همانطور که در جلسة سابق استفاده شد، يکی از آثار روزه و ماه مبارک رمضان، خودکنترلی می­باشد. انسان حامل ودايع الهی و استعدادهای درخشان و دفينه­هايي در وجود خويش است «اَلنّاسُ مَعادِنُ كَمَعادِنِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّة»[1] و به اين جهان نيامده است مگر برای اينکه آن قدرتهای درونی را شکوفا کرده و به منصّة ظهور برساند.

     استاد مطهّری(رَحمَةُ­الله­ عَلَيه) می­فرمايند: «ما موظّفيم در اين جهان، خود را زيبا بسازيم و انسان هر گونه که خود را بسازد، به همان صورت در آن جهان محشور می­شود. زيباترين زيبايي­ها را حضرت پيامبر اسلام(صَلَّي ­­اللهُ ­عَلَيْهِ ­وَ‌­الِه) (و اهل­بيت ايشان) داشتند. چه چيزی در ايشان است که اين همه مردم را به دنبالشان می­کشاند و مجذوب ايشان می­کند؟ آن، زيبايي معنوی است».

     انسان يک سری غرايز و اميال طبيعی و مادّی و ظاهری دارد که در اين خواسته­ها با حيوان مشترک است که از جملة آنها، غريزة خوردن و خوابيدن و غريزة جنسی و لذت­جويي می­باشد. تنها نقطة امتياز انسان با حيوان اين است که انسان می­تواند غرايز خود را کنترل کند، ولی حيوان نمی­تواند، ولذا اگر انسان اين غرايز را کنترل نکند و محدود ننمايد، امکان ندارد در سراشيبی غرايز، استعدادهای الهی او شکوفا گردد و به رشد و تعالی و خودشکوفايي برسد. لازمة رسيدن به کمال شايستة انسانی، دل کندن از چيزهای مادی و پست و حقير است. از مبارک­ترين آثار روزه، خودکنترلی است تا انسان در طول روز در برابر نيازهای غريزی خود ايستادگی نمايد و آنها را محدود نمايد. زمانی انسان به خودشکوفايي می­رسد و زندگی برايش معنا پيدا می­کند و احساس بالندگی می­کند که بتواند اين غرايز را محدود نمايد و مهار کند. کاميابی­های ظاهری و لذت­پرستی­ها و شکم­پرستی­ها، مانع از رسيدن به کام­يابی­های معنوی است و روزه اين حالت خودکنترلی را به انسان می­آموزد. روزه هم همانند نماز و ساير عبادات، برای سعادت انسان مقرّر شده است و به تشکيلات خداوند و حضرات انبياء و اوصياء(عَلَيهِم­ السَّلام) نمی­افزايد، بلکه روزه، روح انسان را نموّ می­دهد و فربه می­کند و به خودشکوفايي می­رساند. اگر انسان بخواهد در اين ماه که بهار قرآن و بهار رشد و تزکيه است به شکوفـايي معنوی برسد، سريع­تر و از راه ميان­بُر می­تواند، چراکه در اين ماه انسان در سکّوی پرتاب قرار دارد.

 

1- انسانها معدن­ها هستند مانند معدن­های طلا و نقره (بيان نورانی حضرت رسول اکرم(صَلَّي ­­اللهُ ­عَلَيْهِ ­وَ‌­الِه)؛ بحارالانوار، ج58، ص65).