«اَللهُمَّ اَهْلَ الْکِبْرِیاءِ وَ الْعَظَمَةِ وَ اَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ اَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اَهْلَ التَّقْوى وَ الْمَغْفِرَةِ اَسْئَلُکَ بِحَقِّ هذَا الْیَومِ الَّذى جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً وَ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ذُخْراً وَ شَرَفاً وَ کَرامَتاً وَ مَزیداً اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تُدْخِلَنى فى کُلِّ خَیْرٍ اَدْخَلْتَ فیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تُخْرِجَنى مِنْ کُلِّ سُوءٍ اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ خَیْرَ ما سَئَلَکَ مِنْهُ عِبادُکَ الصّالِحُونَ وَ اَعُوذُ بِکَ مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُکَ الْصّالِحُونَ»[1].
طاعات و عبادات و نمازها و روزهها و خروج از اِحرامتان مبارک و مقبول درگاه احدیّت باشد «سَعْیُکُمْ مَشْکُور وَ صِیامُکُمْ مَقْبُول». خداوند به مقرّبین درگاهش، این اندک را از ما بپذیرد «يا مَنْ يُعْطِی الْكَثيرَ بِالْقَليل»[2] و ما را پاکیزه قبول فرماید و همانطور که ما را وارد ظاهرِ ماه مبارک رمضان و این عید عظیم فرمود، وارد روح و باطن ماه مبارک رمضان و حقیقت عید سعید فطر بفرماید و حقیقت این عید عظیم را که تحقّق بندگی و عبودیّت است، در وجودمان محقّق بفرماید «اَلْحَمْدُ لِلهِ عَلى ما هَدٰینا وَ لَهُ الشُّکْرُ على ما اَوْلٰینا»[3] حمد باد خدایی را که ما را هدایت فرمود و شکر و ثنا برای خدایی که این نعمتها را برای ما ارزانی فرمود. چه نعمتی بالاتر از نعمت ماه مبارک رمضان و عیدسعید فطر است و به این سبب حضرت امام سجاد(عَلَيهِ السَّلام)، آن روزه شناسِ حقیقی، ماه مبارک رمضان را آنچنان با سوز و گداز بدرقه میفرمودند «اَلسَّلامُ عَلَيْكَ مِنْ اَليفٍ آنَسَ مُقْبِلًا فَسَرَّ وَ اَوْحَشَ مُنْقَضِياً فَمَضَّ»[4]. آن بزرگوار میدانستند که ماه مبارک رمضان چه برکتهایی به ارمغان آورده بود و با اتمامش، انسان چه نعمتی را از دست میدهد.
انسان با اتمام ماه مبارک رمضان، از اِحرام ظاهری خارج میشود، ولی اِحرام ابدی، خارج شدنی نیست. خدای سبحان به این سبب احرامِ يک ماهۀ ماه مبارک رمضان را واجب فرموده که انسان، احرام ظاهری را به احرام باطنی و دائمی تبدیل نمايد تا نور و چراغی برای تمامِ عمر او باشد و تمرینی باشد تا یازده ماهِ دیگر را پوشش دهد و نور و روشنی بخشد تا در ماه مبارک رمضان آینده، انسان با جان تازه و طراوت دیگری ماه مبارک را ملاقات نماید، نه اینکه به قبل از ماه مبارک برگردد و این است هدف از تمام اعیاد. عید سعيد فطر، گرچه اولین روزِ ماه شوّال است، ولی درواقع عید ماه مبارک رمضان می باشد. اگر ماه مبارک رمضان، ماه طهارت و عافیت است، عید سعيد فطر، جشن عافیت و عید طهارت است. عید پیروزی بر نفس و شیطان است. عید تسلط بر مَنِ دانی است و انسان در عید فطر، پیروزی بر نفس خود را جشن میگیرد. اعیاد، از نعمتهای عظیم پروردگار هستند تا انسان را به پاکی و طهارت و حیات طیّبه و احسن الحال عروج دهند.
