در آستانة بهار و تحوّل طبيعت قرار داريم و همانطور که استفاده شده، عيد حقيقی، عيد شدن دل و بهاری گشتن جان و روح و اخلاق است. با بخل، حسد، کينه و ساير رذايل اخلاقی، دل بهاری نمی­شود. بخل، حسد و ساير رذايل اخلاقی اعمال نيک انسان را نابود می­کند «اَلْحَسُودُ اَبَداً عَليلٌ وَ الْبَخيلُ اَبَداً ذَليل‏»[1]. آری غصّة نعمات ديگران را خوردن، انسان را بدبخت می­کند و شخص حسود آبِ خوش از گلويش پايين نمی­رود و شخص بخيل در دنيا و آخرت ذليل است و هیچ کس او را دوست ندارد. دلی که در آن کينه، حسد و بدخواهی است، هميشه تيره و کدر است و چنين کسی هيچ­گاه، احساس خوشبختی نمی­کند «دل اگر تيره نباشد همه دنياست بهشت»[2].

     خداوند متعال، بـا فصل بهـار و تحوّل طبيعت، بندگانش را تربيت می­کند. دنيا ادبستان است و استادِ ازل و ابد، همواره در حال تربيت بندگان است. رويش و شکفتن و نو شدن و تازه گشتن و بيدار شدن طبيعت، همه و همه برای بيدار شدن و بهاری گشتن انسان است. گرچه عالم را طراوت بگيرد، لکن برای دلِ تيره و کدر، هيچ چيز زيبا و دلگشا نيست. به فرمودة اساتيد معظّم، عيد مسأله­ ای است از درون سرزننده، نه از بيرون تحميل شونده و اگر انسان تعاليم عالية قرآن و اهل ­بيت(عَلَيهِم­ السَّلام) را بپذيرد و جان خود را در معرض آيات قرآن و تعاليم اهل ­بيت(عَلَيهِم­ السَّلام) قرار دهد، جانش با باران توحيدی شکفته می­گردد و اين دل، ديگر تيره و کدر نيست. انسان با پذيرش تعاليم حقّه، جان و روح خود را جميل و زيبا می­کند. به فرمودة امام علی(عَلَيهِ­ السَّلام) زيبايی بنده در مطيع بودن اوست «جَمَالُ الْعَبْدِ الطَّاعَة»[3]. آری، زيبايی و جمال در اطاعت است و اگر به ما آموختند که احسن ­الحال را طلب کنيم «حَوِّلْ حالَنا اِلیٰ اَحْسَنِ الْحال»[4]، اين زيبايی و احسن ­الحال، تنها بـا اطاعت و تسليم حـاصل می­شود. خداوند متعال در قرآن کريم بندگانش را به احسن تقويم دعوت می­فرمايد «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في‏ اَحْسَنِ تَقْويمٍ»[5] و از طريق محبوبش به آنان می ­آموزد که احسن الحال را درخواست کنند. حال، آيا امکان دارد خداوندی که خالق بشر است، او را دعوت به احسن تقويم و احسن الحال کند ولی راه نيل به آن را نشان ندهد؟ خداوند متعال در سوره­های مبارکة تين، مُلک و کهف، انسان را به احسن تقويم دعوت فرموده و مقصد را مشخّص کرده و راه را نشان داده است. مقصد انسان احسن التقويم و احسن الحال و راه و مسير او احسن العمل است «خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ اَيُّكُمْ اَحْسَنُ عَمَلا»[6]. خداوند مرگ و حيات را خلق فرمود تا انسان را آزمايش کند و قصد و هدف او از آزمايشات، رسانيدن انسان به احسن الحال توسّط احسن العمل است. احسن العمل هدف نيمه راه است، لکن احسن الحال مقصد و هدف اصلی است، چراکه تا احسن العمل نباشد، احسن الحال هم تحقّق نمی­يابد. هرچند در برابر قرب الهی که هدف نهایی است، احسن الحال نيز هدف نيمه راه می­باشد.

