با توجه به اينکه در يک برهة زمانی قرار گرفته ایم که خانواده های پرجمعیّتِ کم درآمد و محروم در نهایت شدّت و سختی قرار دارند، شایسته است که هرکسی در حدّ امکان آنان را دریابد.
انفاق یعنی تبدیل فانی به باقی، سرمایه های فانی را دادن و سرمایة باقیِ «وَ رِضْوانٌ مِنَ اللهِ اَکْبَر»[1] را گرفتن و خطِّ سرخی بر حکومت زر کشیدن. خداوند متعال، هرآنچه را که به انسان ارزانی فرموده، ابزاری برای هزینه کردن در جهت کسب سرمایة رضوان قرار داده است، همانطور که در توصیف حال متّقین فرمود: «وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ»[2]. انسان دارایی خود را دوست دارد لکن پُرواضح است که از میان محبّت پروردگار و حبّ مال، هرکدام در وجود انسان بیشتر باشد، دیگری را فدای آن خواهد کرد. اگر محبّـت مـال بیشتر شد، خداونـد فراموش میشود و اگر محبّت خداوند شدید بود، مال و سرمایة فانی، فدای حقّ میگردد. موحّدان واقعی و انسانهای والا که عشق الهی در آنان شدیدتر از حبّ مال است «وَ الَّذينَ امَنُوا اَشَدُّ حُبّاً لِلّهِ»[3]، تمام سرمایه های خدادادی خود را به دمی یا درمی یا قدمی یا قلمی، برای به دست آوردن رضایت الهی، هزینه میکنند و فدای محبوب میسازند.
حال با وجود اینکه انفاق دارای این همه قدر و منزلت است، لکن وام دادن و قرض الحسنه، از اجر و پاداش بالاتری برخوردار است. حضرت پیامبر اسلام(صَلَّیاللهُعَلَيْهِوَالِٰهِ) پس از معراج فرمودند: «در ساق عرش نگاشته شده دیدم، انفاق ده برابر و قرضالحسنه هیجده برابر اجر و پاداش دارد»[4]. خانوادههای آبرودار محرومی وجود دارند که از تهیّة ابتدایی ترین امکانات محروم اند و با قرض دادن به ایشان، آبرویشان محفوظ میماند. خداوند به آبروی بندگانش ارزش بسیاری قائل است، تا جایی که اگر کسی، آبروی انسانی را ببرد، مانند آن است که خون او را ریخته است.
یکی از راه های قرض دادن به نیازمندان، افتتاح حساب در مؤسّسات قرض الحسنه میباشد که در این مؤسّسات، موجودیِ صاحب حساب محفوظ میماند و با اختیارات بانک و مؤسّسه و مسئولیّت صندوقِ قرض الحسنه، پول به امانت در اختيار نيازمندان قرار میگيرد و نياز آنها تأمین میگردد و در روز قیامت انسان مشاهده میکند که با این پولها، چه گره هـايی گشوده شده و چه آبروهـایی حفظ شده است. آری، قرض الحسنه خیر جاریهای است که در دنیا و عقبیٰ جریان دارد. حضرت پیامبر اسلام(صَلَّیاللهُعَلَيْهِوَالِٰهِ) فرمودند: «مَنْ اَقْرَضَ مُؤْمِناً قَرْضاً يَنْتَظِرُ بِهِ مَيْسُورَهُ كانَ مالُهُ فِي زَكاةٍ وَ كانَ هُوَ فِي صَلاةٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ حَتّى يُؤَدِّيَهُ إِلَيْه»[5] هرکس به مؤمنی قرض دهد و تا زمان تواناییِ پرداخت به او مهلت دهد و سختگیری نکند، اموالش پاک و بابرکت شده و تا زمان ادای دِینِ قرض گیرنده، درود و دعای خیر فرشتگان (پشت سرش) خواهد بود. همچنین فرمودند: «مَنْ اَقْرَضَ وَ انْظَرَ الْمُعْسِرَ یَکْتَبُ لَهُ فی کُلِّ یَوْمٍ صَدَقَةٍ»[6] کسیکه قرض دهد به گرفتاری و مهلت دهد او را، هر روز برای او، ثوابِ صدقه دادن به مبلغ همان قرض الحسنه برای او نوشته میگردد.
حال، ضمن قدردانی و تشکّر از یاران زیبادلی که در این صندوقها و قرض الحسنه حساب باز کردهاند، از سایر عزیزان نیز درخواست میشود که به این جمع بپیوندند و در این امر خیر سهیم باشند و اگر هم به تنهایی امکان نداشته باشند، چند نفر باهم میتوانند حساب باز کرده و مشکلات نیازمندان را حلّ کنند.
«بارالها! به روان مقدّس حضرت محمّد و آل محمّد(صَلَّياللهُعَلَيْهِوَالِٰهِ) درود فرست و در امـر ظهـور و فرج مولا و مقتدايمـان حضـرت وليّ عصـر (عَجَّلَ الله تَعالي فَرَجَهُ الشَّريف) تعجيل بفرما. خداوندا! توفيق انفاق و احسان خالصانه از تمام نعمتهایی که ارزانی فرمودهای به همة ما عنایت بفرما. پروردگارا! توفیق تهذیب و تزکیه و پاکسازی نفس و شکوفایی ودایع و گنجینه های درونی بـه همة ما مرحمت بفرما و همة ما را بـه عالیترین مراتب احسن الحال نائل بفرما. بارالها! توفيق معادبـاوری و مرگ اندیشی و توشهبرداری برای سرای باقی به همة ما کرامت بفرما و ما را از دلبستگی و وابستگی به دنیا و زرق و برق و ظواهر آن مصون و محفوظ بفرما. خداوندا! همة ما، علی الخصوص جوانان و نوجوانان را از شرّ دسیسه ها و نیرنگ های دشمنان اسلام و وساوس نفس و شیطان در پناه امام زمان(عَجَّلَ الله تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) مصون و محفوظ بفرما. اموات محترم غريق رحمت بفرما. به مسلمانان ستمديده علي الخصوص مردم مظلوم فلسطين و عراق نجات کرامت بفرما».
«بِالنَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطّاهِرينَ صَلَواتُکَ عَلَيهِ وَ عَلَيهِمْ اَجْمَعينَ»
1- و رضايت از جانب خداوند بزرگتر است (مبارکه توبه/72).
2- و از آنچه روزی داديم ايشان را انفاق میکنند (مبارکه بقره/3).
3- و کسانيکه ايمان آوردند، شديدترند از لحاظ محبّت به خداوند (مبارکه بقره/165).
4- کنز العمال، ج6، ص210
5- ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص138
6- مستدرک الوسائل، ج13، ص412