در جلسات سابق مطالبی در مورد حقّ النّاس از محضر حضرات اهل بیت عصمت و طهارت(عَلَيهِم ­السَّلام) استفاده شد و معلوم گردید یکی از مهم ترین حقّ النّاس ها، تربیت فرزندان است که در همین راستا مطالب دیگری در تکمیل بحث استفاده می شود. اوّلین معلّمِ فرزند، پدر و مـادر می باشد و کودک اوّلین درس را از مکتب پدر و مـادر می گیرد. زمانی فرزند از سلامت روحی و روانی بهره مند است که از تکریم شخصیّت برخوردار باشد و مورد تکریم و احترام و محبّت والدین قرار گیرد. فرزندی که بجای مهر و محبّت و تشویق، خشونت و تحقیر و تنبيه و مقایسه و سرزنش ببیند، اولاً: اعتماد به نفس خود را از دست می دهد، ثانیاً: همیشه احساس حقـارت و خواری به او دست می دهد.

     پس معلوم می شود زمانی فرزندان در برابر آفات و محبّت های افرادِ شيطان صفت سالم می مانند که از محبّت سالم و الهیِ والدين اشباع و ارضاء شده باشند. محبّت، غذای روح فرزند است، همانطور که وقتی جسمِ شخص گرسنه است، در صورت نبودِ غذا در منزل، از بيرون تغذيه خواهد کرد، همانگونه هم وقتی روح از محبت گرسنه است، در صورتی که از محبّت سالم خانواده بی بهره بماند، این محبت را از بیرون طلب خواهد کرد. محبت والدین به فرزند او را در برابر آفات اجتماع واکسینه می کند. حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) می فرمایند: «مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ هانَتْ عَلَيْهِ شَهَواتُه‏»[1] کسی که نفس او کرامت یافت، خواسته های نفسانی و شهوات برای او حقیر می شود و به همین علّت حضرت امام هادی(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «مَنْ هانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ فَلا تَاْمَنْ شَرَّه‏»[2] از شر کسی که نفسش را حقیر داشته است، در امان مباش. اوّلین وظیفۀ پدر و مادر در تربیت فرزند آن است که به او ارج نهند و شخصیّت دهند. اگر پدر به دخترش محبت و احترام نکند، دختر در برابر محبّت و احترام جنس مخالف سست و فریفته می شود و در مقابل، محبّت و تکریم شخصیّت موجب می شود که فرزند در برابر آفات روزگار که امروزه بازار آن به وسیلۀ فضای مجازی و اینترنت، داغ است، سست نشده و خود را نبازد. اگر با فرزندانمان با مهر و محبت برخورد نکنیم و برنامه ریزی صحیح و الهی نداشته باشیم، يقين بدانيم که دشمن برای آنان برنامه ریزی کرده است.

     مطلب مهم دیگری که در این راستا لازم به ذکر است، در مورد تربیت دینی فرزندان می باشد که از بزرگترین مصادیق حقّ النّاس است. پُرواضح است که فرزند، تربیت دینی را از دینداریِ پدر و مادر اتّخاذ می کند. پدر و مادری که اهتمام کافی به واجبات و فرایض ندارند، به عنوان نمونه: نماز صبح آنها قضا می شود، چگونه می توانند فرزندانِ مقیّد به فرایض و واجبات و نمازخوان تربیت کنند؟ حضرت پیامبر اکرم(صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ) می فرمایند: «فرزندان خود را بر سه خصلت آموزش دهيد: 1- دوستى پيغمبرتـان 2- علاقه ‏مندى به اهل بيت او 3- تلاوت قرآن كريم‏»[3]. بنا به فرمودۀ حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ) دو نکته در تربیت دینی فرزندان بسیار حائز اهمیت است:

     1- محبوب کردن دین برای فرزند: وقتی مادر پیوسته فرزند خود را از عذاب الهی و آتش جهنم می ترساند، فرزند، خداوند را به عنوان خدای عذاب خواهد شناخت، درحالی که خداوند گرچه عذاب و غضب دارد، لیکن رحمتش بر غضبش غلبه دارد «يا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ»[4]. اما وقتی مادر می گوید: خداوند تو را دوست دارد و بهشت را برای تو زینت داده و پیامبران و امامان(عَلَيهِم­ السَّلام) به جهت سعادت تو ارسال شده اند، خود به خود، دین را دینِ رحمت و شفقت و مهربانی و خیرخواهی معرفی کرده است.

     پس باید دین و قرآن و پیامبر(صَلَّی ­اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ) و ائمه(عَلَيهِم ­السَّلام) را برای فرزند محبوب و دوست داشتنی معرّفی نمود تا تربیت دینی، صحیح انجام یابد.

