مطلبی که در مورد افشای اسرار و بدی ها قابل توجه می باشد، این است که قسمت اعظم بیراهه روی ها و خطاکاری ها که موجب حق النّاس می شود، به زبان برمی گردد. در تعالیم عالیۀ اسلامی مکرّر در این مورد توصیه ها شده است، چراکه پرمسئولیت ترین عضو انسان که در عین حال کوچکترین عضو اوست، زبان است. انسان در این مورد چنان مسئول است که وجود مقدّس حضرت پیامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) می فرمایند: «هَلْ يُكِبُّ النّاسَ فِی النّارِ اِلّا حَصائِدُ اَلْسِنَتِهِم‏»[1] آیا مردم را غیر از درو کرده های زبانشان به آتش می افکند؟ هیچ لفظ و قولی از زبان انسان خارج نمی شود، مگر اینکه شاهد و مراقبی بر آن است «ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ اِلاّ لَدَيْهِ رَقيبٌ عَتيدٌ»[2]. آری، همین که ما مطلبی را می گوییم، بلافاصله توسّط فرشتگان کاتب اعمال ثبت می شود و دین ما، دین حساب و کتاب است «اَلشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبان‏»[3]. نَفَس های ما حساب دارد، گفتار و کلمات ما حساب دارد و روزی می رسد که این اظهار نظر کردن ها و قضاوت های ما در مورد دیگران مورد حسابرسی قرار می گیرد و صد البته که این حسابرسی برای ما بسیار سنگین تمام خواهد شد. با توجه به اینکه مکرّر از تعالیم عالیۀ قرآن کریم و حضرات معصومین(عَلَيهِمُ السَّلام) در این مورد استفاده گردیده است، لذا از تمام خواهران محترم خواهش و تقاضا می گردد که در قضاوت کردن و اظهارنظرها در مورد دیگران اینقدر راحت نباشیم. خداوند می داند که در روز قیامت، به خاطر همین یک جمله که می گوییم «مردم چنین می گویند!» سالیان سال باید در پیشگاه پر مهابت پروردگار ایستاده و پاسخگو باشیم، درحالی که بنا به فرمودۀ حضرت امام موسى بن جعفر(عَلَيهِ­ السَّلام) «... اگر پنجاه نفر در پيش تو (در مورد مطلبى) شهادت بدهند و سوگند ياد كنند، ولى برادر ايمانى تو، به گونه‏اى ديگر سخن بگويد (و گفتۀ آنان را تكذيب كند)، از او بپذير و از آنان قبول مكن...»[4]. به همین علت است که حضرات معصومین(عَلَيهِمُ السَّلام) در مورد زبان بسیار هشدار فرمودند و خداوند متعال دو حفاظ برای زبان قرار داده است، حفاظ دندان ها و حفاظ لبها. حضرت امام محمد باقر(عَلَيهِ السَّلام) می فرمایند: «اِنَّ هذَا اللِّسانَ مِفْتاحُ كُلِّ خَيْرٍ وَ شَرٍّ فَيَنْبَغی لِلْمُؤْمِنِ اَنْ يَخْتِمَ عَلى لِسانِهِ كَما يَخْتِمُ عَلى ذَهَبِهِ وَ فِضَّتِه‏»[5]. حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) نيز می­فرمایند: «مَا مِنْ شَیْ‏ءٍ اَحَقَّ بِطُولِ السِّجْنِ مِنَ اللِّسان‏»[6] هيچ چيزى شايسته‏تر از زبان براى حبس كردن نيست. زبان کوچک­ترین عضو است، ولی بزرگ­ترین گنـاهـان توسّط آن انجام می یابد و به همین علّت حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) در بيان نورانی ديگری فرمودند: «جِرْمُهُ صَغیرٌ وَ جُرْمُهُ ثَقیلٌ»[7]. آن بزرگوار در وصیّتی بـه محمد بن حنفیّه می فرمایند: «وَ اعْلَمْ اَنَّ اللِّسانَ كَلْبٌ عَقُورٌ اِنْ خَلَّيْتَهُ عَقَرَ وَ رُبَّ كَلِمَةٍ سَلَبَتْ نِعْمَةً فَاخْزُنْ لِسانَكَ كَما تَخْزُنُ ذَهَبَكَ وَ وَرِقَك‏»[8] بدان که زبـان سگی است گزنده، اگر رهـایش کنی آسیب می رساند و چه بسا که یک کلمه موجب سلب نعمت می شود، پس همان طوری که طلا و نقره را حفظ می نمایی، زبانت را نيز حفظ کن.

