روز جمعه مصادف با ولادت باسعادت حضرت ثامن الحجج، امام رضا(عَلَيهِ السَّلام) است. آن بزرگوار هدیۀ عظیم و تحفۀ گرانقدر خدای سبحان، در سرزمین ایران هستند. تمام تلاش اولیای الهی این است که قدمی به اهل بیت(عَلَيهِم­ السَّلام) نزدیک شوند «در دلِ دوست به هر حیله رهی باید کرد»[1]، چراکه محبّت آن بزرگواران، محبّت خداوند، و رضایت آنان، رضایت پروردگار است «حُبّ محبوبِ خدا حُبِّ خداست»[2]. حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) در مورد حضرت فاطمه(سَلامُ ­اللهِ ­عَلَيها) فرمودند: «اِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَغْضَبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ وَ يَرْضٰى لِرِضاها»[3] همانا خداوند عزّ و جلّ خشمناک می شود برای خشم حضرت فاطمه(سَلامُ ­اللهِ ­عَلَيها)، و خشنود می گردد به رضايت ايشان. همچنين زیارت آن بزرگواران، زیارت خداوند می باشد.

     در ایام حج قرار داریم. عدّ ه ای خدای سبحان را در بیت الله الحرام زیارت می کنند، عدّ ه ای در مدینۀ منوّره  و مسجد النّبی، عدّ ه ای در نجف الاشرف و کربلای معلّی و عدّ ه ای در مشهد مقدّس. همانطور که حضرت امام موسی کاظم(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «هر كس قبر فرزندم على را زيارت كند، براى او در نزد خداوند ثواب هفتاد حجِّ خالص باشد، عرض شد: هفتاد حجّ؟ فرمودند: بلكه هفتاد هزار حج، و افزودند: چه بسا حجّى است كه مورد قبول نباشد، و هر كس زيارت كند او را و يك شب را در كنار آن مزار به سر برد، مانند كسى است كه خدا را در عرش زيارت نموده است»[4]. زیارت معصوم(عَلَيهِ السَّلام) در حقیقت زیارت خداوند است. کسی که رضایتش، رضایت خداوند است و محبّتش برای خداوند می باشد، زیارتش هم زیارت خداوند است. حال چه کنیم تا بتوانیم به آن بزرگواران نزدیک شویم و با آنان ارتباط برقرار کنیم و محبت و رضایت ایشان را جلب کنیم؟ آن بزرگواران عبد کامل هستند و تقرّب به هر کسی، از راه تلبّس به اوصاف ایشان میسور است. به عنوان نمونه: تقرّب به خدای رئوف و رحیم و مهربان، از طریق رحمت و مهربانی به بندگان خداوند امکان پذیر است. تقرّب به بندگانِ کامل خداوند نیز که مظهر اتمّ و اکمل اوصاف الهی هستند، از راه اوصاف آن بزرگواران میسور است و مهمترین صفت آنان، عبودیّت و بندگی است، ولذا هرچه انسان عبدتر بوده و مقام اطاعت و تسلیمش نسبت به خداوند بیشتر باشد، به آن بزرگواران نزدیکتر است. حضرت امام رضا(عَلَيهِ السَّلام) می فرمایند: «مَنْ كانَ مِنّا لَمْ يُطِعِ اللهَ فَلَيْسَ مِنّا»[5] کسی که از ما باشد ولی اطاعت خداوند را نداشته باشد، پس از ما نیست.

     پس هرچه ایمان و تقوا و عبودیّت و بندگی و اطاعت و تسلیم در برابر خداوند بالاتر باشد، تقرّب به آن بزرگواران که ایمان و تقوای مجسّم هستند، بیشتر است.

     وقتی خدای سبحان زمانی را با زمان دیگر متفاوت دانسته و فرق گذاشته است، بندگان خداوند نیز باید تفاوت قائل شوند. شب و روز جمعه از اعیاد مسلمانان محسوب شده و قابل مقایسه با سایر روزها و شبها نیست و برای ما پیام دارد. در این زمان ها دعای انسان مقبول تر بوده و حوائجش زودتر روا می شود و اعمال صالح دو برابر حساب می شوند و پذیرش از طرف پروردگار بالاتر است. البته شایان ذکر است که گناهان و معاصی هم در چنین زمانهایی دو برابر حساب می شوند، ولذا چنانچه مراسم عقد و عروسی که در آن حدود الهی مراعات نشده و محفل و مجلس معصیت می باشد، در اعیاد و زمانهای مبارک بمانند عید مبعث، نیمه شعبان، شب و روز جمعه و... برگزار گردند، برای گردآورندگان و شرکت کنندگان مسئولیت مضاعفی داشته و معصیت مضاعفی محسوب می شود.

