کیفیّت و نحوۀ وضو در آیۀ شریفۀ مورد بحث این چنین مطرح شده است که: «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اِذا قُمْتُمْ اِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ اَيْدِيَكُمْ اِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ اَرْجُلَكُمْ اِلَى الْكَعْبَيْنِ...». غَسل به معنای شستن صورت و دستهاست، ولی خدای سبحان در مورد شستن صورت، حدّ و حدودی معیّن نکرده ­است و در آیۀ شریفه کیفیّت آن مشخص نشده ­است و تنها غایتِ مَغسول را بیان فرموده که صورت­هایتان را بطور کامل بشوئید «فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ». در شستن دست­ها نیز، حدود را تا آرنج مشخص فرموده، ولی کیفیّت آن را معیّن نفرموده­ است و به قول استاد جوادی آملی، بمانند این است که طبیب به کسی که پادرد دارد می­گوید پاها را از مچ تا زانو روغن مالی کند و کیفیّت روغن مالی را به صورت آشکار مشخص نمی­کند یا به نقّاش گفته می­شود که دیوار را دو متر رنگ کند و دیگر مشخص نمی­کند که از بالا به پایین یا از پایین به بالا رنگ کند. حال، خداوند متعال در مورد وضو می­فرماید: «فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ اَيْدِيَكُمْ اِلَى الْمَرافِقِ...». وضو از چهار عمل تشکیل شده است: دو غسل یا دو شستن که همان شستن صورت و دو دست است تا آرنج، و دو مسح که مسح سر و پاهاست و خداوند متعال می­فرماید: بشویيد صورت­هایتان را و دست­هایتان را و مسح کنید به سرهایتان و پاهایتان. مفسّران عظام فرمودند: «غَسلَین و مَسحَین» یعنی دو شستن و دو مسح کردن. کنار هم آمدن دو غسل و دو مسح نشان می­دهد که صورت و دو دست را کنار هم می­شویند «فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ اَيْدِيَكُمْ» و بعد سر و پاها را مسح می­کنند «وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ اَرْجُلَكُمْ» که پاها تا استخوان روی پا که قُبَّةُ القدم نیز گفته می­شود، مسح می­گردد. «کَعبَین» جمع کعب می­باشد و کعب به معنای استخوان روی پا یا بند استخوان است. امّا حدود شستن صورت در قرآن کریم مشخص نشده و در مورد شستن دستها می­فرماید که از مِرفق تا انگشتان می­باشد، و مشخص نشده که از بالا به پایین یا از پایین به بالا باشد. حال در اینکه کیفیّت شستن صورت و دستها چگونه باید باشد، وظیفه است که از محضر قرآن ناطق کسب تکلیف نمود. خدای سبحان قسمتی از معارف و حقایق را در قرآن صامت بیان فرموده و قسمتی دیگر را توسّط قرآن ناطق بیان می­فرماید. کلیّات در قرآن صامت بیان شده و شرح و تفسیر آن را قرآن ناطق و اهل بیت عصمت و طهارت(عَلَيهِم­السَّلام) که عِدل قرآنند، بیان فرموده­اند. حضرت امـام حسن مجتبی(عَلَيهِ السَّلام) فرمودنـد: «رسـول مکرّم اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) مـا را عِدل قرآن قرار داده ­است». در اینجا معلوم می­شود کسانی که اهل بیت(عَلَيهِم­السَّلام) را کنار گذاشتند، به اعمالی که خود حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) انجام می­دادند، دسترسی ندارند و فقط زبان به زبان از ایشان دریافت کرده­اند. امام و حجّت هر زمان، تمام تکالیف و از جمله طرز وضوی صحیح را آن چنانکه حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) عمل می­کردند، بیان فرموده­اند، ولذا کسانی که عِدل قرآن را کنار گذاشتند، بطور مغشوش وضو می­گیرند.

