آیۀ شریفۀ «وَ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْاَرْضِ وَ كانَ اللهُ بِكُلِّ شَیْ‏ءٍ مُحيطاً» در بیان این حقیقت است که: اگر خداوند متعال حضرت ابراهیم(عَلَيهِ السَّلام) را دوست و خلیل اتّخاذ فرمود، به این معنا نیست که خداوند به دوست نیاز دارد. آیۀ شریفۀ صد و بيست و شش، بر این تصوّر باطل، مُهر بطلان می زند. وقتی مُلک و ملکوت از آنِ خداوند است «وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْاَرْض‏»[1]، چه نیازی به دوستی با حضرت ابراهیم(عَلَيهِ السَّلام) دارد و حضرت ابراهیم(عَلَيهِ السَّلام) به علّت تلاش و کوشش در راه تحصیل رضایت الهی، به مقام خُلَّت رسیدند.

     قسمتِ پایانیِ آیۀ شریفۀ مورد بحث در بیان این مطلب است که علم خداوند بر هر چیزی احاطه دارد «وَ كانَ اللهُ بِكُلِّ شَیْ‏ءٍ مُحيطاً». اما در اینکه احاطۀ علم خداوند به کل شیء به چه معناست، قابل توجه است که: احاطۀ علم الهی بر اشیاء بمانند احاطۀ هوا بر مرغ، یا احاطۀ دریا بر ماهی نیست، چراکه هوا و دریا تنها بر ظاهر مرغ یا ماهی احاطه دارد. مثالی که برای تقريب به ذهن نمودن این معقول به محسوس می توان ذکر نمود، این است که احاطۀ خداوند به اشیاء، بمانند احاطۀ اقیانوس یا دریا به قطره است. همانطور که قطره در احاطۀ کامل دریا قرار دارد و دریا محیط بر قطره است، همانگونه احاطۀ خدای سبحان به مراتب عظیم تر و بالاتر از آن است.

 

[1]- و برای خداوند است پادشاهی آسمانها و زمين (مبارکه آل عمران/189).