     پس خدای سبحان برای شب و روز جمعه و شب و روز ولادت مقرّبان درگاهش و اعیادی بمانند عید غدیر، عید مبعث و... فضیلت خاصی قائل شده و این روزها عظمت خاصی دارند. حال وقتی دو فضیلت در یکدیگر ادغام می شود و شب جمعه با ولادت باسعادت محبوبی از محبوبان درگاه پروردگار (حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرّضا(عَلَيهِ السَّلام)) مصادف می گردد، دیگر نورٌ علی نور و عید در عید است. در این شب مقدّس شایسته است که ابتدا به ذات اقدس باری تعالی و سپس به محضر مبارک حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) و آنگاه به یکایک حضرات اهل بیت(عَلَيهِم­ السَّلام) تبریک گفته و در شأن این عید بزرگ عیدی طلب نماییم که آن، همانا ظهور فرزند بزرگوارشان، حضرت امام زمان(عجِّل­ اللهُ تعالی ­فَرَجَهُ­ الشَّريف) می باشد که حقیقتاً به هر کجا می نگریم جای خالی آن بزرگوار را  بطور عیان مشاهده می کنیم.

     عزیزان محترم، بیایید در این شب مقدّس راهی به محضر آن بزرگوار پیدا کنیم و خویش را به محضرشان عرضه کنیم، چراکه اگر آن بزرگوار مـا را بپذیرند و قبول فرمایند، خداوند متعـال هم ما را می پذیرد، و بهترین راه برای اینکه ایشان ما را پذیرا گردند، تلبّس به اوصاف آن بزرگوار است. دو صفت از اوصافِ عبودیّتِ حضرت ثامن الحجج(عَلَيهِ السَّلام) عبارت از صفت «رضا» و صفت «رأفت» می باشد. وجود مقدّس حضرت امام جواد(عَلَيهِ السَّلام) می فرمایند: «خداوند پدرم را «رضا» نامیده، چون كه پسندیدۀ خداوند در آسمان بود و رسول خدا(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) و ائمّۀ هدی(عَلَيهِم­ السَّلام) در زمین از او خوشنود بودند»[6]. پیام این حدیث گهربار این است که تقرّب به کسی که ملبّس به صفت رضا و راضی به قضای الهی است، از طریق رضایت به مقدّرات الهی میسور می باشد. یعنی انسان به هر آنچه که خداوند در پهنۀ هستی به او داده و یا نداده است، و در کل، به تقسیمات الهی اعم از نعمات ظاهری و باطنی، و همچنین نسبت به امتحانات و ابتلائات الهی راضی و خشنود باشد. خدای سبحان در حدیث قدسی می فرماید: «وَ الْقَضاءُ مِنّی وَ الرِّضاءُ مِنْكُمْ‏»[7] (بنده ام) قضاء از من است و راضی بودن به آن، از توست. مقدّرات الهی، اعمّ از بیماری، معلولیّت، مشکلات مالی و خانوادگی، رگبار سختیها و مصائب و... در صورتی ­که از سوء تدبیر انسان ایجاد نشده باشند، به خیر و صلاح بنده است، ولذا مبادا انسان زبان به ناسپاسی و شکایت و اعتراض گشاید، همانطور که حضرت امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «رِضًى بِقَضائِکَ تَسلیماً لِاَمْرِک»[8]. از اینرو انسان نباید زبان به اعتراض و گلایۀ الهی بگشاید.

     محصول رضایت بنده به قضاء و مقدّرات الهی، رسیدن به رضوان پروردگار است. به عبارت دیگر، رضایت خداوند از عبد، محصول رضایت بنده از پروردگار در برابر تمام داده ها و نداده ها و مقدّرات الهیه است. خدای سبحان خلقت دنيایِ به این عظمت را قلیل بیان می فرماید «فَما مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا فِی الْآخِرَةِ اِلاّ قَليلٌ»[9]، ولی رضایت خود را اکبر معرّفی می فرماید «وَ رِضْوانٌ مِنَ اللهِ اَكْبَرُ»[10]. حال، پاداش کسی که راضی به رضای خداوند است، رضوان الهی می باشد. حقیقتاً چه کسی با خداوند وارد معامله شد و ضرر کرد؟ سودی که خداوند در برابر صبر و تسلیم و رضـای بنده بـه مقدّرات الهیه بـه انسان می دهد، هیچ کس نمی دهد، ولذا چرا با خودِ او وارد معامله نشویم؟

