سورۀ مبارکۀ مائده با آیۀ شریفۀ «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اَوْفُوا بِالْعُقُود»[1] شروع می­شود. یکی از عهد و پیمانهای پروردگار، تکالیف الهی است. تمام تکالیف، امانت و عهد و پیمان هستند. انسان با پذیرش و تشرّف به اسلام، متعهّد می­شود که تمام لوازم دین و ایمان را به جا آورد که یکی از عهد و پیمان­های پروردگار، تکالیف می­باشد. هرچه تکالیف در مرتبۀ بالاتری باشند، عهد و پیمان و امانت بزرگتری هستند، ولذا نماز که در رأس و سرلوحۀ عبادات قرار دارد، بزرگترین عهد و امانت الهی است. نماز، روزه، خمس، زکات، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و سایر عبادات تماماً عهد و پیمان الهی و وسیلۀ طهارت هستند. امّا با توجه به اینکه نماز در سرلوحۀ برنامۀ عبادی بندگان قرار دارد، لذا دارای شرایطی است و مقدّمات واجب و مستحبّی دارد که مهمترینِ آن وضو است. آری، نمازی جز با وضو و پاکی وجود ندارد «لا صَلاةَ اِلّا بِطَهُور»[2] و منظور از وضو، تنها طهارت جسمانی و ظاهری نیست، بلکه در اصل، طهارت معنوی و باطنی مراد است. در زمان کنونی دشمنان اسلام چنین شبهه افکنی می­کنند که در آن زمان چون بهداشت نبود، لذا دستور وضو و غسل داده شده و اکنون که استحمام و شنا در استخر و... وجود دارد، نیازی به غسل و وضو نیست؛ در پاسخ به این شبهه افکنی باید توجه نمود که گرچه انسان در استخر شنا کند و از حمام بیرون آید و تطهیر ظاهری را انجام دهد، لکن باز اگر بدون وضو باشد، نمی­تواند نماز بخواند، ولذا معلوم می­شود که منظور از غسل و وضو، تنها طهارت ظاهری نیست، بلکه مراد، شستشوی مقدّس است. از میان تمام موجودات، تنها انسان این شرافت را یافته که هر روز پنج نوبت به پیشگاه حق شرفیاب شود، و نماز، تفضّلی از ناحیۀ حق سبحان می­باشد، ولذا مقدّمه­ای دارد که همـان شستشوی ویژه و خاص می­باشد که با نیّت صورت می­گیرد و مهمترین اثر آن، طهارت معنوی است. منظور از وضو این است که خدایا! حال که می­خواهم به حضور و پیشگاه تو شرفیاب شوم، از هر آنچه بـا صورت و دستهـایم انجام دادم و تو راضی نبـودی، خـود را پـاک می­کنم. اگر فکر نـاروایی از سرم گذرانیـدم و تو راضی نبودی، خودم را بـا آب توبه و استغفار می­شویم تا تو راضی باشی، ولـذا هدف اصلی از غسل و وضو، طهـارت معنوی است. انسان، متشکل از روح و جسم است و برای حضور در پیشگاه الهی، طهارت روحی و جسمی لازم است. تمام عبادات به جز نماز تحت پاره­ای شرایط از انسان ساقط می­شوند. به عنوان نمونه: اگر کسی استطاعت جانی نداشته باشد، روزه از او ساقط می­گردد؛ یا حج در صورت عدم استطاعت مالی يا جانی از انسان ساقط می­شود، ولی نماز در هیچ صورتی ساقط نمی­شود و تعطیل نمی­گردد و فقط تخفیف پذیر است و به صورت آسانترِ آن منتقل می­شود. به عنوان نمونه: نماز ایستاده به نماز نشسته یا خوابیده منتقل می­شود. به همین ترتیب مقدّمۀ نماز هم تعطیل پذیر نیست، بلکه تخفیف­پذیر است؛ به این صورت که اگر آب یافت نشود، غسل و وضو به تیمّم تقلیل می­یابد.

 

[1]- ای کسانی که ايمان آورديد، وفا کنيد به عهدها (مبارکه مائده/1).

[2]- (صحيح) نيست نمازی مگر با طهارت (بيان نورانی امام محمّد باقر(عَلَيهِ السَّلام)؛ من لا یحضره الفقيه، ج1، ص58).