نقش حیـاتی و اثرات عالیه و سازندة نمـاز، زمانی عـاید نمازگزار می­شود که نماز در زندگی او دارای آن جایگاه رفیعه­ای باشد که در دین اسلام دارد. وجود مقدّس رسول اکرم (صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ ) فرمودند: «اِنَّ اَحَبَّ الْاَعْمالِ اِلَى اللهِ الصَّلاة»[1] و خداوند، نماز را بزرگترین وسیلة عبادی برای بندگان قرار داده است، بطوری که هیچ عبادتی بمانند نماز نمی­تواند انسان را به پروردگار نزدیک سازد «اَلصَّلاةُ قُرْبانُ كُلِّ تَقِیٍّ»[2]. محبّ حقیقی از سخن گفتن با محبوب خود احساس لذت می­کند و از خلوت و راز و نیاز با او مسرور و مجذوب می­گردد و محو جمال او می­شود. به این علّت وجود مقدّس حضرت پیامبر­اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ ) علاوه بر اینکه می­فرمایند: «خداوند روشنی چشم مرا در نماز قرار داده است»[3]، می­فرمایند: «گرسنه از طعام سیر می­شود و تشنه از آب سیراب می­گردد، ولی من از نماز سیر نمی­شوم»[4].

     خداوند متعال در سورة مبارکة مؤمنون در توصیف مؤمنان حقیقی می­فرماید: «قَدْ اََفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ﴿1﴾ اَلَّذينَ هُمْ فی‏ صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ﴿2﴾... وَ الَّذينَ هُمْ عَلى‏ صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ﴿9﴾»[5] یعنی اولین و آخرین صفت مؤمنان را نماز ذکر فرموده است و در مورد دیگری هم می­فرماید: «اَلَّذينَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ»[6].

     پس اگر خداوند متعال در توصیف مؤمنان حقیقی فرمود: «فی‏ صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ»، یعنی آنـان در نمازهـایشان خشوع و خضوع دارنـد و اگر می­فرماید: «عَلى‏ صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ» بدین معناست که آنان نماز را عزیز و محترم می­شمارند و از آن چون درّ گرانبها، نیکو محافظت می­نمایند و به آن ارزش و احترام بسیـاری قائل می­شوند. چون مؤمنـان حقیقی می­دانند که احترام به نماز، احترام به خداوند است و احترام به خداوند موجب احترام خداوند به مؤمنین می­باشد. و نیز اگر فرمود: «عَلى‏ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ» یعنی ایشان بر نمازهایشان مداومت دارند. چون ارزش هر عمل خیری در تداوم آن عمل، و ارزش هر انسانی در استقامت اوست «اِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ اَلاّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ اَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی‏ كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»[7]. پس معلوم می­شود نمازی به امضاء شارع نماز می­رسد و عبد را محبوب مولی می­کند، که دارای خصوصیّات مذکور باشد.

     بنـابراین افرادی که حق نماز را رعـايت نمی­کنند و آن را ضـايع می­نمايند، بمانند قضا شدن نماز صبح، نه تنها از اثرات عالیه و سازندة نماز بی­بهره و محروم می­شوند، بلکه مشمول آیة شریفة «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلّينَ﴿4﴾ اَلَّذينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ﴿5﴾»[8] نیز می­گردند. لازم به توضیح است: اهمیّت نماز صبح به حدّی است که خدای سبحان در قرآن کریم از آن به عنوان «قرآن فجر» نام برده است «اِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً»[9] و قضا شدن نماز صبح علاوه بر اینکه خود از گناهان کبیره است و موجب سلب توفیق و بُعد مسافت میان بنده و خالـق سبحان می­شود، باعث می­گردد فرزندانی هم که در چنین خانواده­هایی تعلیم می­یابند، با این امر خلاف مأنوس گردند و بدین ترتیب، این معصیت کبیره، نسل به نسل ادامه می­یابد و علاوه بر حق الله، حق النّاس عظیمی هم بر ذمّة والدین قرار می­گیرد.