     وجود مقدّس حضرت امام صادق(عَلَيهِم­السَّلام) برای روشن شدن «فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ اَيْدِيَكُمْ اِلَى الْمَرافِقِ» وضو گرفتند و کیفیّت «اِلَى الْمَرافِقِ» را از بالا به پایین نشان دادند «ثُمَّ اَمَرَّ یَدَهُ مِنْ مِرْفَقِهِ اِلی اَصابِعِهِ»[1] یعنی از بـالا بـه پـایین و از مِرفَق تـا انگشتـان. «شیخ کلینی از زراره نقل می کند که: امام باقر(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: آیا برای شما کیفیّت وضوی پیامبر(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ ­آلِهِ) را نقل ننمایم؟ عرض کردیم: آری، حضرت دستور دادند که قدحی از آب حاضر کنند و آن را جلو روی خود گذاردند، سپس آستین های خود را تا آرنج بالا زده و کف دست راست خود را در آب وضو فرو برده و فرمودند: در صورتی که دست پاک باشد باید چنین کرد. سپس مشت خود را پر از آب کرده و بر پیشانی خود ریخته و فرمودند: «بسم الله» و آب را بر محاسن خود جاری ساخته و دست خود را بر صورت و پیشانی خود کشیدند. سپس دست چپ خود را پر از آب کرده و بر روی آرنج دستِ راست خود ریخته و آن را بر ساق دست خود کشیدند، آنگاه آب تا سر انگشتانشان جاری شد. سپس دست راست خود را پر از آب کرده و بر آرنج دست چپ ریخته و بر ساق دست چپ خود کشیدند و آب را بر اطراف انگشتانشان جاری ساختند و بعد جلو سر خود و روی پاهای خود را با تریِ باقیمانده در دست راست و دست چپ خود مسح کشیدند»[2]. مسح همان است که ما شیعیان انجام می­دهیم، امّا برخی از فِرَق سر و پاهایشان را با هم می­شویند و شستن از پایین به بالا را افضل می­دانند. ملاحظه می­شود که خداوند متعـال به برکت اهل بیت عصمت و طهارت(عَلَيهِم­السَّلام) چه نعمت عظیمی به ما عنایت فرموده است و ما را بدون رهبر و الگو و پیشوا قرار نداده و از نزدیک­ترین و مطمئن­ترینِ راهها حقایق را روشن فرموده ­است.

     همان­طور که استفاده شد، هدف اصلی از وضو، طهارت باطنی است که دعای شریف وضو، این مهم را روشن می­کند و چه زیباست که به هنگام وضو، دعاهای وضو با توجه به معانی و معارف آن تلاوت شود. به هنگام شستن صورت به پیشگاه الهی عرض کنیم: «اَللّهُمَّ بَيِّضْ وَجْهی يَوْمَ تَسْوَدُّ فِيهِ الْوُجُوهُ وَ لا تُسَوِّدْ وَجْهی يَوْمَ تَبْيَضُّ فيهِ الْوُجُوهُ»[3] خدایا روز قیامت که صورت ها سیاه می گردد، روسفیدم گردان و مرا آن روز که چهره ها سفید و نورانی است، روسیاه قرار مده. به هنگام شستن دست راست بگوییم: «اَللّهُمَّ اَعْطِنی كِتابی بِيَمينی وَ الْخُلْدَ فِی الْجِنانِ بِيَساری وَ حاسِبْنی حِساباً يَسيراً»[4] خدایا! کتاب و نامۀ اعمالم را (در روز قیامت) به دست راستم و جاودانگی در بهشت را در دست چپم قرار ده و محاسبۀ مرا سهل و آسان نما. به هنگام شستن دست چپ بگوییم: «اَللّهُمَّ لا تُعْطِنی كِتابی بِيَساری وَ لا تَجْعَلْها مَغْلُولَةً اِلى عُنُقی وَ اَعُوذُ بِكَ رَبّی مِنْ مُقَطَّعاتِ النّيران‏»[5] خدایا! نامۀ عملم را به دست چپم مده و قرار نده آن را آویزان به گردنم و از پاره­های آتش به تو پناه می­برم. در سورۀ مبارکۀ حاقه از قول افرادی که نامۀ عملشان به دست راستشان داده می­شود آمده ­است: «فَاَمّا مَنْ اُوتِیَ كِتابَهُ بِيَمينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ﴿19﴾ اِنّی ظَنَنْتُ اَنّی مُلاقٍ حِسابِيَهْ﴿20﴾»[6]. داده شدن نامۀ عمل به دست راست، نشانه و علامت سعادت است. کسی کـه نـامۀ عملش به دست چپش داده می­شود، آرزو می­کند که ای کاش نامۀ عملم داده نمی­شد و از حسابم آگاه نمی­گردیم، سلطنت و اقتدارم از بین رفت «وَ اَمّا مَنْ اُوتِیَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقُولُ يا لَيْتَنی‏ لَمْ اُوتَ كِتابِيَهْ﴿25﴾ وَ لَمْ اَدْرِ ما حِسابِيَهْ﴿26﴾ ...هَلَكَ عَنّی سُلْطانِيَهْ﴿29﴾»[7]. حضرات معصومین(عَلَيهِم السَّلام) در دعای وضو به ما یاد دادند که در همین دنیا از خدای سبحان درخواست کنیم که در روز قیامت صورتمان را سفید و درخشان قرار دهد و سیاه و ظلمانی قرار ندهد، چراکه سیاه بودن چهره در قیامت، نشانۀ اهل آتش بودن است.