یک ماه از خدای سبحان در سحرهای ماه مبارک رمضان، جمال الهی را درخواست کردیم «اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ جَمالِکَ بِاَجْمَلِهِ وَ کُلُّ جَمالِکَ جَمیلٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِجَمالِکَ کُلِّهِ»[5] و بالاترین جمال و جلال الهی که انسان میتواند به آن مجهّز شود، بندگی و عبودیّت است، یعنی خدایا مرا به جمال توحید و بندگی که بالاتر از آن جمالی نیست، بیارای. ماه مبارک رمضان، ماه عبودیّت و بندگی است و عید سعید فطر، جشن عبودیّت و بندگی و عید جمال یافتن است. ماه مبارک رمضان، ماه بزرگی است و عید فطر، عید بزرگی و اعتلاست و دعای سحر، بیانگر این حقیقت می باشد که صفتی از خدای سبحان نیست که انسان نتواند به آن ملبَّس شود. انسان در پرتو تقوا و عبودیّت و بندگی و اطاعت میتواند به خدای اکبر تقرّب یابد. در وجود هر انسانی، صفت اکبر، بالقوّ ه وجود دارد و ماه مبارک برای به فعلیّت رسانیدن و شکوفا کردن آن است و عید سعید فطر، عید شکفته شدن و جشن مظهر بودن به اعتلاء و کبریایی و جمال و جلال حقّ تعالی می باشد.
از محضر اساتید معظّم و مفسّران عظام استفاده شد که خدای سبحان ماه مبارک رمضان را قرار داده تا انسانهایی را که هر کدام به نوعی از مدارشان خارج شدهاند، دوباره به مدارشان وارد سازد. آسمان و زمین و خورشید و ماه و... هیچ کدام از مدار اصلی خود خارج نمیشوند «لَا الشَّمْسُ يَنْبَغی لَها اَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَ لَا اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ وَ كُلٌّ فی فَلَكٍ يَسْبَحُون»[6]، امّا انسان از اختیارش سوءاستفاده کرده و از مدار خود خارج میشود و طغیان میکند، درحالی که انسان باید بطور اولی از مدار خود خارج نشود و طغیان و تجاوز ننماید «وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْميزانَ﴿7﴾ اَلاّ تَطْغَوْا فِی الْميزان﴿8﴾»[7]. خدای سبحان ماه مبارک رمضان را مقرّر فرموده تا انسان را به مدار خود برگرداند و او در اثر مراقبت، تا ماه مبارک رمضان بعدی، از مدار خود خارج نشود و سال بعد با طهارت و بندگی و عبودیّت بالاتر، وارد بهار بالاتری گردد. ماه مبارک رمضان، بهار قرآن است و عید سعید فطر، بهار است و ما از خداوند تبارک و تعالی عیدی در شأن این بهار درخواست میکنیم که همانا ظهور و فرج مولا و مقتدا و صاحب اختیارمان، حضرت امام زمان(عجِّلاللهُتعالیفَرَجَهُالشَّريف) است تا ان شاءالله تعالی شبِ ما روز شود و خورشید حقیقی طالع گردد. نجات همۀ مظلومان عالم در هر نقطهای که گرفتارند، در پرتو ظهور آن بزرگوار است و از خداوند متعال خواستاریم که شرّ دشمنان اسلام را به خودشان برگرداند و امنیّت را در کشورهای اسلامی بالأخصّ کشور ایران در پناه امام زمان(عجِّلاللهُتعالیفَرَجَهُالشَّريف) حفظ فرماید. درخواست بعدیِ ما در این عید و بهار عظیم، آن است که پروردگارا، ما کم از بیش به جای نیاوردیم، خدایا با رویِ سیه و موی سپید آمدهایم، لکن تو خود، باب خويش را باب امید نامیدی و به هیچ کس حق یأس و ناامیدی ندادی، پس مـا نیز بـا وجود عدم صلاحیّت، از ذات اقدست طلب میکنیم گناهان ما را ببخش و بيامرز و ما را به مدار خودمان برگردان و تا سال بعد، آن توفیقی را عنایت فرما که از مدار خود خارج نشویم و درحالی که در مدار قرار داریم، به ماه مبارک رمضان سال بعد برسیم.
