ماه مبارک رمضان که بهار قرآن است، به طریق اولی، بهار عمل به آیه آیۀ قرآن کریم می باشد. آری، ماه مبارک رمضان هرچند بهار تلاوت ظاهری قرآن هم هست، ولی در معنای عالی ترِ آن، بهار ایمان و عمل صالح و تقوا و ورع و بهار خوش اخلاقی و اخلاق حسنه و عفو و گذشت و اغماض و مداراست و بالاتر از اینها، بهار توبه می باشد، چراکه انسان در ماه مبارک رمضان می خواهد به میزبان و صاحب خانه که خدای کریم است، تقرّب یابد. برای رسیدن به خدای کریم، باید کریم شد و کریم شدن، تقوا و پرهیز از معصیت و پرهیز از نواهی قرآن می خواهد و برای این منظور، توبه ضرورت دارد. برای رسیدن به طاهر محض، لازم است که انسان، طاهر شود و هیچ چیز به میزان توبه، او را پاک و محبوب نمی کند «اِنَّ اللهَ يُحِبُّ التَّوّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرين»[1].

     از محضر اساتید معظّم استفاده شده است که در اصطلاح کیمیاگران، اکسیر، جوهری است که آن را به هر چیزی بزنند، ماهیّت آن را عوض می کند. اگر اکسیر را به جیوه بزنند، به نقره و اگر به مس بزنند به طلا تبدیل می شود. هرچند که تاکنون چنین چیزی کشف نشده است، ولی درواقع به هر چیز ناب، اکسیر گفته می شود؛ حال تنها چیزی که در سراسر قرآن کریم حالت اکسیر دارد، توبه است. یعنی اگر اکسیر توبه را به گناه بزنیم، ماهیّت گناه عوض شده و تبدیل به ثواب می شود «يُبَدِّلُ اللهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَنات»[2]. خداوند در توبۀ حقیقی قدرتی قرار داده است که تمام گناهان انسان را تبدیل به ثواب می کند. خداوندِ اکرم در ماه کرامت، سفرۀ کرامت را گشوده تا گناهان بندگانش را تبدیل به ثواب نماید. از اینرو با وجود این همه کرامتِ پروردگار و باز بودنِ باب توبه، جایی برای ناامیدی و یأس وجود ندارد، ولذا شایسته است که از این فرصت های گران سنگِ ایّام و لیالی مقدّس کمال بهره برداری را بنمائیم، چراکه گرچه خداوندِ اکرم بندگانش را در میهمانی و ضیـافت کرامت، میهمان فرموده و می خواهد با کرامتش از آنان پذیرایی فرماید، لکن قدم های اولیه را باید خودشان با توبه و ترک معصیت بپیمایند و بالا روند تا کرامتِ بالاتر پروردگار شامل حالشان گردد؛ فلذا خوبان در این معامله تقصیر نکنند.

     وقتی بفرمودۀ حضرت امام حسن مجتبی (عَلَيهِ السَّلام)، خداوند ماه مبارک رمضان را میدان مسابقه قرار داده است «اِنَّ اللهَ جَعَلَ شَهْرَ رَمَضانَ مِضْماراً لِخَلْقِهِ...»[3] و همان طور که در جلسۀ سابق استفاده شد، بالاترین مسابقه در ماه مبارک رمضان، مسابقۀ ورع و تقوا و بندگی می باشد، توجه نمائیم که ما چقدر در این میدان مسابقه، سبقت جسته ایم و چه میزان به اهل تقوا و کرامت نزدیک شده و بر سر سفرۀ کرامت پروردگار جای گرفته ایم و چه اندازه با پرهیز از گناه توانسته ایم در این میدان پیش قدم باشیم؟ هیچ چیز به اندازۀ توبه انسان را پاک نمی کند و با عزّت، کنار سفرۀ کرامت نمی نشاند و به خداوند نزدیک نمی سازد. وجود مقدّس حضرت پیامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) می فرمایند: «لَيْسَ شَیْ‏ءٌ اَحَبَّ اِلَى اللهِ مِنْ مُؤْمِنٍ تائِبٍ اَوْ مُؤْمِنَةٍ تائِبَة»[4] هیچ چیز در پیشگاه خداوند از مرد و زنِ توبه کار محبوب تر نیست. از اساتید معظّم در این رابطه استفاده شده است که آن گناهکاری که قبل از توبه، لهیب آتش از وجودش برمی خاست، بعد از توبه، به چنان مقامی نائل می شود که وقتی از بـالای دوزخ می گذرد، دوزخ فریاد می زند که ای مؤمن، زودتر از من رد شو که نورِ تو لهیب آتش مرا خاموش کرد «جُزْ يا مُؤْمِنُ فَاِنَّ نُورَكَ قَدْ اَطْفَاَ لَهَبی»[5].