     بنابراين معلوم می­شود که جميل گشتن انسان با اطاعت او حاصل می­شود و اطاعت جز عمل به واجبات و ترک محرّمات نيست «يَا ابْنَ آدَمَ اِعْمَلْ بِما اَمَرْتُكَ وَ انْتَهِ عَمّا نَهَيْتُكَ‏»[7] ای بنی آدم به اوامر الهی عمل کن و از نواهی الهی، اجتناب کن. پس راه رسيدن به احسن الحال دو سخن بيش نيست «وَ الْايمانُ اَداءُ الْفَرائِضِ وَ اجْتِنابُ الْمَحارِم‏»[8].

     سال به پايان رسيده و صدای پای بهار نزديکتر شده است، همراه با خانه ­تکانی و پاک کردن زندگی ظاهری، شايسته است که درون و قلب خود را از حسد و بخل و کينه و ساير رذايـل اخلاقی پـاک کنيم و سبک ­بال به استقبال بهار رويم تا دلهايمان هم بهاری شوند. پيشوای ما حضرت امام زمان(عجِّل­ اللهُ­ تعالی­ فَرَجَهُ­ الشَّريف)، «رَبيعِ الْأَنَام‏»[9] هستند و به انسانها درس ربيع شدن می­دهند. امامِ بهار، طريق بهاری شدنِ اعتقاد و اخلاق و عمل را به انسان می­ آموزند تا جان و روح و دل او ربيع و بهاری شود. تا زمانيکه رذایل اخلاقی از وجود انسان ریشه ­کن نشود، جان و روح او بهاری نمی­گردد. در جان بهاری دیگر حسد، بخل، کینه و سایر رذایل اخلـاقی وجود ندارد. اگر خداونـد متعال می­فرماید: «­إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَة­»[10] یا «فَاِنَّ الْمُومِنينَ کَنَفْسٍ واحِدَةٍ»[11] يعنی، مؤمنان همه يکی هستند و نه تنها کينه و حسد و بخل و ... به هم ندارند و بدخواه هم نيستند، بلکه همواره خيرخواه خواهران و برادران ايمانی خود هستند. پس بيائيد کينه­ ها و رنجش­ها را از قلب و روح خود بزدائيم و همديگر را حلال کنيم تا دلهای ما هم بهاری و صاف و شفّاف شوند. کينه و بدخواهی با اهل قرآن بودن مغايرت دارد. از این­­رو اگر از کسی رنجشی داريم، او را ببخشيم و عفو کنيم که در اين صورت بـه بهاری کردن خود کمک کرده­ايم و جان و روح خود را نـاب و زلال ساخته ­ايـم. يقين داشته بـاشيم کسانيکه بيشتر می­بخشند، همواره آرامش بيشتری دارند. حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی­ اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) می­فرمايند: «يَا عَلِيُّ مَنْ لَمْ يَقْبَلِ الْعُذْرَ مِنْ مُتَنَصِّلٍ صٰادِقاً كٰانَ اَوْ كٰاذِباً لَمْ يَنَلْ شَفٰاعَتي‏»[12] یا علی کسی که عذر تقصیرکاری را چه صادق و چه کاذب، قبول نکند و او را نبخشد، به شفاعت منِ پیامبر نمی­رسد.

 

1- حسود تا ابد عليل است و بخيل تا ابد ذليل است (بيان نورانی امام علی (عَلَيهِ ­السَّلام)؛ تصنيف غررالحکم و دررالکلم، ص301).

2- ديوان صائب تبريزی

3- تصنيف غررالحکم و دررالکلم، ص181

4- تغيير ده حال ما را به بهترين حال (مفاتيح الجنان، دعای هنگام تحويل سال).

5- البتّه به تحقيق خلق کرديم انسان را در بهترين جايگاه (مبارکه تين/4).

6- خلق کرد مرگ را و زندگی را تا بيازمايد شما را که کدام يک بهتر هستيد از لحاظ عمل (مبارکه ملک/2).

7- الجواهر السنيّة، کليّات حديث قدسی، ص162

8- و ايمان ادای فرايض و اجتناب از محارم است (بيان نورانی حضرت امام رضا(عَلَيهِ­ السَّلام)؛ بحارالانوار، ج10، ص365

9- بهار انسانها (مهج الدعوات و منهج العبادات).

10- همانا مومنین برادران همدیگر هستند (مبارکه حجرات/10).

11- پس همانا مؤمنان مانند نفس واحد هستند (روضة المتّقين فی شرح من لا يحضره الفقيه، ج5، ص496).

12- من لا يحضره الفقيه، ج4، ص353