حال در اینکه به چه صورتی انسان از مدارش خارج میگردد و با چه وسیله ای به مدار خود برمیگردد، قابل توجه است: هیچ چیز انسان را به میزان گناه و ترک واجب از مدارش خارج نمیکند. بیان مبارکی که از يکی از حضرات امام صادق و امام باقر(عَلَيهِما السَّلام) آمده است، در تأیید این مطلب کافی است که فرمودند: «مَنْ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ فَلَنْ يَلِجَ مَلَكُوتَ السَّماءِ حَتّى يُتِمَّ قَوْلَهُ بِعَمَلٍ صالِح»[8] کسی که گفت من موحّدم و اقرار به توحید کرد و به اسلام مُشرَّف شد، قدرت دخول به ملکوت آسمانها را ندارد تا اینکه تکمیل کند گفتارش را با عمل صالح. آری، تا زمانی که ايمانِ انسان منتهی به عمل صالح نگشته، مؤمن حقیقی محسوب نمیشود. اگر گناه، انسان را از مدارش خارج میکند، خداوند به وسیلۀ توبه او را به مدارش برمیگرداند و به همین علت خداوند بندگانش را به توبه و استغفار توصیه فرموده است. انسانِ از وطن دور افتاده، به وسيلۀ توبه، به وطنِ خود برمیگردد. وطن معنوی و حقیقی انسان، توحید و ذات اقدس حق سبحان است. هر چه انسان از وطن حقیقی خود دور شود و از خداوند فاصله بگیرد و از مدار خود خارج گردد، آرامش خود را از دست میدهد و در مقابل، هرچه به مدار حقیقی خود نزدیکتر شود و به خدای سبحان تقرّب یابد، به آرامش حقیقی دست مییابد «اَلا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب»[9].
همانطور که یک شئ فلزی اگر در حوزۀ آهنربا قرار گیرد، به سوی آن جذب میشود، ولی وقتی فاصله زیاد باشد، دیگر جذبِ آهنربا نمیگردد، همانگونه انسان نیز هرچه از وطن حقیقی دور شود، به همان میزان از ناحیۀ جذب حق تعالی فاصله میگیرد، ولذا ناآرام و گرفتار است. ماه مبارک رمضان نعمتی است که انسانِ از خداوند فاصله گرفته را به مدارش برمیگرداند. همانطور که حجّاج محترم، ضیوفالرّحمان و به عبارتی میهمانانِ مکانیِ پروردگارند، روزهداران نیز میهمانان زمانی خداوند هستند. در مراسم حج، همه چیز رایحۀ خدایی و صبغۀ الهی دارد، چراکه میزبانِ آن، کریم است و نور «اَللهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ»[10]؛ ولذا میهمانانش هم از این نور متأثّر میشوند و به میزان صلاحیّت، نورِ حق را کسب و اخذ میکنند. ماه مبارک رمضان هم صبغۀ الهی و خدایی دارد. خداوندِ کریم بندگانش را به ضیافت و میهمانیِ نور دعوت فرموده و نورانیّت خاصی به آنان بخشیده است. آری خداوند از باب رحمت و کرم بر بندگان عنایت فرمود و آنها را نورانیّت بخشید، ولذا شایسته است که انسان مراقب باشد لکههای پی در پیِ گناه، کانون قلب او را کور نکند و شفافیّت قلب او را مکدّر نسازد و ظلمت، وجود او را احاطه نکند و این عنایاتِ کسب شده و بندهنوازیهای اعطایی پروردگار را محافظت نماید و به آسانی از دست ندهد. انسان با توبه و مراقبتِ پی در پی در مدار خود باقی میماند. اگر انسان در ماه مبارک رمضان آن روحانیّت و نزدیکی به حق سبحان را در خود احساس میکرد، به این علّت بود که به خاطر مقبولیّتِ روزه، اعضاء و جوارح را تحت کنترل عملی و اخلاقی قرار داده بود. حال، اگر مراقبتهای ماه مبارک رمضان ادامه پیدا کند و انسان خود را رها نکند، روز به روز بر نورانیّت او افزوده میشود و گویا همیشه روزه دار است. حقیقتاً خوشا به حال آنان که دائم در حال مراقبت و محافظت از خود هستند. اگر گفته شده «خوشا آنان کـه دائم در نمازند»[11]، به این معنـا نیست که آنـان شبانهروز نماز میخوانند و به عبادت ظاهری مشغول هستند، بلکه منظور این است که آنان دائم توجّهشان به پروردگار است و به یاد خداوند میباشند و پیوسته مراقب هستند که مبادا به مراتب قربشان آسیب وارد شود.