     در تعالیم اسلامی جرایم زیادی برای زبان نوشته شده است، ولذا تنها راه چاره، پرهیز از پرحرفی و مراقبت از کلام  است. سالک طریق حق و حقیقت پیوسته باید مراقب کلام و طعام و منامش باشد. حضرت مولای متّقیان امیرالمومنین علی(عَلَيهِ السَّلام) می فرمایند: «مَنْ كَثُرَ كَلامُهُ كَثُرَ خَطَؤُهُ وَ مَنْ كَثُرَ خَطَؤُهُ قَلَّ حَياؤُهُ وَ مَنْ قَلَّ حَياؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ ماتَ قَلْبُهُ وَ مَنْ ماتَ قَلْبُهُ دَخَلَ النّار»[9] کسی که کلامش بسیار باشد، خطایش بسیار می شود و کسی که خطایش بسیار باشد، حیایش کم می شود و کسی که حیایش کم شد، تقوايش کم می گردد و کسی که تقوایش کم شد، دلش می میرد و کسی که دلش مُرد، وارد آتش می شود. قابل توجه است که تمام اینها از پرحرفی شروع می شود. روی سنگ قبرِ علّامه طباطبايی(رَحمَةُ اللهِ عَلَيه) نوشته شده: «ايشـان کم حرف بود و پرحرفی را سببِ کمیِ حافظه می دانست».

     یکی از بهترین اعمال که بزرگان برای کمال نفس به آن اهتمام داشتند، چلّه گیری است و با توجه به مسئولیت سنگینِ زبان و لسان، مهم ترین و مؤثّرترین چلّه گیری در این ایّام، برای گناهان و خطاهای زبانی اعم از دروغ، غیبت، تهمت، پرحرفی و... است که اگر از امروز چلّه گیری آغاز شود، به فضل الهی حدوداً در یک سوم ماه مبارک رمضان پایان خواهد یافت. به فرمودۀ استاد جوادی آملی، انسان از اولین روزِ چلّه گیری بهره می بَرَد و هر روز از آثارِ پرخیر و برکت آن متنعّم می گردد.

     همان طور که استفاده شده، انسان در ماه شریف رجب می تواند تمام خیرها را تحصیل کند «یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیرٍ»[10]، ولی برخی رهزنها هستند که باعث می شود انسان از خیرها بهره مند نشود که یکی از این رهزن های بزرگ، زبان انسان است و قضاوت ها و اظهار نظری که انسان در مورد دیگران انجام می دهد از اعظم خطاهای زبان است. این خطاها باعث می شود که انسان حال دعا و عبادت و حضور قلب نداشته باشد و نتواند به رشد معنوی برسد، ولذا در همه حال انسان باید مراقب اعضاء و جوارح بخصوص زبان خود باشد و مراقبت کند که خطایی از او سر نزند.

