هدف از خلقت انسان طهارت اوست و خداوند متعال انسان را آفریده تا پاک و مطهّر شود و حضرات انبیاء(عَلَيهم ­السَّلام) را ارسال فرموده تا انسان را تطهیر و تزکیه نمایند. اگر خداوند متعال، انسان را جهت تزکیه به دنیا فرستاده و یازده مرتبه در قرآن کریم، در این مورد قسم یاد فرموده است «قَدْ اَفْلَحَ مَنْ زَكّیها»[1]، الگوی او را هم مطهّران قرار داده است. فقط مطهَّران با حقیقت و کُنه قرآن در ارتباط هستند «لا يَمَسُّهُ اِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ»[2] و خداوند متعال مطهَّران را این چنین معرفی می­فرماید: «اِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً»[3]. آری، اگر انسان برای تطهیر خلق شده، لازم است که الگوی مطهّر هم داشته باشد که همان وجود مقدّس اهل بیت عصمت و طهارت(عَلَيهم­ السَّلام) می­باشند که در اوج مقام و مرتبة تطهیر قرار دارند و انسان باید دست به دامن آنان گردد و آنان را برای خود اسوة­ حسنه اتخاذ نماید. حضرت فاطمة زهرا(سلامُ ­الله ­عَلَيها)، عالی­ترین الگو و اسوة طهارت هستند که معرّفشان، آیة مبارکة تطهیر است. آن بزرگوار در طهارت به مقامی نائل شدند که لقب مبارک «طاهره» را از آن خود نمودند.

     خداوند متعال، در اوّل آیة شریفة مورد بحث مواردی را یادآوری فرمود که انسان را از آلودگی به گناهان مانع شود. یکی از آلودگی­های روحی، چشم دوختن به امکانات دیگران است که حاصل آن، نارضایتی به تقسیمات خداوند می­باشد. اگر انسان به تقسیمات الهی راضی باشد و سعی کند که با تأسّی از حضرات انبیاء و اوصیاء(عَلَيهم ­السَّلام) خود را بالا بکشد، رشد می­کند و روز به روز بر کمالات او افزوده می­گردد. خداوند متعال، آن بزرگواران را برای رشد و تعالی انسان ارسال فرموده است. مؤمنان و موحّدان واقعی، به جای اینکه به امکانات افراد عاجز و ناتوانی همانند خودشان چشم بدوزند، چشم ­اندازشان، حضرات انبیا و اوصیا (عَلَيهم­ السَّلام) است. آنان دائم متوجه خداوند و محبوبین او هستند. نظرگاهشان خداوند و محبوبین اوست و بالاترین آرزو و امیدشان آن است که خداوند بر آنان نظر لطف و رحمتی نماید.

«یک پلک زدن غافل از آن ماه نباشیم

                                                   شايد کـه نگـاهی کند آگـاه نبـاشيم»

     مؤمنان حقیقی همواره توجّه دارند کـه خداوند متعال از آنـان چه می­خواهد و وظیفة آنها در قبال خداوند چیست و به جای چشم دوختن به مال و ثروت و امکانات دیگران، دائم به معایب و نواقص خود مشغول هستند و همواره به کمالات اولیای الهی می­نگرند و خود را بالا می­کشند، چراکه ناقص جز با تأسی از کامل، نمی­تواند نقص خود را جبران نماید. اگر خداوند متعال کاملان را برای انسان  اُسوه و الگو قرار داده، برای آن است که او رشد کند و به کمال برسد.

     همانطور که در جلسة سابق استفاده شد، وجود مقدّس حضرت فاطمة زهرا(سلامُ ­الله ­عَلَيها) آن انسان کامل، آنچنان به ذکر خداوند مشغول بودند که فرصت سفارش به جناب جبرئیل پیدا نکردند. انسان باید به بالای کوه بنگرد تا خود را به بالای کوه برساند، وگرنه نگاه کردن به پایین کوه، موجب رکود و سکون می­شود. از اینرو توصیه شده که در امور مادی به پایین­تر از خود بنگرید تا بر سپاس­گزاری شما در برابر خداوند متعال افزوده گردد، همچنانکه حضرت امام صادق(عَلَيهِ ­السَّلام) می­فرمایند: «اُنْظُرْ إِلىٰ مَنْ هُوَ دُونَكَ وَ لا تَنْظُرْ إِلىٰ مَنْ هُوَ فَوْقَكَ»[4]، ولی در امور معنوی به بالاتر از خود نظر کنید تا بر علّو همّت شما افزوده گردد. وقتی آدمی، انسان­های کامل و مطهّران را برای خود الگو قرار داد، در جهت تهذیب و تزکیه تلاش می­کند و چنین کسی قبل از اینکه در آخرت به فلاح و رستگاری نائل شود، در دنیا هم آرامش مطلوب و عیش گوارایی دارد.

«بـرو تـو خانة دل را فرو روب                  مهیّا کن مقـام و جای محبوب

چو تو بیرون شدی او اندر آید                  بـه تو بی­تو جمال خود نماید»[5]

 

1- به تحقیق رستگار شد هر کس نفس خود را تزکیه کرد (مبارکه شمس/9).

2- مس نکنند آن را جز پاکان (مبارکه واقعه/79).

3- این است و جز این نیست که خدا می­خواهد آلودگی­ها را از شما اهل بیت بزداید و پاک کند شما را پاک کردنی (مبارکه احزاب/33).

4- نگاه کن به کسيکه او پايين­تر از توست و نگاه نکن به کسیکه او بالاتر از توست (بحارالانوار، ج67، ص173).

5- شیخ محمود شبستری