     «مردی تصمیم داشت بـه سفری تجارتی برود، خدمت امـام صادق(عَلَيهِ السَّلام) رسید و درخواست استخاره­ای كرد، استخاره بد آمد، آن مرد نادیده گرفت و به سفر رفت، اتفاقاً سود فراوانی هم بُرد، پس از مسافرت خدمت امام(عَلَيهِ السَّلام) رسید و عرض كرد: یابن رسول الله! چندی قبل، خدمت شما رسیدم و برایم استخاره كردید و بد آمد، استخاره­ام برای سفر تجارتی بود، بـه سفر رفتم و سود فراوانی كردم، امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) تبسمی كرده و به او فرمودند: در سفری كه رفتی، یادت هست در فلان منزل خسته بودی، نماز مغرب و عشایت را خواندی، شام خوردی و خوابیدی و زمانی بیدار شدی كه آفتاب طلوع كرده و نماز صبح تو قضا شده بود؟ عرض كرد: آری، حضرت فرمود: اگر خداوند دنیا و آنچه را كه در دنیاست به تو داده بود، جبران آن خسارت (قضا شدن نماز صبح) نمی­شد»[10].

     در مورد فضیلت نماز اول وقت، امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) می­فرمایند: «اِنَّ فَضْلَ الْوَقْتِ الْاَوَّلِ عَلَى الْآخِرِ كَفَضْلِ الْآخِرَةِ عَلَى الدُّنْيَا»[11] فضیلت اقامة نماز در اول وقت به آخر وقت، مانند فضیلت و برتری آخرت بر دنیاست.

     پس، چون نماز، محبوب­ترین عبادت نزد پروردگار است، لذا کسانی که یگانه محبوبشان خداوند است، آن را عزیز داشته و بزرگترین عامل قرب الهی می­دانند.

     لازم به ذکر است کـه: بهـرة هرکسی از نمـاز، به میزان تقـوای او می­باشد. یعنی براساس آیة شریفة «اِنَّما يَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ الْمُتَّقينَ»[12] تقوا و پارسایی، میزان بهره­برداری نمازگزار را از معارف نماز بالا می­برد و پرهیزگاران در پرتو نماز، تقوا و قرب بالاتری پیدا می­کنند، زیرا میزان بهره­مندی  از هدایت و دین و قرآن، به میزان تقوا می­باشد.

 

1- همانا محبوب­ترينِ اعمال نزد خداوند، نماز است (الخصال، ج1، ص185).

2- نماز وسیلة تقرب هر متقی (به خداوند) است (بیان نورانی حضرت امام رضا(عَلَيهِ السَّلام)؛ من لا یحضره الفقیه، ص204).

3- مکارم الاخلاق، ج2، ص456

4- نهج الخطابة، ص411

5- به تحقیق رستگار شدند مؤمنان﴿1﴾ کسانی که در نمازهایشان خشوع کنندگانند﴿2﴾ ... و کسانی که بر نمازهایشان محافظت می­کنند﴿9﴾ (مبارکة مؤمنون/1و2و9).

6- کسانی که ایشان بر نمازهایشان مداومت کنندگانند (مبارکة معارج/23).

7- در حقیقت کسانیکه گفتند پروردگار ما خداست، سپس استقامت ورزیدند، نازل می­شود بر ایشان فرشتگان، اینکه نترسید و محزون نباشید و بشارت باد بر شما به بهشتی که وعده داده می­شدید (مبارکة فصلت/30).

8- پس وای بر نمازگزاران﴿4﴾ کسانی که بر نمازهایشان سهل­انگار هستند﴿5﴾ (مبارکة ماعون/4و5).

9- در حقیقت نماز صبح هست مشاهده شده (مبارکة اسراء/78).

10- جهاد با نفس، ج1، ص66

11- الکافی، ج3، ص274

12- این است و جز این نیست که قبول می­کند خداوند از اهل تقوا (مبارکة مائده/27).