: میان شکرگزاری و افزایش نعمت، و کفران نعمت و کاهش آن ارتباط ناگسستنی وجود دارد که آیۀ شریفۀ «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَاَزیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ اِنَّ عَذابی لَشَدیدٌ»[1] مؤیّد این مطلب است. وقتی خدای سبحان، نعمت­هایش را به بندگانش معرّفی می­فرماید، اول قلب انسان باید شاکر باشد، یعنی سپاس گزاری­ها معلول شناخت نعمت است. خدای سبحان، ولی نعمت را به بندگانش می­شناساند، زیرا با توجه به اینکه اعمال از افکار سرچشمه می­گیرند، وقتی انسان ولی نعمت را شنـاخت، آن زمـان نعمت را در غیر راه ولی نعمت بکار نمی­گیرد. اگر شکرگزاری قلبی حاصل شد، به دنبالش شکرگزاری عملی حاصل می شود و مقدّمۀ شکرگزاری لسانی فراهم می­گردد. اینکه شاکران حقیقی، ذکرشان «اَلْحَمْدُ لِلّه» و «شُکْراً لِلّه» است، به این علت است که هرجـا می نگرند و به هر چيزی نگـاه می کنند، جلوه ای از جَلَوات معبودِ محبوب و ولی نعمت را مشاهده می کنند. امّا آنان که ولی نعمت را نشناختند، عملاً شاکر نیستند و لساناً هم ناسپاس می­باشند. اینها بر خلاف اولیاء الهی، همیشه خود را طلبکار می­دانند و در میان هزاران نعمت و داشته­هـای کثیرشـان، به نداشته­های قلیلشان توجه می­کنند و از آنها شِکوه و نـاسپـاسی می­نمایند.

 

[1]- اگر شکر کردید، البته البته می­افزاییم شما را، و اگر کفر ورزیدید، همانا عذاب من البته شدید است (مبارکه ابراهیم(عَلَیهِ­السَّلام)/۷).