     ماه مبارک رمضان از نیمه گذشته است و در این فرصتِ باقیمانده، اکسیر توبه، تنها وسیلۀ بهره مندی از برکات ماه مبارک است. البته منظور از توبه، توبه و استغفار لفظی و لسانی نیست، همان طور که حضرت اميرالمؤمنين علی(عَلَيهِ السَّلام) در معنای استغفار حقيقی خطاب به شخصی فرمودند: «آيا می دانى حقيقت استغفار چيست؟ بدرستى كه استغفار درجه عليّين است‏»[6]. توبه و استغفار یعنی انسان متوجه خلاف و بیراهه روی خود گردد و پشیمانی و ندامت قلبی و انقلاب درونی حاصل آید و قوای عالیۀ او علیه قوای دانیه اش قیام و انقلاب کنند. از اینرو شایسته است در این روزها و شب ها و ایّام و لیالی مقدّس که علاوه بر سفرۀ کرامت، مزیّن و منوّر به ولایت نیز شده، و در آستانۀ شب های مقدّس قدر قرار گرفته ایم، یک آمادگی نسبی در خودمان ایجاد کنیم. علمای ربّانی از یازده ماه قبل برای شب مقدّس قدر آماده سازی می کردند، شبی که بفرمودۀ قرآن کریم، بهتر از هزار ماه است «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ اَلْفِ شَهْر»[7]، ولذا هر عملی که در آن شب انجام شود، ضرب در هزار ماه می شود. گرچه قدرنشین شدنِ ظاهری هم ارزشمند است، لکن قدرنشینی نيز مراتب و درجاتی دارد. آنچه که انسان را قدرنشین واقعی می کند، قدرنشین شدن دل است. عالی ترین بهرۀ شب قدر از آنِ کسی است که قدر و منزلت خویش را بازشناسد. ریشۀ تمام گناهان و خلاف ها و بیراه روی هايی که از انسان سرمی زند، به این برمی گردد که او به قدر و منزلت خود واقف نشده است. اگر انسان قدر خود را بشناسد و دریابد که خداوند متعال، بالقوّ ه تمام اسمای حسنا و اوصاف جمال و کمال خود را در وجود او قرار داده است و متوجه دفینه های گران سنگ وجودش شود، بهتر از این با خود و خداوند معامله می نماید. آن سرمایه هایی که خداوند در وجود انسان به ودیعه نهاده، در وجود هیچ موجودی قرار نداده است. انسان چنان آفریده شده که می تواند شبیه ترین موجود به خداوند شود «اِنَّ اللهَ خَلَقَ آدَمَ عَلى صُورَتِه»[8]. ولذا اگر بداند کـه چه اسمـای حسنایی را بـا خود حمل می کند، دون شأن خود می داند که دست به گناه و خلاف بیالاید.

     علّت دین گریز بودنِ جوان این است که حقایق، درست به او ابلاغ نشده و قدر و منزلت وجودی او، به او شناسانده و معرّفی نشده است. کسی که قدر خود را بشناسد، ملازم شبانه روزی درگاه الهی می شود و دون شأن خود می داند که خود را ارزان بفروشد و با غیر خداوند معامله کند.