ماه مبارک رمضان یک دوره و اردوگاه تربیتی و عملی و اخلاقی است که کاربرد آن بعد از ماه مبارک شروع میشود و انسان باید آموزههای آن را از فردای ماه مبارک بکار گیرد و عمل نماید. همچنانکه امتحان و کنکور برای بعد از کنکور است، ماه مبارک رمضان هم دورۀ آمادگی برای بعد از ماه مبارک است تا انسان مراقبت خود را در تمام سال ادامه دهد و کمال بهرهمندی از عمر خود داشته باشد.
اولیای الهی که پیوسته در حال توبه و مراقبت هستند، پیوسته در محضر حق تعالی و قرب پروردگار میباشند و گویا پیوسته در نماز و روزهاند. هر شبِ آنان، شب مقدّس قدر است. آنان همیشه مُحرماند و در احرام ابدی قرار دارند و از اِحرامِ بندگی خارج نمیشوند.
پس حال که ما از احرام ظاهریِ ماه مبارک رمضان خارج شدیم، مراقب باشیم تا از احرام باطنی خارج نشویم و ان شاءالله تعالی اِحراممان را به احرام ابدی تبدیل نمائیم و در طول سال، آثار و برکات ماه مبارک رمضان را بطور نسبی لمس کنیم و آن حالات نورانیِ حاصل شده را آرام آرام از دست ندهیم. انسان باید در حدّ توان و قدرت و اختیارِ خود تلاش نماید و سپس با امید به عنایات الهی و توسّل به حضرات اهل بیت(عَلَيهِم السَّلام)، از رحمتها و عنایتهای بالاترِ پروردگار بهرهمند گردد. توسّل به اهل بیت(عَلَيهِم السَّلام) را در دعای قنوت نماز عید فطر به ما آموختند که درخواست نمائیم «اَسْئَلُکَ بِحَقِّ هذَا الْیَومِ الَّذى جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً وَ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ذُخْراً وَ شَرَفاً وَ کَرامَتاً وَ مَزیداً اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تُدْخِلَنى فى کُلِّ خَیْرٍ اَدْخَلْتَ فیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تُخْرِجَنى مِنْ کُلِّ سُوءٍ اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ»[12] (خدايا) از تو می خواهم به حق این روزى که قرارش دادى براى مسلمانان عید و براى حضرت محمد(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) ذخیره و شرف و کرامت و فزونى مقام که درود فرستى بر حضرت محمد و آل محمد(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) و اينکه داخل کنی مرا در هر خیرى که داخل کردی در آن خیر، حضرت محمد و آل محمد(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) را و خارج سازی مرا از هر بدى و شرى که خارج ساختی از آن حضرت محمد و آل محمد(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) را که درودهاى تو بر او و بر ایشان باد. دخول به هر خیر و برکت و خروج از هر شرّ و