در جلسة سابق، مطالبی در مورد تفسیر آیة شریفة 25 سورة مبارکة نساء استفاده شد که در تکمیل آن، مطالب دیگری در همین زمینه استفاده میشود. خدای تبارک و تعالی به مردان توصیه فرمود که اگر امکان ازدواج بـا زنان آزاد را نداشتید و در مضیقة مالی قرار گرفتید، میتوانید با کنیزان مؤمن ازدواج کنید و به این ترتیب با اذن ازدواج با کنیزان، راه هرگونه فساد و فحشا را در جامعه میبندد تا هیچکس عذر و بهانه ای برای فساد و فحشا نداشته باشد.
با توجّه به اینکه قسمت اعظم عفّت در جامعه را عفّت زنان تأمین میکند، لذا خدای سبحان، این همه به حفظ حجاب و عفّت در زنان تأکید فرموده و با جملات شریفة «مُحْصَناتِ الْمُؤمِناتِ» و «مُحْصِناتٍ غَیْرَ مُسافِحاتٍ» و «فَتَياتِکُمُ الْمُؤمِنات» بیان میفرماید.
قابل توجّه است: خدای سبحان که این همه از حقوق زنان دفاع فرموده و حافظ حقوق زنان است و حقّ اجحاف در مورد زنان را به مردان نمیدهد و پشت سر هم مردان را به رعایت حقوق زنان و پرداخت مهریه شان توصیه میفرماید، تمام اینها در صورتی است که زن دارای عفّت و حُجب و حیا باشد، همانطور که خداوند متعال فرمود: «وَ لا تَعْضُلوُهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما اتَیْتُمُوهُنَّ اِلّا اَنْ یَأتینَ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ»[1] زنان را تحت فشار قرار ندهید که از مهریّه هایشان بگذرند، مگر در یک مورد و آن اینکه به فساد و فحشا مبتلا شوند. وقتی زن از جادّة عفّت خارج شد، دیگر خدای سبحان وکیل مدافع او نیست و از حقوقش دفاع نمیفرماید و چنین زنی مورد اکرام پروردگار نمیباشد. پاکدامنی زن موجب میشود که خداوند و محبوبینش از حقوق او دفاع کنند و اکرام و احترام خدای سبحان و محبوبـانش بـه زن در پرتـو عفّت و حیای اوست. در مقابل بی عفّتی و فحشای زن، حق و حقوق او را متزلزل میکند مگر اینکه توبه کرده و اصلاح نماید.
حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) در مسجد النّبی که زنان هم اجازة شرکت داشتند، راههای ورود و خروج مردان و زنان را جدا میساختند و آنقدر در مسجد تأخیر میکردند که آخرین نفر از زنان از مسجد خارج شوند و قبل از آن، مسجد را ترک نمیکردند. حضرت مولای متّقیان امام علی(عَلَيهِ السَّلام) نیز در موردی فرمودند: ای مردم عراق به من خبر رسیده که زنانتان با مردان اختلاط پیدا میکنند، آیا حیا نمیکنید؟ «یا اَهْلَ الْعِراقِ نُبِّئْتُ اَنَّ نِسائَکُمْ یُدافِعْنَ الرِّجالَ فِی الطَّریقِ اَما تَسْتَحْیُونَ»[2].
با توجّه به اينکه در تعاليم دينی، اصل در جداسازی زن و مرد است، لذا در دین مبین اسلام، توصیه های فراوانی به زنان در زمینة کنترل نگاه و گفتار و رفتار و مدیریّت پوشش و ... شده است. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ»[3] و در روایت مذکور است: «نَهیٰ اَنْ تَتَکَلَّمَ الْمَرْاَةُ عِنْدَ غَیْرِ زَوْجِها وَ غَیْرِ ذی مَحْرَمٍ مِنْها اَکْثَرَ مِنْ خَمْسِ کَلِماتٍ مِمّا لا بُدَّ لَها مِنْهُ»[4] رسول خدا(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) نهی کردند از اینکه زن، به غیر از نزد شوهرش و محارمش، در صورت عدم ضرورت بیش از پنج کلمه صحبت کند. استعمال بوی خوش از طرف زنان نیز در صورتی که به مشام مرد نامحرم برسد، حرام و از گناهان بسیار بزرگ است، همانطورکه فرمودند: «هر زنی که خود را معطّر کند و از خانة خود بیرون رود تا زمانیکه به خانه اش باز گردد، مورد لعنت و نفرین (فرشتگان نگهبان خود) قرار میگیرد»[5]. همچنین یکی از گناهان کبیره، دست دادنِ زنان و مردان نامحرم با یکدیگر است کـه حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) میفرمایند: «هرکس با زن نامحرمی دست دهد، در روز قیامت با دست غلّ شده به گردنش محشور میگردد، سپس فرمان داده میشود که او را به آتش دوزخ بیفکنید»[6] به همين ترتيب زنی که پوشش او نازک و بدننما باشد، در پيشگاه الهی مسئول است. حضرت اميرالمؤمنين امام علی(عَلَيهِ السَّلام) فرمودنـد: «هرکس لبـاس نـازک بپوشد، دين او ضعيـف میشود»[7]. همچنین ترتیب دادن مجالس و محافل مختلط یا شرکت در چنین مجالسی موجب مسئولیّت عظیم در پیشگاه الهی است.
