مطالبی که استفاده شد، در مورد آیات شریفۀ مورد بحث است. اما مطالبی پیرامون دو آیۀ شریفۀ سابق(آيات صد و چهل و هشت و صد و چهل و نه) نیز لازم به توضیح می باشد که عبارتند از: آیات شریفه از آیات بسیار مهم و اخلاقی قرآن کریم هستند که خدای سبحان مؤمنان را از بازگویی عیوب و افشای اسرار مردمان و بطور کلی از آسیب زدن به حیثیّت انسان ها و آشکار کردن بدی ها و زشتی ها نهی فرموده و می فرماید که کسی حق افشای اَسرار و بدی های دیگران را ندارد. زشتی ها همیشه زشت هستند، لکن با توجه به اینکه مسائل اجتماعی قابل مقایسه با مسائل فردی نیست و خداوند به آبروی انسان ها احترام قائل است و حریم خصوصی انسان ها را محترم می شمارد، لذا از افشای بدی ها نهی می فرماید.

     چند مطلب در مورد افشـای بدی هـا و اسرار مردم قابل توجه می باشد که عبارتند از:

     اوّلاً: یکی از مهم ترین مصادیق امانت داری، در مورد اسرار مردم است. کسی که اسرار مردم را افشاء کند و به آبروی دیگران آسیب وارد سازد، به امانت الهی خیانت نموده و توجه کند که سر و کارش با خداوند است و خداوند قادر است که آبروی او را ببرد. همانطور که حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) فرمودند: «عيب هاى مؤمنان را نجوييد، زيرا هركه عيب هاى مؤمنان را بجويد، خداوند نيز در پىِ عيب هاى او باشد و هركه خداوند عيب هايش را بجويد، رسوايش سازد هرچند درون خانه اش باشد»[1].

     ثانیاً: مبادا دلخوری ها و کینه توزی ها و روحیۀ انتقام جویانه، ما را از جادۀ عدالت خارج کند و موجب شود که به حریم خصوصی افراد آسیب وارد سازیم. در اینجا ضرورتِ مبارزه و مقابله با خشم و غضب روشن می شود، چراکه به هنگام غضب، مهار انسان به دست عقلش نیست «اَلْغَضَبُ مِفْتاحُ كُلِّ شَرٍّ»[2].

     ثالثاً: به جای انتقام و افشاگری، شایسته است که دیگران را عفو کنیم که از اوصاف کمالی انسان است. گرچه مظلوم حق دارد در آن موردی که به او ظلم شده، قصاص کند، ولی اگر بخواهد شبیه بزرگان شود، باید شیوۀ عفو و گذشت را پیشه سازد که سنّت بزرگان است.

     مطلبی که در مورد عفو و بخشش بسیار قابل توجه می باشد، عفو همسر و فرزندان و پدر و مادر است که از حضرت امام سجاد(عَلَيهِ السَّلام) در صحیفۀ سجّادیه مذکور است: «خدایا! آنچه پدر و مادر در گفتار و سخن با من تعدّی نموده (اسراف و زیاده روی کردند) یا در حقّ من رفتار بیجا داشتند، یا حقّ مرا تباه کرده اند (دربارۀ من کوتـاهی کرده اند)، من آن را به آنان بخشیدم و آن را وسیلۀ احسان بر ایشان قرار دادم، ای پروردگار من! از تو درخواست می کنم که پیامدها و تبعات اعمالشان را از ایشان برداری، زیرا من دربارۀ خود به ایشان گمان بد نمی برم و از آنچه درباره من نموده اند، کراهت نداشته و دلگیر نیستم»[3] آری، آن بزرگوار به این ترتیب به ما می آموزند که حتّی اگر پدر و مادر در حق فرزند کوتاهی کردند، وظیفۀ انسانی و الهی فرزند است که از آنان بگذرد.

     رابعاً: اغلب لغزش ها و انتقادهای افشاگرانه و... به کنجکاوی و سئوالات بی مورد دربارۀ حریم خصوصی افراد برمی­گردد، درحالی که حریم خصوصی همۀ افراد اعم از خواهر و برادر، فرزندانی که ازدواج کرده اند، عروس و داماد و... قابل احترام است. انسان فطرتاً دوست دارد که بداند، و خداوند حس کنجکاوی را در نهاد او قرار داده تا با هدایتِ آن در مسیر صحیح، به معرفت افزایی برسد. اگر این حس کنجکاوی در نهاد انسان نبود، دنبال علم و معرفت نمی رفت. انسان با این حس فطری، دنبال علم و معرفت و دانستن و خلاقیّت می رود، لکن وقتی این میل درونی در مسیر صحیح رهبری نشد، تبدیل به کنجکاوی و دخالت در زندگی خصوصی افراد می­گردد. همان طور که فطرتِ کمال طلبی به انسان داده شده، ولی اگر درست تربیت نشود، بـه جـای خداجـویی و خداپرستی، بـه صورت جن پرستی و شیطان پرستی ظهور می کند. به قول استاد قرائتی، «اگر حیوان گرسنه باشد و به جای علف، کاغذ جلوی او بریزند، از کـاغذ تغذیه می کند»، همینگونه نيز وقتی حس خداجوییِ انسان درست تربیت نشود و خدایِ حقیقی به او شناسانده نگردد، به جای خداوند، سنگ و چوب و بت و جن و فرشته و یا انسانی مانند خود را می پرستد.