     2- آسـان کردن دین برای فرزند: سخت گیری در امور دینی از حقّ الناس های پرمسئولیّت است، خصوصاً مادرانی که در مورد پاکی و نجاست حساسیّتِ بیش از حدّ نشان می دهند، بزرگترین حقّ النّاس ها را در مورد فرزندان خود مرتکب می شوند. فرزندی که در چنین اوضاع نابسامان اجتماعی، به واجبات خود مقیّد است، پدر و مادرش باید شکرگزار باشند و مبادا به خاطر مستحبّات فرزندان را تحت فشار قرار دهند، چراکه سخت گیری های بی مورد باعث می شود که دین برای فرزندان مبغوض و منفور جلوه کند.

     فرزندی که تربیت او صحیح و الهی انجام یابد، بزرگترین سرمایه برای پدر و مادرش می باشد و همانطور که در جلسات سابق استفاده شد، فرزند صالحی که عمل نیک و شایسته ای انجام می دهد، عمل او باعث بخشوده شدن پدر و مادر می گردد*. همچنین دعای فرزند در حق پدر و مادر موجب بخشیده شدن آنان می شود، همانطور که حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) فرمودند: «مقام يكى را در بهشت بالا برند و او گويد: اين مقام از كجا براى من حاصل شد؟ گويند: فرزندت براى تو آمرزش طلبيد»[6].

     «بارالهـا! بـه روان مقدّس حضـرت محمّـد و آل محمّـد(صَلَّی­ اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) درود فـرسـت و در امـر ظـهـور و فـرج مـولا و مقتـدایـمـان حضـرت ولیّ­ عصر(عجِّل ­اللهُ­ تعالی­ فَرَجَهُ­ الشَّريف) تعجیل بفرما. پروردگارا! توفيق بيداری از خواب گران غفلت و توبۀ حقيقی از تمام خطاها و قصورها و معاصی به همۀ ما مرحمت بفرمـا. خداوندا! همۀ ما را از شرّ نفس و شيطان و سقوط در ورطۀ هلاکت معنوی، مصون و محفوظ بفرما و توفيق هجرت معنوی و باطنی به همۀ ما عنايت بفرما. پروردگارا! همۀ ما را از شيعيان و پيروان حقيقی حضرات اهل بيت عصمت و طهارت(عَلَيهِمُ­السَّلام) مقرّر بفرما و از شفاعت کبرای آن بزرگواران بهره­مند بفرما. به بیماران مؤمنین شفای عاجل عنایت بفرما. اموات محترم غریق رحمت بفرمـا. به مسلمانان ستمدیده علی ­الخصوص مردم مظلوم فلسطین، عراق، سوریه و يمن نجات کرامت بفرما».

«بِالنَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطّاهِرينَ     صَلَواتُکَ عَلَيهِ وَ عَلَيهِمْ اَجْمَعينَ»

 

[1]- کسی که خود را گرامی دارد، هوی و هوس را خوار شمارد (نهج البلاغه، حکمت449).

[2]- هر كه خود را خوار دارد، از شرش آسوده مباش‏ (بحارالانوار، ج72، ص300).

[3]- ادبوا اولادكم على ثلاث خصال حب نبيكم و حب اهل بيته و قراءة القرآن‏ (فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ج‏2، ص78).

[4]- ای خدايی که سبقت گرفته رحمتش بر غضبش (مفاتيح الجنان، فرازی از دعای جوشن کبير، بند19).

*حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ) فرمودند: «مَرَّ عيسَى بْنُ مَرْيَمَ(عَلَيهِ السَّلام) بِقَبْرٍ يُعَذَّبُ صاحِبُهُ ثُمَّ مَرَّ بِهِ مِنْ قابِلٍ فَاِذا هُوَ لَيْسَ يُعَذَّبُ فَقالَ يا رَبِّ مَرَرْتُ بِهذَا الْقَبْرِ عامَ اَوَّلَ فَكانَ صاحِبُهُ يُعَذَّبُ ثُمَّ مَرَرْتُ بِهِ الْعامَ فَاِذا هُوَ لَيْسَ يُعَذَّبُ فَاَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اِلَيْهِ يا رُوحَ اللَّهِ اِنَّهُ اَدْرَكَ لَهُ وَلَدٌ صالِحٌ فَاَصْلَحَ طَريقاً وَ آوى يَتيماً فَغَفَرْتُ لَهُ بِما عَمِلَ ابْنُه‏» عيسى بن مريم(عَلَيهِ السَّلام) از كنار گورى عبور كرد كه كسى را كه در آن گور بود عذاب مى‏دادند، سال بعد از كنار همان گور گذشت و ديد او را عذاب نمى‏دهند، عرضه داشت: پروردگارا! سال گذشته از كنار اين گور گذشتم، صاحب آن را عذاب مى‏دادند، امسال كه از كنار اين مى‏گذرم، عذابش نمى‏دهند، خداى عزّ و جلّ به او وحى فرمود كه: اى روح الله! فرزند صالحى داشت كه بالغ شده‏، راهى را اصلاح و يتيمى را پناه داد و من به سبب آنچه پسرش انجام داد او را آمرزيدم‏ (امالی صدوق، ص512).

[6]- انّ الرجل لترفع درجته فی الجنّة فيقول انّى لی هذا؟ فيقال باستغفار ولدك لك (نهج الفصاحه، ص278).