بدی، جز در پرتو وجود اهل بیت عصمت و طهارت(عَلَيهِم السَّلام) و در سایۀ تمسّک به آن بزرگواران امکان پذیر نیست، لکن انسان باید قدم های اولیه را در حدّ توان و اختیاری که خداوند به او داده، بردارد و سپس دست به دامان اهل بیت(عَلَيهِم السَّلام) شود و ایمان خود را به آنان بسپارد. حضرت امام محمّدباقر(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «مَنْ عَمِلَ بِما يَعْلَمُ عَلَّمَهُ اللهُ ما لَمْ يَعْلَم»[13] هر کس عمل کند به آنچه می داند، خداوند به او می آموزد آنچه را که نمی داند. از اینرو ما نیز در حدّ توان تلاش کنیم و سپس به محضر خداوند عرض کنیم: خداوندا! تو خود فرمودهای «وَ اْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ اَبْوابِها»[14] و خود نشانۀ اهل بیت(عَلَيهِم السَّلام) را به ما دادهای و آنان را باب الله معرّفی فرمودهای، پس توسّلِ ما را بپذیر و در این آشفته بازار که ما توان حفظ ایمان خود را نداریم، به عجز و قصور و زمینگیری ما رحم کن و مراقب ایمانمان باش و بر نورانیّت و عظمت آن بیفزای. خداوندا، ما ایمانمان را به تو میسپاریم. همینطور از محضر مبارک دو پدر بزرگوارمان حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) و حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) و اولاد طاهرینشان عاجزانه طلب میکنیم دست ما را رها نکنند و ما را با خود به سوی سعادت پیش برند. اگر انسان تا مرز اختیار تلاش و حرکت کند، آنان بقیّۀ راه را میبرند. آنان رفیقان نیمه راه نیستند و انسان را رها نمیکنند «حَسُنَ اُولئِكَ رَفيقاً»[15]. هر کسی در کنار سفرۀ ایمان و تقوا و مراقبت و سعی و تلاش خود نشسته است. آری، هرچه که با مراقبت و محافظت، لیاقت و صلاحیّت و شایستگی در خود ایجاد کنیم، به همان میزان نور ولایت و امامت در وجودمان تابش مییابد «به قَدرِ روزنه اُفتَد به خانه نور قمر»[16]. اگر ما تلاش کنیم و در وجود خود صلاحیّت و شایستگی ایجاد نمائیم، آن بزرگواران با نور و رحمت به سراغ ما میآیند. اگر با تمام وجود سعی کنیم مراقبتها و محافظتهای ماه مبارک رمضان را ادامه داده و بر آن بیفزائیم و آن صبر و خوش اخلاقی و اهتمام به نماز، بخصوص اقامۀ نماز اول وقت و قضا نشدنِ نماز صبح، اطاعت از والدین و بطور کلی اهتمام به واجبات و خودداری از محارم الله را که در ماه مبارک رمضان داشتیم، ادامه دهیم و پیوسته بـاطنـاً مُحرِم بمانیم، عنایات خاصّۀ ربّ کريم همواره شامل حالمان میگردد. روزی که متوجه شویم دیگران با همان داشتههای ما به مقامات عالیه رسیدند و رستند، خیلی برای ما سنگین و حسرتبار خواهد بود.
حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) میفرمایند: «وَ الْمُؤْمِنُ مُلْجَم»[17] مؤمن لجام دارد. مؤمنان حقیقی همواره مراقب چشم و گوش و زبان و صادرات و واردات قلب خود هستند و لجام دارند و به عبارت دیگر، اعضاء و جوارح آنان تقوا دارد و عفیف است. آری، آنان، هم مراقب وارداتی هستند که از طریق چشم و گوش وارد میشود و هم مراقب صادراتی هستند که از طریق زبان صادر میشود. ما نیز سعی کنیم مراقب گنجینۀ توحیدیِ درون خود باشیم. خداوند به هر انسانی یک قلب شفاف و بلورین اعطاء فرموده که باید با مراقبت مستمر بر نورانیّت آن بیفزاید. حال اگر نتوانستیم به نورانیّت آن بیفزائیم، حداقل آن را سیاه و ظلمانی ننمائیم. آنچه که قلبِ شفّاف و بلورین را سیاه و ظلمانی میکند، جز گناهان و معاصی نمیباشد. خداوند فراتر از آن استعدادها و توانائیهايی که به انسان بخشیده، از او تکلیف نمیخواهد «لا يُكَلِّفُ اللهُ نَفْساً اِلاّ وُسْعَها»[18].
بنابراین در این عید عظیم، به وسيلۀ توبه، از باب غفّارالذنوب وارد میشویم و در روز برکت و عافیت، عافیت از گناه و حرام و قذارت و ناپاکی را طلب میکنیم «یا وَلِیَّ الْعافِیَة اَسْئَلُکَ الْعافِیَة»[19]. امروز روز امید است و هیچ کس حق ناامیدی از درگاه الهی را ندارد «این درگه مـا درگـه نومیدی نیست»[20]، فلذا با امید وارد میشویم و امید عنایات را از درگاه حق سبحان داریم. خداوند متعال میفرماید: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ اَمْثالِها»[21]. اگر باور و یقین داشته باشیم که هر خيری که انجام میدهیم چندین برابرِ آن را دریـافت خواهیم کرد و بـه خودمـان خدمت میکنیـم، دیگر معذرت خواهی از همسر، سازگاری با پدر و مادر و فرزندان برای ما صعوبت نخواهد داشت و به یقین خواهیم دانست که در آن لحظه ای که از همسر اطاعت میکنیم، درواقع از خدای سبحان اطاعت مینمائیم و از ماورای رضایت همسر، رضایت و خشنودی خداوند را جلب میکنیم. آری، وقتی یقین پیدا کردیم که با هر عفو و بخشش و صبر و بردباری و مدارا و... با خداوند معامله میکنیم، ناسازگاریهای دیگران را خیلی راحت تحمّل خواهیم نمود. اولیای الهی چون خیلی میبخشند، آرامش بیشتری دارند. کسانی که اهل بخشش هستند، آرامش مطلوبی دارند و این، یک بهشت دنیوی برای آنان است. عمده درد ِجامعه ناآرامی است. اگر به دنبال آرامش هستیم، سعی کنیم از وطن حقیقی خود دور نشویم و از مدار خود خارج نگردیم و از خداوند فاصله نگیریم، چراکه در این صورت اولین خدمت را به خود نمودهایم و قبل از آخرت در دنیا بهرهمند خواهیم شد.
«یک چشم زدن غافل از آن یار نباشیم
شاید کـه نگـاهی کند آگـاه نبـاشیم»
استاد جوادی آملی میفرمایند: اگر ما رو به سمت خداوند کنیم، خداوند متعال هم با جنودش به سوی ما برمیگردد و تمام عالم جنود پروردگار است. حال در لحظات پایانیِ عید سعيد فطر، با معبودِ محبوب چنین راز دل میگشائیم که: الهی! اگر در ماه مبارک رمضان کمکاری یا بدکاری داشتیم و حق مطلب را ادا نکردیم، اگر ایّام و لیالی قدر و دهۀ پایانی ماه مبارک سپری شدند و ما باز بیدار نشدیم، حال که قسمتِ اعظمِ عید فطر هم سپری شده و جز اندکی از آن باقی نمانده است، امیدوارانه به باب تو ملتجی میشویم و در این لحظات پایانی به سوی تو برمیگردیم. الهی میدانیم اگر از سراشیبی گناه برگردیم و توبه کنیم، از طرف ذات اقدست منعی نیست، چراکه تو خود دعوت به توبه و بازگشت فرمودی.
