خداوند متعال انسان را برای تطهیر و کمال آفریده و کلّ هستی را در خدمت او و «جُنُودُ السَّمواتِ وَ الاَرض» را خادم او قرار داده است تا انسان به تطهیر و تزکیه و کمال برسد. یکی از پدیده­های عالم برای تربیت انسان، فصل بهار است. وقتی انسان برای رشد و نمو و تعالی خلق شده، پر واضح است که سکون و رکود و تحجّر و در یک حال ماندن، محکوم است. دین مبین اسلام، صراط است و صراط برای رفتن و کمال است، نه توقّف و ایستادن.

     فصل بهار، فصل رویش و شکفتن و رشد و نموّ است و حامل پیـام­ها و درس­هایی برای عبرت گرفتن انسان­هاست. یکی از درس­هایی که انسان در فصل بهار اخذ می­کند، درس آفت­زدایی است. باغبان در فصل بهار انگل­ها و گیاهان مضّر و آسیب­زا را ریشه­کَن می­کند تا گل­ها و گیاهان مفید برای رشد و نموّ خود شرایط لازم را بدست آورند. اگر گیاهان مضّر و سرطانی ریشه­ کن نشوند، گل­های زیبـا و گیاهان مفید رشد و نموّ نمی­کنند. رذایل اخلاقی هم در وجود انسان، همانند گیاهان سرطانی می­باشند که مانع رشد گل­های فضایل هستند. همانطور که انگل­های مزاحم که مانع رشد گیاهان مفید هستند، باید ریشه­کن شوند تا گل­ها و گیـاهان رشد کنند، همانگونه خارهای رذایل و گناهان و معاصی و قذارت­های وجود انسان هم که مانع رشد فضایل اخلاقی است، باید ریشه­کن شوند تا فضایل یکی پس از دیگری شکوفا شده و خود را بنمایانند که این، همان تهذیب و تزکیه است. خداوند متعال انسان را باغبان وجود خود قرار داده است و او را موظّف کرده تا روح و جان خود را آفت­زدایی نماید و آن را از آفات بخل، حسد، کبر، غرور، ریا، خود بزرگ بینی، طمع، حرص، چشم به امکانات دیگران دوختن و ... که همگی ناشی از کوته ­نگری و جهل انسان است، پاک سازد. وقتی انسان دریافت که رذایل و معاصی رشد او را متوقّف کرده، بلافاصله سعی در ریشه­کن نمودن آنها می­کند تا گیاهان و گل­های فضایل رشد کنند.

     وقتی خدای سبحان، بندگانش را دعوت به تهذیب و تزکیه و رشد و کمال و تقرّب فرموده، ابزار آن را هم در اختیار آنان قرار داده است. لکن، سعی و تلاش و تصمیم جدّی می­طلبد که انسان به دنبال نفس حرکت نکند، هر چه دل خواست نگوید و نخورد و نرود. لازم است که انسان برای تمام حالات و رفتار و گفتارش حد و مرزی قائل باشد و به قول استاد جوادی آملی، عبدالهوٰی نباشد بلکه عبدالله باشد. اگر انسان، تابع هوی و هوس باشد، از تهذیب و تزکیه و رشد و صعود و تعالی باز می­ماند، درحالیکه برای انسان یک لحظه توقّف در مسیر صراط مستقیم جایز نیست و وظیفه دارد که پیوسته در حال حرکت و پیشروی باشد. خداوندی که انسان را دعوت به رشد و تعالی فرموده، دین او را هم آسان قرار داده است «يُريدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِكُمُ الْعُسْرَ»[1].

     بنابراین امید است، انشاءالله تعالی در سال جدید با نگاه به بهار و عبرت­گیری از آن که تماماً درس عبودیّت و طهارت و معاد می­دهد و با سعی و تلاش و تأسّی از حضرات انبیا و اوصیا(عَلَيهم­ السَّلام) و انجام واجبات و ترک محرّمات، به آن بزرگواران نزديک شویم و به این ترتیب با خدای سبحان که «نُورُ السَّمٰوٰاتِ وَ الْاَرْضِ»[2] است و حضرات معصومین(عَلَيهم ­السَّلام) که نورالله می­باشند، ارتباط برقرار نمائیم. آری، آن بزرگواران نورالله هستند، همانطور که در زیارت روز چهارشنبه آنان را این چنین زیارت می­کنیم: «اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا نُورَ اللهِ فی ظُلُماتِ الْاَرْضِ»[3]. بهشت دنیا و آخرت در تطهیر جان و عمل است و تطهیر، جز از طریق ارتباط با پاکان و مطهّران حاصل نمی­گردد و فقط در سایة ارتباط با آن بزرگواران است که خزان وجود به بهار، و ظلمت وجود به نور تبدیل شده و نقص انسان جبران خواهد شد. هر نوری را خسوف و کسوفی است، امّا نوری که از «اَللَّهُ نُورُ السَّمٰواتِ وَ الْاَرْضِ» بر عبد حقیقی افاضه می­شود، خسوف و کسوفی ندارد «اَللّهُمَّ الرْزُقْنا مِنْهُمْ».

 

1- خدا برای شما آسانی را می­خواهد نه سختی را (مبارکه بقره/185).

2- نور آسمان­ها و زمین (مبارکه نور/35).

3- سلام بر شما ای نور خداوند در تاريکی­های زمين (مفاتیح الجنان، فرازی از زیارت چهار امام در روز چهارشنبه).