خداوند متعال در آية شريفة مورد بحث بعد از حق خود، بلافاصله به بيان حقوق ديگر می­پردازد که همة آنها مصاديقی از اعمال صالحات هستند و با آنها توحيد و بندگی انسان امضاء و تأييد می­گردد. از بالاترين اعمال صالحات که در آية شريفة مورد بحث بلافاصله بعد از حق خداوند مطرح می­شود، حق والدين و رسيدگی به آنان است. سوّمين حق، مربوط به حق خويشاوندان و اقربا و چهارمين حق، حق ايتام است. رسيدگی به ايتام آنچنان دارای اهميّت است که حضرت مولای متّقيان امام­ علی(عَلَيهِ ­السَّلام) در آخرين لحظات عمر شريف خود، وصيّت فرمودند: «اَللّهَ اَللّهَ فِي الْاَيْتام‏»[1]. وجود مقدّس حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ)، با وجود آن همه اشتغالات و مسئوليّت­ها، سرپرستی تعدادی از يتيمان را عهده­دار شده بودند و شخصاً آنان را تر و خشک می­کردند و سر و صورتشـان را می­شستند و نوازش و محبّت می­نمودند. روزی يکی از يتيمانِ تحتِ تکفّل ايشان از دنيا رفت، حضرت به شدّت ناراحت بودند و گريه می­کردند. اصحاب عرض کردند: يا رسول الله(صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ)، چه بسيار يتيم، امّا آن بزرگوار فرمودند: «آن كودك بداخلاق بود و من با اخلاق بد او به سر مي­بردم و با اخلاق نيكو با او مدارا مي­ نمودم و از اين راه ثواب زيادي مي­بردم و اين ثواب از ديگري بدست نمي‌آيد»[2]. در اينجا معلوم می­شود اجر و فضيلت رسيدگی و صبر در برابر همسر ناسازگار، پدر و مادر ناسازگار يا فرزند ناسازگار نيز قابل مقايسه با همسر و پدر و مادر و فرزند سازگار و به راه نيست و خداوند متعال در برابر چنين صبر و تحمّلی، اجر جزيل عنايت می­فرمايد.

 

1- خدا را خدا را در مورد يتيمان (سفارش می­کنم) (نهج البلاغه مرحوم دشتی، نامة47).

2- تفسير منهج الصاقين، ص279