نکته ای که توجّه به آن حائز اهمیّت میباشد این است که: همانطور که انسان وقتی سالم شد، به سالم مطلق میرسد، وقتی رحیم شد، به رحیم مطلق میرسد، وقتی صبور شد، به صبور مطلق میرسد، همانگونه زن نيز وقتی طاهر و پاک شد، میتواند به طاهر محض تقرّب جوید. با توجّه به اینکه زن، آسانتر از مرد میتواند غرایز خود را مدیریّت و کنترل کند و حافظ عفّت و حیای خود باشد، لذا راه او در تقرّب به پروردگار سریعتر از مرد است.
البتّه گاهی چنین مطرح میشود که امکان دارد زن عفیف باشد، امّا پوشش و حجاب کافی نداشته باشد که در این صورت به چه علّت در پیشگاه الهی مسئول است؟ پاسخ این است که: گرچه چنین زنی از عفّت درونی برخوردار است، ولی بـا بیعفّتی ظـاهری و ضعف حجـاب یـا بی حجـابی خود، جـامعه را به فساد میکشاند و بی عفّتی را گسترش میدهد. حجاب، هم حقّ النّاس است و هم حقّ الله و عدم رعایت حجاب، موجب خشم الهی میگردد. اگر کسی بگوید که حفظ حجاب به خودم مربوط است، مانند کسی است که در کشتی نشسته باشد و بگوید که من فقط سهم و جای خودم را سوراخ میکنم و با دیگران کاری ندارم!
لقب طاهرة حضرت فاطمة زهرا(سَلامُ اللهِ عَلَيها) تا قیام قیامت اینچنین پیام میدهد که: اگر حضرت فاطمة زهرا(سَلامُ اللهِ عَلَيها) سوّمین شخصیّت در عالم خلقت قرار گرفتند و خدای سبحان، این همه به آن بزرگوار بها داد، قسمت اعظم آن مربوط به طهارت و عصمت و عفّت آن حضرت است. آری، به علّت اهمیّت مسئلة حجاب و عفّت و حیاست که حضرت فاطمة زهرا(سَلامُ اللهِ عَلَيها) میفرمایند: «بهترين زنان کسی است که مردی او را نبیند و او مردی را نبیند»[8]. البتّه منظور از این بیان نورانی که به خاطر آن حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) فرمودند: «فِدٰاهٰا اَبُوهٰا»[9]، این است که زن خود را درمعرض نگاه مردان نامحرم قرار ندهد و خود نیز به مردان نامحرم نگاه نکند. استاد جوادی آملی فرمودند: حجاب حقّ خداوند است، همانطور که سایر تکالیف حقّ پروردگار است ولذا میفرماید: شما ای زنان، نه اجازه بدهید که دیگران با نگاه به شما به معصیت بیفتند و نه خودتان با نگاه به دیگران به معصیت افتید.
بنابراین با توجّه به نقش حفظ حجاب و عفّت از سوی زنان در برقراری حیا و عفّت در جامعه، خداوند متعال سفارشهای فراوانی به زنان فرموده است، به عنوان نمونه: خدای سبحان، در سورة مبارکة نور، یک بار به مردان میفرماید که نگاه خود را کنترل کنند «قُلْ لِلْمُؤمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ اَبْصارِهِمْ»[10] و یکبار به زنان بطور جداگانه فرموده است که نگاهشان را کنترل کنند «قُلْ لِلْمُؤمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ اَبْصارِهِنَّ»[11]، در صورتی که سایر احکام و فرایض بـا صیغة مذکّر بیان شده است «اَقامُوا الصَّلاةِ وَ ٰاتُوا الزَّکاةِ»[12].
1- و منع نکنید آنها را که ببَرید بعضی از آنچه را که داده اید به آنها (مبارکه نساء/19).
2- الکافی، ج5، ص537
3- پس نرم نکنید گفتارتان را پس طمع میکند کسی که در قلبش مرض است (مبارکه احزاب/32).
4- بیان نورانی حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ)؛ بحارالانوار، ج101، ص32.
5- پاداش نیکیها و کیفر گناهان، ص658.
6- وسائل الشیعه، ج20، ص198
7- احتياجات، ترجمة جلدچهاردهم بحارالانوار، ج2، ص97
8- مکارم الاخلاق، ترجمة ميرباقری، ج1، ص446
9- فدای او باد پدرش (بحارالانوار، ج43، ص20).
10- بگو برای مردان مؤمن که فرو اندازند چشمهايشان را (مبارکه نور/30).
11- بگو برای زنان مؤمنه که فرو اندازند چشمهايشان را (مبارکه نور/30).
12- بپا داريد نماز را و بدهيد زکات را (مبارکه بقره/277).