«زمـانی کـه زینب کبری(سَلامُ اللهِ عَلَيها) به دنیـا آمد، مـادرش فاطمه(سَلامُ اللهِ عَلَيها) او را نزد پدرش امیرمؤمنان(عَلَيهِ السَّلام) بردند و گفتند: برای این مولود و نوزاد نامی بگذارید. امیرالمؤمنین(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: من در نامگذاری بر رسول خدا(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) سبقت نمی گیرم. در آن هنگـام رسول خدا(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) در سفر بودند، وقتی که از سفر بازگشتند و امیرالمؤمنین(عَلَيهِ السَّلام) از ایشان تقاضای انتخاب نامی برای نوزاد کردند، رسول اکرم(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) فرمودند: در این کار هرگز بر خدای خود پیشی نمی جویم. آنگاه جبرئیل(عَلَيهِ السَّلام) فرود آمده و از جانب پروردگار، سلام و درود بر پیامبر خدا(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) فرستاده و عرض کردند: این کودک نورسیده را زینب نام گذارید که خدایش این نام را برای او انتخاب نموده است»[1]. ملاحظه می­شود عظمت مقام آن بزرگوار تا چه حدّ است که نامگذاری ایشان از طرف خداوند صورت می­گیرد. «پیامبر اکرم(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) حضرت زینب(سَلامُ اللهِ عَلَيها) را طلب کرده و بوسیدند و فرمودند: وصیّت می کنم به حاضرین و غائبین که این دختر را به خاطر من پـاس بدارید، کـه همانـا وی به خدیجه کبری(سَلامُ اللهِ عَلَيها) مانند است(همانند خدیجه(سَلامُ اللهِ عَلَيها) می باشد)»[2]. «سکینه و وقار آن حضرت را به خدیجه کبری(سَلامُ اللهِ عَلَيها)، و عصمت و حيائش را به فاطمه زهرا(سَلامُ اللهِ عَلَيها) و فصاحت و بلاغتش را به علی مرتضی(عَلَيهِ السَّلام) و حلم و بردباری اش را به حسن مجتبی(عَلَيهِ السَّلام) و شجاعت و قوّت قلبش را به سيّدالشهداء(عَلَيهِ السَّلام) همانند نمودند»[3]. با وجود آن همه مصائبی که آن بزرگوار متحمّل شدند، دشمن حتّی یک بـار از ایشان تضرّع ندید و آرزوی یک آه یـا ذلّت از حضرت زینب(سَلامُ اللهِ عَلَيها) بر دل دشمن ماند!

     مهمترین و اوّلین مطلبی که در مورد حضرت زینب(سَلامُ اللهِ عَلَيها) استفاده می­شود و آنچه که در مورد ولادت و شهادت آن بزرگوار بسیار مهم است، سِیر در شخصیّت الهی و آسمانی ایشان است و اینکه آن بزرگوار چه کردند که به چنين جایگاهی رسیدند و این همه از طرف اهل بیت(عَلَيهم­السَّلام) ستوده شدند. از حضرت امام حسن عسکری(عَلَيهِ السَّلام) مذکور است که فرموده اند: «اِتَّقُوا اللهَ وَ کُونُوا زَیْناً وَ لا تَکُونُوا شَیْناً»[4]. این مسئله در مورد حضرت زینب(سَلامُ اللهِ عَلَيها) تجلّی کامل داشت و این مطلب از نام ایشان روشن می­گردد. زینب به معنای «زینِ اَب»یا زینت پدر می­باشد و ملاحظه می­شود که انسان در قوس صعودی می­تواند به آن مرحله­ای برسد که برای پدری مانند حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) و مادری همچون حضرت فاطمه زهرا(سَلامُ اللهِ عَلَيها) مايۀ زینت گردد.

     با توجه به اینکه کلام قرآن ناطق در کنار قرآن نازل، همواره جاویدان و به روز است و کهنه نمی­شود و در طول تاریخ، انسان تربیت می­کند، لذا بیان نورانی مذکور نیز تا قیام قیامت پیام می­دهد که مؤمن و مسلمان باید برای پدرانش زینت باشد، نه مایۀ عار و ننگ. از حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) مذکور است: «اِنَّ اللهَ تَعالی یُباهی بِالشّابِ الْعابِدِ الْمَلائِکَةَ...»[5] همانا خداوند متعال افتخار می­کند به وجود جوان عابد پارسا به(نزد) فرشته­ها. آری آنجا که جوان به مقام توبه درآید و تقوای الهی پیشه کند، مایۀ مباهات خدای سبحان به فرشتگان است.

     مطلب دوّم: با وجود اینکه حضرت زینب(سَلامُ اللهِ عَلَيها)، سِبط حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) و دختر حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) و حضرت فاطمه(سَلامُ اللهِ عَلَيها) بودند، لکن مقام و منصب­ معنوی ایشان به این سبب نبود، بلکه حضرت زینب(سَلامُ اللهِ عَلَيها) این همه فضایل را خودشان کسب کردند. خدای سبحان هرگز کسی را به خاطر پدر و مادر یا منصب و مقام و یا جمال و زیبایی ظاهری نستوده است، همان­طور که با وجود اینکه حضرت یوسف(عَلَيهِ السَّلام) در زیبایی ظاهری زبانزد بودند، ولی در تمام سورۀ مبارکۀ یوسف(عَلَيهِ السَّلام)، حتّی یکبار از زیبایی و جمال ایشان تجلیل نشده­ است و تنها آن جمال ظاهری که توأم با کمال باطنی باشد، ستودنی است. تمام زیبایی قابل توصیف و ستودنی، از آنِ زیبایی اکتسابی است که همان زیبایی اخلاقی و عملی و روحی و معنوی می­باشد.

     مطلب سوّم: از جمله موارد شبهه افکنی دشمن که امروز هم بازار آن بسیار داغ می­باشد، این است که اسلام زن را ذلیل و خوار داشته است، درحالی که ملاحظه می­شود که حضرت زینب کبری(سَلامُ اللهِ عَلَيها) با وجود اینکه زن و غیرمعصوم بودند، به آن مقامی نائل شدند که نامشان در کنار نام حضرت امام حسین(عَلَيهِ السَّلام) الی یوم القیامه زنده است. از اینرو معلوم می­شود که اسلام زن را خوار نداشته، بلکه تبهکاری و گناه و معصیت را خوار داشته است. تنها عامل کرامت و برتری در پیشگاه الهی، تقواست «اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ اَتْقاكُم‏»[6]، و هریک از زن و مرد که تقوای بیشتری داشته باشند، در پیشگاه الهی عزیزتر هستند. آری تقوا، زیباییِ حقیقی و جمال باطنی است و حضرت زینب(سَلامُ اللهِ عَلَيها)، تنها به خاطر تقوایشان در پیش خداوند عزیز می­باشند. «خداوند همۀ ما را از شفاعت کبرایشان بهره­مند بفرماید و با اجداد طاهرینشان محشور بفرماید».

 

[1]- برگرفته از کتاب فاطمه زهرا سرور دل پیامبر(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ)، ص٧٩٤

[2]- ریاحین الشّریعه، ج٣، ص٣٨

[3]- ریاحین الشّریعه، ج٣، ص٣٨

[4]- تقوای الهی پیشه کنید و باشید مایۀ زینت و نباشید مایۀ عار و ننگ (تحف العقول، ص۴۸۸؛ به نقل از کتاب «گفتار دلنشین» ص۲۷۲).

۱- نهج الفصاحه، حدیث ۷۳۶

[6]- همانا گرامی ترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست (مبارکه حجرات/۱۳).