيد: اين مقام از ايثار است»[2].

     پس بطور کلی مؤمنین و مسلمانان در ذمّۀ یکدیگر حق دارند.

«مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم

                             هواداران کـویش را چـو جـان خویـشتن دارم»[3]

     انسان با خداوند عهد بسته است که به فکر غیر باشد، خودخواه نباشد و دیگرخواه باشد و... حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «لا تَعِدْ بِما تَعْجَزُ عَنِ الْوَفاءِ بِه‏»[4] آنچه که مطمئن نیستی از ادای آن، به دیگران قول نده. برخی افراد قول های بزرگی می دهند که بعداً از ادای آن عاجز می مانند، ولذا به هنگام قول و قرار باید توجه نماييم که قدرت ادای آن را داريم یا نه؟ «سنگ بزرگ برداشتن، علامت نزدن است».

     پس عهد و پیمان ها گرچه مختلف و متفاوت هستند، لکن همگی به ذات لایزال الهی برمی گردند و خداوند متعال بندگانش را موظف فرموده که در هر زمینه ای، اعم از اجتماعی، خانوادگی و... به عهد و پیمان هایشان عمل کنند. از بزرگترین حقوق بر ذمّۀ انسان، حق اهل بیت(عَلَيهِم السَّلام) است، ولذا باید توجه نمود که عهد و پیمان ها در مورد اهل بیت(عَلَيهِم السَّلام) چیست. عهد و پیمـان انسان در رابطه با اهل بیت(عَلَيهِم السَّلام) این است که پا به جای پای آنان بگذارد. «روزی حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام)، همراه با جناب سلمان از جایی عبور می کردند. در وسط راه حضرت به پشت سرشان نگاه کردند و مشاهده نمودند که تنها یک جای پا وجود دارد، وقتی علت را از جناب سلمان پرسیدند، ایشان عرض کردند: یا امیرالمومنین، من پایم را به جای پای شما نهادم». ایشان همانطور که در ظاهر، پایشان را به جای پای حضرت می نهادند، در باطن و سیره و روش نیز پا به جای پای اهل بیت(عَلَيهِم السَّلام) می گذاشتند.

     مهمترین وظیفه در وفای به عهد اهل بیت(عَلَيهِم السَّلام) بر اساس بيان مبارک «اَنَا وَ عَلِیٌّ اَبَوا هذِهِ الْاُمَّةِ»[5]، فرزند نیکو و شایسته بودن برای آن بزرگواران است. اگر فرزند خوبی برای پدرانمـان بـاشیم، در خوبی آنان به ما تردیدی نیست. اگر خدای سبحان حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) را اسوه و الگو معرّفی فرموده است «لَقَدْ كانَ لَكُمْ فی‏ رَسُولِ اللهِ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»[6]، اولاد طاهرینشان نیز در تمام زمینه ها و امور اسوۀ حسنه هستند و نباید در هیچ زمینه ای از آنان پیشی گرفت یا عقب ماند. در مکاتب غیر الهی، پیروان مکاتب، رهبرشان را در یک یا چند مورد الگو قرار می دهند، همانطور که ارسطو که شاگرد افلاطون بود، گفت: افلاطون را دوست دارم، ولی حقیقت را بیشتر دوست دارم؛ لکن در مکتب توحید، الگوهای دینی و توحیدی در تمام امور و شئون، اعم از عبادات، معاملات و تجارت ها، تحصیل، مراسم ازدواج و مهریه و جهیزیه و... الگو و اسوه می باشند، یعنی در مقام الگو بودن، مطلق هستند، چراکه همه وجه الله یعنی آئینۀ تمام نمای اوصاف جمال و کمال الهی هستند و چهرۀ پروردگارشان را نشان می دهند «به علی شناختم من، به خدا قسم خدا را»[7].

     در مکتب توحیدی، هیچ مسئله ای از جزء تا کلّ وجود ندارد که در آن مورد، الگو و اسوه وجود نداشته باشد، ولذا خداوند متعال به بندگانش می فرماید: «فَسْئَلُوا اَهْلَ الذِّكْرِ اِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»[8].

 

* حضرت امام رضا(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «اَنَّ الْاَرْضَ لا تَخْلُو مِنْ حُجَّةِ اللهِ تَعالى عَلى خَلْقِهِ‏» اينكه زمين خالى از حجت خداوند متعال بر خلقش نيست (بحارالانوار، ج10، ص353).

[1]- ارشادالقلوب، ج1، ص133

[2]- حسين ورّام، مجموعه ورّام، (تنبيه الخواطر)، ج1، ص172

[3]- حافظ(رَحمَةُ اللهِ عَلَیه)

[4]- وعده مكن به آنچه عاجز باشى از وفاء به آن‏ (تصنيف غررالحکم و دررالکلم، ص253).

[5]- من و علی دو پدرِ اين امّت هستيم (بيان نورانی حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ)؛ بحارالانوار، ج23، ص259).

[6]- البتّه به تحقيق برای شما در (رفتار) رسول خدا الگويی نیکوست (مبارکه احزاب/۲۱).

[7]- شهریار(رَحمَةُ اللهِ عَلَیه)

[8]- پس سؤال کنید از اهل ذکر اگر نمی­دانید (مبارکه نحل/۴۳).