یکی از معضلاتی که جامعۀ کنونی ما درگیر آن است، وجود کلاس­های کاذب عرفان می­باشد که متأسفانه عدّ ه­ای از جوانان پاکدل و پرشور و احساسی را به دام خود کشانده است. در این کلاسهای کاذب عرفان به جوانان گفته می­شود که برای رسیدن به عشق الهی هیچ تلاش و زحمتی لازم نیست. هیچ گونه حفظ حریم و قیودات و هیچ حدّ و مرزِ خاصّی برای محرم و نامحرم نمی­خواهد و با هر نوع پوشش و لباس و حجابی­ که داشته باشید، تنها با شرکت در این کلاسها می­توانید چندروزه به عشق الهی برسید. علّت گرایش جوانان نیز به این نوع کلاسهای کاذب عرفان به این دلیل است که جوان حوصلۀ زحمت و امتحان و آزمایش و مجاهدت و تهذیب و خودسازی را ندارد و می­خواهد تلاش نکرده و امتحان نداده و محدودیّت تحمّل نکرده، یک شبه وارد کلاس شده و بعد از چند روز از عشق الهی سر درآورد. از طرف دیگر شیطان مساعدت می کند و خوابهای کاذبِ بظاهر رحمانی و مشاهدات شیطانی به این نونهال که هیچ تعلیمی ندیده و از تعلیمات وحیانی بهره ای نبرده است، نشان می دهد و در نتیجه اشعار و مطالبی به ذهنش می آید و او فکر می­کند الهی است. تنها علّت گرفتار شدن به این مشاهدات و خوابهای کاذب این است که همۀ خوابها را رحمانی می پنداریم، درحالی که اگر بدانیم که خوابهای شیطانی و مشاهدات غیررحمانی هم وجود دارد، هرگز شیفتۀ این خوابها نمی شویم و احیاناً اگر یکی تعریف کرد که تو را در فلان مقام و جایگاه دیدم، زود آن را باور نمی­کنیم. به تجربه ثابت شده است که اکثر جوانانی که به این کلاسهای پوچ و بی اساس عرفان می روند، بعد از اندکی، محتوای کلاسها، همانند حباب برایشان می ترکد و سرخورده و افسرده و آشفته و مضطرب و ناآرام و بی قرار برمی گردند و درمی یابند که همه چیز جز خواب و خیال و کذب و دروغ نبوده است.

     بنابراین جوانان عزیز توجه کنند که اگر احیاناً صحنه هایی در عالم خواب یا بیداری مشاهده کردند، فوراً آنها را حقیقی نپندارند و باور نکنند، بلکه آن را با یک مافوق مطرح نمایند تا خیر یا شر بودنش روشن گردد و گرفتار اغواهای شیطانی نگردند. همچنین وظیـفه است جوانـان عزیز این مطالب را به سایر جوانان و همکلاسی های خود نیز برسانند و روشنگری نمایند.