     اگر استفاده شد که بالاترین عمل در شب مقدّس قدر توبه است، منظور آن توبه ای می باشد که فاصله ها را بردارد، حائل ها را بشکند، مانع ها را بزداید و انسان را متحوّل کند، و او را به قرب و رضایت الهی برساند و در صورت تحقّق چنین توبه ای، سلام و درود پروردگار توسط فرشتگان بر قلب چنین تائبانی افاضه می شود «سَلامٌ هِیَ حَتّى مَطْلَعِ الْفَجْر»[9].

     پس شایسته است که لحظات را مغتنم شماریم و از آن ها بهره ها ببریم. چراکه وقتی خداوند متعال در وجود ما آن ودایعی را قرار داده که در صورت شکوفا نمودن آنها می توانیم سلام و درود الهی را قلباً دریافت کنیم، بسی خسارت است که خود را از آنها محروم سازیم. کسانی که به بالاترین درجات قرب باریافتند، از طریق همان داشته ها و سرمایه هایی است که ما هم در وجودمان داریم، با این تفاوت که آنان این سرمایه ها را فعّال کردند، ولی عدّ ه ای آنها را مدفون نمودند «قَدْ اَفْلَحَ مَنْ زَكّاها﴿9 وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسّاها﴿10»[10].

     برای نیل به قرب الی الله در شب های مقدّس قدر، و بهره مندی از توجّهات حضرت پیـامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) و حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) و آل طاهرینشان و حضرت امام زمان(عجِّل­اللهُ­تعالی­فَرَجَهُ­الشَّريف) و قدرنشين شدن حقيقی، قدم اول پس از توبه، حلّیت طلبی بخصوص از پدر و مادر و همسر و فرزندان و اقربا و فامیل است، چراکه مهمترین حائل و مانعِ فیض یـابی در شب هـای مقدّس قدر، حق النّـاس هـاست، ولذا تسویه حساب و حلّیت طلبی، بالأخص از نزدیکان، و جلب رضایت افراد خانواده، سهم به سزایی در مقبولیّت انسان دارد.

     از دیگر شرایط پذیرش در شب های مقدّس قدر، زدودن کینه ها می باشد. حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) فرمودند: «در شب اوّل ماه مبارک رمضان، لشكريان ابليس زنجير شوند، و در هر شب، هفتاد هزار تن گناهكار آمرزيده گردند، و چون شب قدر درآيد، خداوند به عدد آنچه در ماه رجب و شعبان و رمضان تا آن وقت آمرزيده است، در آن شب ببخشد، مگر آن كس را كه ميان او و برادر دينى و رفيقش عداوتى باشد، كه فرشتگان را دستور فرمايد آنان را مهلت دهيد تا با يكديگر صلح و سازش كنند»[11].

     در خاتمه نیایشی از اساتید محترم استفاده می شود:

      «الهی جز درِ تو دری نمی شناسیم، تو خود ما را به این در هدایت فرمودی و اگر هدایت تو نبود، ما این در رحمت را نمی شناختیم. باز حلقۀ در رحمت تو را می کوبیم، اگر حلقۀ در دیگری را بکوبیم، جز اندوه و حسرت، نصیب ما نخواهد شد. الهی ما می دانیم که جز قدرت تو شایستۀ اجابت دعای ما نیست. الهی مقرّ و معترفیم بر گناهان و طغیان هایی که از ما سر زده و اگر رحمت تو بر گناهانمان پردۀ استتار نمی کشید، به هلاکت می رسیدیم. الهی ما وصال تو را می خواهیم و آن، در تسلیم و رضای توست. الهی ما را از آنان قرار ده که خواستۀ تو را چون عاشق دلسوخته پذیرفته اند. الهی خودِ ما این حجاب ها را ایجاد کردیم، به مقرّبین درگاهت امشب این حجاب ها را از میان بردار و جامۀ تقوا بر ما بپوشان و دیون ما را از خزانۀ غیبِ بی پایانت ادا فرما. ما را از کسانی قرار ده که به دوستی خود برگزیده ای و به لقایت مشتاق و به قضایت راضی و وصالت را نصیب ایشان نمودی «يا مُنٰى قُلُوبِ الْمُشْتاقينَ وَ يا غايَةَ آمَالِ الْمُحِبّينَ»[12]».

