بعد از اینکه معلوم شد ایمانِ ارزشمند، ایمان مستقر و مستحکم است، این سئوال مطرح می­شود که چگونه می­توان ایمان­های عاریتی و سست و مستودع را به ایمان­های مستقر و پایدار تبدیل کرد و در هیچ شرایطی سست و متزلزل نشد؟ استاد جوادی آملی در تفسیر تسنیم مطالبی در این زمینه بیان فرمودند که خلاصة آن چنین است: خلقت انسان از خاک است و از هستی او به نبات تعبیر شده است «اَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً»[1]. پس وقتی انسان در زمین می­روید، می­تواند شجرة طیّبه یا شجرة خبیثه باشد. وقتی انسان آب طیّب به ریشة وجودی خود می­رساند، تبدیل به شجرة طیّبه می­گردد و وقتی آب خبیث به ریشة وجودی خود می­رساند، تبدیل به شجرة خبیثه می­شود.

     آب طیّب، همان اطاعت از خداوند سبحان و انجام دستورات و فرامین پروردگار و اعمال صالحات است که ریشة انسان را آبیاری می­کند و آن را مستحکم نموده و به شجرة طیّبه تبدیل می­سازد که اصل آن، ثابت و ریشه­های آن در آسمان است «اَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماء»[2]. در مقـابل، آب خبیث، همـان گنـاه و معصیت و بیراهه­روی و خلاف­کاری است و این خودِ انسان است که یا با اطاعت الهی ریشة ایمان خود را آبیاری می­کند و شجرة طیّبه می­گردد و یا با تخلّف و گناه و بیراهه­روی، ریشة الهی خود را خشک می­کند و شجرة خبیثه می­گردد که قرار و آرامی برای آن نیست «كَشَجَرَةٍ خَبيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْاَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ»[3].

     پس جملة شریفة «وَ لَوْ اَنَّهُمْ فَعَلُوا ما يُوعَظُونَ بِهِ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ وَ اَشَدَّ تَثْبيتاً» بیانگر این حقیقت است که اگر بندگان خداوند به نصایح قرآنی و فرامین الهی عمل کنند و آن را اجرا نمایند، تثبیت آن بر عهدة خداوند منّان است.

     پس معلوم می­گردد تبدیل ایمان­های معـار و مستودع بـه ایمان­های استوار و مستقر، به دست خداوند سبحان است و تنها راهِ آن، تسلیم و اطاعت و عمل به فرائض دينی و به کار بستن دستورات قرآنی است و به عبارت روشن­تر، آنچه که موجب تثبيت و استقامت ايمان در وجود انسان می­گردد، انجام واجبات و ترک محرمات است. هیچ عملی بمانند انجام فرائض و واجبات، بنده را مقرّب درگاه خداوند متعال نمی­سازد و سرعت و سبقت به سوی خداوند منّان جز با انجام واجبات و اجتناب از محرمات میسور نیست. پا بر جا ماندن در ایمان و اعتقاد، پـایداری و مقاومت در انجـام تکـالیف الهیّه می­طلبد و به این سبب در سورة مبارکة معارج می­فرماید: «اَلَّذينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ»[4]. گرچه مستحبّـات، همه زیبـاست و همان­طور که از نامش پیداست وسیلة جلب محبّت پروردگار است، لیکن تأثیر مستحبّات به شرط در کنار واجبات بودن است.

     اگر تقیّد شدید به واجبات و ترک محرّمات حاصل شود و انسان تسلیم اوامر پروردگار و مطیع فرمان او گردد، حقیقت مطلب که تثبیت ایمان به دست پروردگار است، تحقّق می­یابد و دو اثر از آثار اطاعت را نقداً دریافت می­دارد که عبارتند از:

     1- خیرها به سوی بنده جاری می­گردد.

     2- در دین و ایمان ثبات قدم می­یابد و بالأخره به مقصد اعلی رهنمون می­گردد.

     پس، از مجموع مطالب مذکور معلوم می­شود که ایمان لرزان و لغزان، انسان را به مقصد اعلی نمی­رساند و باید آن را مستحکم و استوار نمود که آن هم جز با انجام واجبات و ترک محرمات حاصل نمی­گردد.

     «بارالها! به روان مقدس حضرت محمد و آل محمد(صلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) درود فرسـت و در امـر ظهـور و فرج مـولا و مقتـدایمـان حضـرت ولیّ­عصر(عجِّل­اللهُ­تعالی­فَرَجَهُ­الشَّريف) تعجیل بفرما. پروردگارا! توفيق بيداری از خواب گران غفلت و توبة حقيقی از تمام خطاها و قصورها و معاصی و گنـاهان به همة ما مرحمت بفرمـا. خداوندا! توفيق بهره­مندی از فيوضات و برکات ايّام و ليالی ماه مبارک رمضان به همة ما عنايت بفرما. خداوندا! همة ما را از شرّ نفس و شيطان و سقوط در ورطة هلاکت معنوی، مصون و محفوظ بفرما. پروردگارا! همة ما را از شيعيان و پيروان حقيقی حضرات اهل بيت عصمت و طهارت(عَلَيهِمُ­السَّلام) مقرر بفرما و از شفاعت کبرای آن بزرگواران بهره­مند بفرما. به بیماران مؤمنین شفای عاجل عنایت بفرما. اموات محترم غریق رحمت بفرما. به مسلمانان ستمدیده علی­الخصوص مردم مظلوم فلسطین، عراق و سوریه و يمن نجات کرامت بفرما».

 

«بِالنَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطّاهِرينَ

صَلَواتُکَ عَلَيهِ وَ عَلَيهِمْ اَجْمَعينَ»

 

1- رويانيد او را رويانيدنی خوب (مبارکه آل­عمران/37).

2- اصلش ثابت و شاخه­هايش در آسمان است (مبارکة ابراهیم(عَلَيهِ­السَّلام)/24).

3- مانند درخت پليدی است که ريشه­کن شده باشد از روی زمين که نباشد آن را هيچ قراری (مبارکة ابراهیم(عَلَيهِ­السَّلام)/26).

4- کسانی که ايشان بر نمازشان مداومت کنندگانند (مبارکه معارج/23).