     پس وقتی حس کنجکاوی انسان درست تربیت نشد و از مسیر حقیقی و فطری منحرف گشت، به جای اینکه با سئوالات بجا و درست که راه کمال و ترقّی و معرفت و علم افزایی است، رشد کند، با سئوالات بیجا و بی مورد، به دین و ایمان خود لطمه می زند. در دین اسلام توصیه به سئوال شده است و در تأیید این مطلب در قرآن کریم پی در پی با کلمات «یَسْئَلُونَکَ»[4]، «یَسْئَلُونَ»[5]، «وَسْئَلُوا»[6] و... برخورد می کنیم. امّا منظور، سئوال کردن برای علم افزایی و برطرف شدن ابهـامـات اعتقـادی است، همان طور که حضرت پیامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) فرمودند: «حُسْنُ السُّؤالِ نِصْفُ الْعِلْم‏»[7]، لکن در صورتی که این حس فطری و درونی از مسیرش منحرف شود و به سئوالات بی مورد از دیگران منجر گردد، اولاً: باعث حق النّاس های بسیـاری می گردد و ثانیاً: به عبودیّت و بندگی انسـان آسیب وارد می سازد.

     مطلب حائز اهمیّت در این راستا این است که هر چند در زندگی زناشویی مهمترین سرمایه و مهمترین عامل تحکیم بنا، صداقت است، چراکه طولانی ترین همنشینی را انسان با همسر دارد، لکن صداقت و عدم مخفی کاری در زندگی زناشویی به این معنا نیست که زن و شوهر مجاز به افشای اسرار دیگران در پیش همدیگر باشند، درحالی که متأسفانه گاهی ملاحظه می شود طرفین به تصوّر اینکه باید با همسر صادق باشند، اسرار و عیبهای پدر و مادر و خانواده و دیگران را در پیش همسر تعریف می کنند و اسرار ایشان را فاش می نمایند و همچنین جایز نیست زن و شوهر اسرار و گناهان گذشته خود را به همدیگر تعریف نمایند.  

 

[1]- لا تَتَبَّعُوا عَوْراتِ الْمُؤْمِنينَ فَاِنَّهُ مَنْ تَتَبَّعَ عَوْراتِ الْمُؤْمِنينَ تَتَبَّعَ اللهُ عَوْرَتَهُ وَ مَنْ تَتَبَّعَ اللهُ عَوْرَتَهُ فَضَحَهُ وَ لَوْ فی جَوْفِ بَيْتِه‏ (بحارالانوار، ج72، ص214).

[2]- غضب کلید هر بدی است (بيان نورانی امام صادق(عَلَيهِ السَّلام)؛ بحارالانوار، ج70، ص266).

۱- اَللَّهُمَّ وَ ما تَعَدَّيا عَلَیَّ فيهِ مِنْ قَوْلٍ اَوْ اَسْرَفا عَلَیَّ فيهِ مِنْ فِعْلٍ اَوْ ضَيَّعاهُ لی مِنْ حَقٍّ اَوْ قَصَّرا بی عَنْهُ مِنْ واجِبٍ فَقَدْ وَهَبْتُهُ لَهُما وَ جُدْتُ بِهِ عَلَيْهِما وَ رَغِبْتُ اِلَيْكَ فی وَضْعِ تَبِعَتِهِ عَنْهُما فَاِنّی لا اَتَّهِمُهُما عَلى نَفْسی وَ لا اَسْتَبْطِئُهُما فی بِرّی وَ لا اَكْرَهُ ما تَوَلَّياهُ مِنْ اَمْری يا رَبِّ (صحيفۀ سجّاديّه، فرازی از دعای24).

۱- سئوال می کنند از تو (مبارکه بقره/۲۱۹).

۲- سئوال می کنند (مبارکه زاریات/۱۲).

۳- و سئوال کنيد (مبارکه ممتحنه/۱۰).

[7]- نیکو سؤال کردن نصف علم است (بحارالانوار ، ج۱، ص۲۲۴).