     «بارالهـا! بـه روان مقدّس حضـرت محمّـد و آل محمّـد(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) درود فـرسـت و در امـر ظـهـور و فـرج مـولا و مقتـدایـمـان حضـرت ولیّ­عصر(عجِّل­اللهُ­تعالی­فَرَجَهُ­الشَّريف) تعجیل بفرما. پروردگارا! توفيق بيداری از خواب گران غفلت و توبۀ حقيقی از تمام خطاها و قصورها و معاصی به همۀ ما مرحمت بفرمـا. خداوندا! همۀ ما را از شرّ نفس و شيطان و سقوط در ورطۀ هلاکت معنوی، مصون و محفوظ بفرما و توفيق هجرت معنوی و باطنی به همۀ ما عنايت بفرما. پروردگارا! همۀ ما را از شيعيان و پيروان حقيقی حضرات اهل بيت عصمت و طهارت(عَلَيهِمُ­السَّلام) مقرّر بفرما و از شفاعت کبرای آن بزرگواران بهره­مند بفرما. به بیماران مؤمنین شفای عاجل عنایت بفرما. اموات محترم غریق رحمت بفرمـا. به مسلمانان ستمدیده علی­الخصوص مردم مظلوم فلسطین، عراق، سوریه و يمن نجات کرامت بفرما».

 

«بِالنَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطّاهِرينَ

صَلَواتُکَ عَلَيهِ وَ عَلَيهِمْ اَجْمَعينَ»

 



[1]- همانا خداوند دوست دارد توبه کنندگان را و دوست دارد پاکان را (مبارکه بقره/222).

[2]- تبديل می کند خداوند بدی هايشان را (به) خوبی ها (مبارکه فرقان/70).

[3]- همانا خداوند قرار داده است ماه رمضان را میدان مسابقه برای مخلوقاتش... (بحارالانوار، ج75، ص110).

[4]- بحارالانوار، ج57، ص299

[5]- بيان نورانی حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه)؛ جامع الاخبار، ص42

[6]- اَ وَ تَدْری ما حَدُّ الْاِسْتِغْفارِ الْاِسْتِغْفارُ دَرَجَةُ الْعِلِّيِّين‏ (ارشادالقلوب، ج1، ص47).

[7]- شب قدر بهتر از هزار ماه است (مبارکه قدر/3).

[8]- همانا خداوند خلق نمود آدم را بر صورت خودش (بيان نورانی حضرت پيامبراکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه)؛ التوحيد للصدوق، ص153).

[9]- سلامتی است در آن شب تا طلوع فجر (مبارکه قدر/5).

[10]- به تحقيق رستگار شد کسی که پاک کرد آن را (نفسش را)﴿9 و به تحقيق زيانکار شد کسی که مدفون کرد آن را﴿10 (مبارکه شمس/9و10).

[11]- فِي أَوَّلِ لَيْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ تُغَلُّ الْمَرَدَةُ مِنَ الشَّيَاطِينِ وَ يُغْفَرُ فِي كُلِّ لَيْلَةٍ سَبْعِينَ أَلْفاً فَإِذَا كَانَ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ غَفَرَ اللَّهُ بِمِثْلِ مَا غَفَرَ فِي رَجَبٍ وَ شَعْبَانَ وَ شَهْرِ رَمَضَانَ إِلَى ذَلِكَ الْيَوْمِ إِلَّا رَجُلًا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ أَخِيهِ شَحْنَاءُ فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْظِرُوا هَؤُلَاءِ حَتَّى يَصْطَلِحُوا (عيون اخبارالرضا(عَلَيهِ السَّلام)، ج‏2، ص71).

[12]- اى آرمان دل مشتاقان و ای نهايت آروزهاى عاشقان (مفاتيح الجنان، مناجات خمس عشر، فرازی از مناجات نهم).