«این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بـار اگر توبه شکستی بـاز آ»[22]
معبودا! محبوبانت به ما آموختند که وقتی میهمان دعوت میکنیم، فقیر و غنی را با هم دعوت کنیم تا نه غنی گرفتار عُجب و غرور شود و نه فقیر احساس ذلّت و خواری نماید، ما نیز درخواست میکنیم در میهمانی ماه مبارک رمضان، فقیر و غنی را با هم و یکجا بپذیر و عاجزانه درخواست میکنیم «فَكَيْفَ حيلَتی يا سَتّارَ الْعُيُوبِ وَ يا عَلّامَ الْغُيُوبِ وَ يا كاشِفَ الْكُرُوبِ»[23] پس چارۀ من چيست اى پرده پوشِ عيبها و اى داناى نهان ها و ای برطرف كنندۀ غم ها. حقیقتاً در لحظات پایانی عید سعید فطر، امید در قلبِ انسان قوّت میگیرد که اگر ربّ رحیم و کریم و غفور این همه دعوت به توبه و انابه و امیدواری و رحمت کرده است و رحمتش بر همه چیز احاطه دارد «وَ رَحْمَتی وَسِعَتْ كُلَّ شَیْءٍ»[24]، یقیناً خواهد بخشید و رحمتش را شامل حال همگان خواهد کرد، چراکه «با کریمان کارها دشوار نیست»[25].
«بارالهـا! بـه روان مقدّس حضـرت محمّـد و آل محمّـد(صَلَّیاللهُعَلَيهِوَآلِهِ) درود فـرسـت و در امـر ظـهـور و فـرج مـولا و مقتـدایـمـان حضـرت ولیّعصر(عجِّلاللهُتعالیفَرَجَهُالشَّريف) تعجیل بفرما. پروردگارا! توفيق بيداری از خواب گران غفلت و توبۀ حقيقی از تمام خطاها و قصورها و معاصی به همۀ ما مرحمت بفرمـا. خداوندا! همۀ ما را از شرّ نفس و شيطان و سقوط در ورطۀ هلاکت معنوی، مصون و محفوظ بفرما و توفيق هجرت معنوی و باطنی به همۀ ما عنايت بفرما. پروردگارا! همۀ ما را از شيعيان و پيروان حقيقی حضرات اهل بيت عصمت و طهارت(عَلَيهِمُالسَّلام) مقرّر بفرما و از شفاعت کبرای آن بزرگواران بهرهمند بفرما. به بیماران مؤمنین شفای عاجل عنایت بفرما. اموات محترم غریق رحمت بفرمـا. به مسلمانان ستمدیده علیالخصوص مردم مظلوم فلسطین، عراق، سوریه و يمن نجات کرامت بفرما».
«بِالنَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطّاهِرينَ
صَلَواتُکَ عَلَيهِ وَ عَلَيهِمْ اَجْمَعينَ»
[1]- خدایا اى اهل بزرگى و عظمت و اى شایستۀ بخشش و قدرت و سلطنت و اى شایستۀ عفو و رحمت و اى شایستۀ تقوى و آمرزش، از تو می خواهم به حق این روزى که قرارش دادى براى مسلمانان عید و براى حضرت محمد(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) ذخیره و شرف و کرامت و فزونى مقام که درود فرستى بر حضرت محمد و آل محمد و اينکه داخل کنی مرا در هر خیرى که داخل کردی در آن خیر، حضرت محمد و آل محمد را و خارج سازی مرا از هر بدى و شرى که خارج ساختی از آن حضرت محمد و آل محمد را که درودهاى تو بر او و بر ایشان باد، خدایا از تو می خواهم بهترین چیزى را که درخواست کردند از تو بندگان شایسته ات و پناه می برم به تو از آنچه پناه بردند از آن بندگان شایسته ات (مفاتيح الجنان، در اعمال روز عيد سعيد فطر، دعای قنوت نماز عيد فطر).