     نقش مراقبت در زندگی انسان بمانند پلک چشم است. پلک چشم انسان سه کار انجام می دهد: اول اینکه خستگی چشم را برطرف می کند، دوم اینکه از آسیب هایی که بر چشم وارد می شود جلوگیری می کند، و سوم اینکه چشم را پاک می کند. انسان هم باید پیوسته مراقب اعضاء و جوارحش باشد و از بیراهه رَوی آنها مخصوصاً زبان جلوگیری کند. تمام اعضاء و جوارح انسان اعم از چشم، گوش، زبان، دست و پا و... روزنه هایی هستند که اگر به حال خود رها شوند، شیطان از آنها به عنوان مَنفَذِ ورود استفاده می کند. بزرگان به هر جایی رسیده اند، از راه مراقبت بوده است. آنان در مقابل نفس خود ایستادند و نفس خود را رها نکردند و از این طریق توانستند به مقامات عالیه برسند. جناب سلمان فارسی و جناب مالک اشتر و... که به آن مقامات عالیه رسیدند، هيچ کدام نسبت خويشاوندی با حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) و اميرالمؤمنين علی(عَلَيهِ السَّلام) نداشتند، بلکه تنها از طریق مراقبت و ایستادگی در مقابل نفس به آن مقامات دست يافتند.

     دین اسلام دین ضوابط است نه روابط. اگر انسان مراقب اعمال و رفتارش نباشد و نفس خود را رها کند، بی تردید در مسیر سراشیبی قرار می گیرد و نمی تواند خود را به جایگاه عالی برساند.

     جوانان عزیز، امروز دشمن در این آشفته بازار با تهاجم فرهنگی که با روشهای جذّاب طرح ریزی شده، اعتقادات مذهبی شما را مورد هدف قرار داده است و با تمام تلاش، برای غارت دین و توحید جوانان آمده است. عزیزان، توجه کنید که شمـا در درون خود گنجینه ها و دفینه ها و طلا و نقره های گران قیمتی دارید «تو را ز کنگرۀ عرش می زنند صفیر»[11]، ولذا بسیار مراقب باشید تا اسیر و فریفتۀ این دام ها و دانه های پررنگ و لعاب نشوید. به قول یکی از دانشمندان خارجی، انسان های کوچک را محیط تغییر می دهد و انسان های بزرگ، محیط را تغییر می دهند.

«مرغـان بـاغ جنت در کشتزار دنیا

                                                   دیدند دامِ پنهان از دانه دل­ بریدند»

     جوانـان عزیز، در این دوران جـوانـی آنچـه شمـا را ارزشمند می سازد، این است که با کسی معامله کنید که از شما بزرگتر باشد و در این پهنۀ هستی تنها خداوند است که از همه بزرگتر است. خداوند می فرماید: آسمان و زمین و هرچه در آن است را برای شما آفریدم «خَلَقَ لَكُمْ ما فِی الْاَرْضِ جَميعاً»[12]. اگر با خداوند وارد معامله شوید، هم خیر دنیا و آخرت را به دست می آورید و هم در پیشگاه ذات لایزال الهی آبرومند و سرافراز و سربلند خواهید شد و بهشت و جنّت برای شما خواهد بود «فَاُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ»[13].

 

۱- بحارالانوار، ج۶۸، ص۲۹۰

[2]- مبارکه ق/۱۸

[3]- خورشید و ماه در حسابند (مبارکه الرّحمن/۵).

[4]- ...فَاِنْ شَهِدَ عِنْدَكَ خَمْسُونَ قَسامَةً وَ قالَ لَكَ قَوْلًا فَصَدِّقْهُ وَ كَذِّبْهُمْ... (بحارالانوار، ج72، ص215).

۱- همانا این زبان، کلید هر خیر و شرّی است، پس سزاوار است برای مومن که مُهر زند بر زبانش، آنگونه که مهر می زند بر طلا و نقره اش (بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۷۸)

[6]- بحارالانوار، ج68، ص277

[7]- اندازۀ زبان، کوچک است، ولی جُرم و گناه آن بزرگ است (ستارگان حرم، ج12، ص62).

[8]- بحارالانوار، ج۶۸، ص۲۸۷

[9]- نهج البلاغه، حکمت۳۴۹

۱- ای خدائی که امید می رود از او هر خیری (مفاتیح الجنان، فرازی از دعای ماه شریف رجب).

[11]- حافظ(عَلَیهِ الرَّحمَة)

1- خلق فرمود برای شما آنچه در زمین است همگی (مبارکه بقره/ ۲۹).

[13]- پس آن گروه داخل می شوند به بهشت (مبارکه نساء/۱۲۴).