     لقب دیگر حضرت امام رضا(عَلَيهِ السَّلام)، امام رئوف است. یعنی تقرّب به امـام رئوف از طریق رأفت و مهر و محبت به بندگـان خداوند امکان پذیر است. هر چقدر انسان با بندگان خداوند، مهربان و رئوف و رحیم باشد، به همان مقدار به امام رئوف نزدیک می شود و به همان میزان نیز، به خالق امام رئوف نزدیک تر می گردد، چراکه رأفت از اوصاف خدای سبحان می باشد «وَ اللهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ»[11]، ولذا شایسته است که رأفت و عفو و گذشت را نسبت به همه، مخصوصاً در فضای خانواده نهادینه کنیم. رأفت و عفو و گذشت خصوصاً در مورد پدر و مادر و همسر و فرزندان، عامل تقرّب به امام رئوف است. آری، تقرّب هزینه دارد، و هزینۀ تقرّب به امام رئوف این است که همسر و فرزند و خانواده را مورد عفو و بخشش قرار دهیم. قسمت اعظم اختلاف ها میان همسران یا میان والدین و فرزندان به خاطر عدم عفو و گذشت و عدم رأفت و بخشش می باشد.

     پس تقرّب به امام رئوف از طریق رأفت و شفقت و محبت به بندگان خداوند و مهربانی در کانون خانواده میسور است، و زائری که مزّین به صفت رأفتِ آن بزرگوار گردد، مورد پذیرش بالاتر امام(عَلَيهِ السَّلام) و مزور رئوف قرار می گیرد و چنین زیارتی در حقیقت زیارت خودِ خدای سبحان است. «خداوند متعال به مقرّبین درگاهش چنین زیارتهای معرفتی و عارفاً بحقه، که توأم با تلبّس به اوصاف آن بزرگواران است، به همۀ ما مرحمت بفرماید».

     «بارالهـا! بـه روان مقدّس حضـرت محمّـد و آل محمّـد(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ) درود فرست و در امر ظهـور و فرج مـولا و مقتدایمـان حضـرت ولیّ­عصر(عجِّل ­اللهُ ­تعالی ­فَرَجَهُ­ الشَّريف) تعجیل بفرما. پروردگارا! توفيق بيداری از خواب گران غفلت و توبۀ حقيقی از تمام خطاها و قصورها و معاصی به همۀ ما مرحمت بفرما. خداوندا! توفيق تأسّی از انسان­های کامل در تمام زمینه­ ها و سیراب شدن از چشمه کوثر به دست ساقی کوثر به همۀ ما عنایت بفرما. پروردگارا! توفیق صبر و شکر و تسلیم و رضا بر تمام داده ­ها و مواهب و نعمت­ها و تمام مصائب و مشکلات به همۀ ما کرامت بفرما. بارالها! توفيق کسب سرمایۀ عالی ترِ ایمان و تقوا و اخلاص و یقین به همۀ ما مرحمت بفرما. به بیماران مؤمنین شفای عاجل عنایت بفرما. اموات محترم غریق رحمت بفرما. به مسلمانان ستمدیده علی الخصوص مردم مظلوم فلسطین، عراق، سوریه و يمن نجات کرامت بفرما».

 

[1]- نشاط اصفهانی

[2]- مولوی

[3]- بحارالانوار، ج43، ص220

[4]- مَنْ زارَ قَبْرَ وَلَدی عَلِیٍّ كانَ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ تَعالى سَبْعُونَ حِجَّةً مَبْرُورَةً قُلْتُ سَبْعُونَ حِجَّةً قالَ نَعَمْ وَ سَبْعُونَ اَلْفَ حِجَّةٍ ثُمَّ قالَ رُبَّ حِجَّةٍ لا تُقْبَلُ وَ مَنْ زارَهُ اَوْ باتَ عِنْدَهُ لَيْلَةً كانَ كَمَنْ زارَ اللَّهَ تَعالى فی عَرْشِهِ قُلْتُ كَمَنْ زارَ اللَّهَ فی عَرْشِه‏ (عيون اخبار الرضا(عَلَيهِ السَّلام)، ج‏2، ص259).

[5]- بحارالانوار، ج43، ص230

[6]- علل الشرایع، صدوق، مؤسسه الاعلمی، بیروت، جزء۱، ص۲۷۷، باب۱۷۲، ح۱

[7]- تحرير المواعظ العدديه، ص429

[8]- راضی هستم به قضای تو و تسلیم هستم به امر تو (مقتل الحسين(عَلَيهِ السَّلام)، مقرم، ص367).

[9]- پس نیست متاع و زندگی دنیا در مقابل آخرت مگر اندکی (مبارکه توبه/۳۸).

[10]- و خشنودی از (جانب) خداوند بزرگتر است (مبارکه توبه/۷۲).

[11]- و خداوند مهربان است به بندگان (مبارکه بقره/۲۰۷).