[2]- ای کسی که عطا می کند بسيار را در برابر اندک (مفاتيح الجنان، در اعمال ماه شريف رجب).
[3]- ستایش از آنِ خدا است بر آنچه ما را راهنمائی فرمود و برای او است سپاس بر آنچه به ما بخشود (مفاتيح الجنان، در اعمال شب اوّل ماه شوّال).
[4]- بدرود اى همدم ما كه چون بيايى، شادمانى و آرامش بر دل ما آرى و چون بروى، رفتنت وحشت خيز است و تألّم افزاى (صحيفه سجاديّه، فرازی از دعای45، دعای وداع ماه مبارک رمضان).
[5]- خدایا همانا از تو می خواهم از جمال تو، زیباترین مراتب آن را، درحالی که همه مراتب جمالت زیباست، خدایا همانا از تو می خواهم به همۀ مراتب جمالت (مفاتيح الجنان، فرازی از دعای سحر ماه مبارک رمضان).
[6]- نه آفتاب را سزاوار است که دريابد ماه را، و نه شب پيشی گيرنده است روز را، و همگی در مدار خود شناورند (مبارکه يس/40).
[7]- و آسمان، بلند گردانيد آن را و قرار داد ميزان را﴿7﴾ اينکه طغيان نکنيد در ميزان﴿8﴾ (مبارکه الرّحمن/7و8).
[8]- هر كس لا اله الّا الله بگويد، اين گفتار به ملكوت آسمان وارد نشود تا اينكه گويندۀ آن، سخن خود را با كردار شايستهاى تمام و كامل سازد (امالی مفيد، ص184).
[9]- آگاه باشيد با ياد خداوند آرام می گيرند دلها (مبارکه رعد/28).
[10]- خداوند نور آسمانها و زمين است (مبارکه نور/35).
[11]- بابا طاهر(عَلَيهِ الرَّحمَة)
[12]- مفاتيح الجنان، فرازی از دعای قنوت نماز عيد سعيد فطر
[13]- بحارالانوار، ج75، ص189
[14]- و بياييد خانه ها را از درهايشان (مبارکه بقره/189).
[15]- خوبند آن گروه از حيث رفاقت (مبارکه نساء/69).
[16]- مولوی(عَلَيهِ الرَّحمَة)
[17]- بحارالانوار، ج72، ص275
[18]- تکليف نمی کند خداوند نفسی را مگر به اندازۀ توان آن (مبارکه بقره/286).
[19]- ای صاحب عافيت، می خواهم از تو عافيت را (بخش اول این دعا (یا ولی العافیه) در دعایی از امـام رضا(عَلَيهِ السَّلام) کـه آن را هنگام قرار گرفتن در محاذات با حجر الاسود در هنگـام طواف خوانده اند، وجود دارد: «...یا اللهُ یا وَلِیَّ الْعافِیَةِ وَ یا خالِقَ الْعافِیَةِ وَ یا رازِقَ الْعافِیَة...»(شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(عَلَيهِ السَّلام)، محقق و مصحح: لاجوردی، مهدی، ج2، ص16)؛ و بخش دیگر این دعا نیز در دعای استهلال ماه محرم آمده است: «اَللّهُمَّ اِنّی اَسْاَلُکَ الْعافِیَةَ عافِیَةً تَتْبَعُها عافِیَةٌ شافِیَةٌ کافِیَةٌ عافِیَةَ الدُّنْیا وَ الاخِرَة»(الاقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص39)).
[20]- ابوسعيد ابوالخير
[21]- کسی که بياورد حسنه ای، پس برای اوست ده برابرِ آن (مبارکه انعام/160).
[22]- ابوسعيد ابوالخير
[23]- مفاتيح الجنان، فرازی از دعای صباح
[24]- و رحمت من احاطه دارد بر هر چيزی (مبارکه اعراف/156).
[25]- مولوی(عَلَيهِ الرَّحمَة)