     در دعای وضو به هنگام مسح سر گفته می­شود: «اَللّهُمَّ غَشِّنی بِرَحْمَتِكَ وَ بَرَكاتِكَ وَ عَفْوِك‏»[8] خدایا! رحمت و برکات و عفوت را بر من بپوشان. وقتی انسان روزانه به هنگام وضو این دعاها را در لسان خود جاری می­کند و به معانی آن توجه می­کند، آرام آرام در وجودش نیز ملکه می­شود، چراکه وقتی از خداوند درخواست می­کند که نامۀ عملش به دست راستش داده شود، کاری می­کند که این صلاحیّت را از دست راستش نگیرد. از اینرو شایسته است که ذکر وضو با توجه به معانی و معارف آن خوانده شود.

     به هنگام مسح پاها نیز از خداوند درخواست می­کنیم: «اَللّهُمَّ ثَبِّتْنی عَلَى الصِّراطِ يَوْمَ تَزِلُّ فِيهِ الْاَقْدامُ وَ اجْعَلْ سَعْيی فيما يُرْضيكَ عَنّی يا ذَا الْجَلالِ وَ الْاِكْرام‏»[9] خدایا! مرا در صراط مستقیم استوار و ثابت گردان، روزی که پاها در آن می­لغزند و قرار بده سعی و کوشش مرا در آنچه تو را از من خشنود می­گرداند، ای صاحب بزرگی و اکرام. اگر انسان در دنیا، مسیر قرآن و اهل بیت(عَلَيهِم السَّلام) را پیمود که صراط مجسّم هستند، در جهان آخرت نیز در پل صراط نخواهد لغزید. امّا اگر کسی در صراط دنیا لرزید و از اهل بیت(عَلَيهِم السَّلام) تبعیّت نکرد، در صراط آخرت هم استوار نخواهد بود. «خداوند را به عصمت حضرات اهل بیت(عَلَيهِم السَّلام)، سوگند می­دهیم که همۀ ما را به راه راست و قرآن و عترت(عَلَيهِم السَّلام) رهبری و راهنمایی بفرماید و آنی دست ما را از دامان پر فیض قرآن و عترت(عَلَيهِم السَّلام) کوتاه نفرماید».

 

[1]- وسائل الشیعه، ج1، ص406، ح1053

[2]- الکافی، ج3، ص25، حدیث4

[3]- بيان نورانی امام صادق(عَلَيهِ السَّلام)؛ من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص42

[4]- بيان نورانی امام صادق(عَلَيهِ السَّلام)؛ من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص42

[5]- بيان نورانی امام صادق(عَلَيهِ السَّلام)؛ من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص42

[6]- پس امّا کسی که داده شد نامه­اش به دست راستش، پس می­گوید بگیرید بخوانید نامۀ مرا﴿19﴾ در حقیقت من دریافتم اینکه ملاقات کننده­ام حسابم را﴿20﴾ (مبارکه حاقّه/۱۹و۲۰).

[7]- و امّا آنکه داده شود نامه­اش به دست چپش، پس گوید ای کاش داده نشده بودم نامه­ام را﴿25﴾ و ندانسته بودم چیست حسابم﴿26﴾... زایل شد از من اقتدارم﴿29﴾ (مبارکه حاقّه/۲۵و۲۶و29).

[8]- بيان نورانی امام صادق(عَلَيهِ السَّلام)؛ من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص42

[9]- بيان نورانی امام صادق(عَلَيهِ السَّلام)؛ من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص42