بعد از اينکه مطالبی در مورد گناهان کبيره استفاده شد، امکان دارد اين تصوّر در ذهن انسان ايجاد شود او که کبيره­ ای انجام نمی­دهد و خداوند متعال هم که ارحم­الرّاحمين است، پس صغيره­ ها را عفو می­فرمايد. امّا بايد توجّه نمود که ای بسا انسان مرتکب پاره­ای از گناهان کبيره و بزرگ شود و خودش متوجّه نباشد و برايش عادت شده باشد.

     يکی از گناهان کبيره، دروغ است و در شناعت آن همين بس که حضرت امام حسن عسکری(عَلَيهِ­ السَّلام) فرمودند: «جُعِلَتِ الْخَبائِثُ في بَيْتٍ وَ الْكَذِبُ مَفاتيحُهٰا»[1] تمام گناهان در خانه ­ای جمع شده و کليد آن دروغ است. امّا امروزه بازار دروغ به نام دروغ­های مصلحت­آميز بسيار گرم است، بطوريکه به تعداد هر مسلمانی چند دروغ مصلحت­ آميز وجود دارد!

     نمونه­ای از دروغ مصلحتی حقيقی اين است که وقتی حضرت سيّدالشّهداء(عَلَيهِ­ السَّلام) بعد از اينکه صد و بيست هزار دعوت نامه برای دعوت آن بزرگوار رسيد، پسر عمويشان، جناب مسلم را به عنوان سفير خود به کوفه فرستادند تا اوضاع را برای آن حضرت گزارش دهند، لکن آن جمعيّتی که نامه نوشته بودند، جناب مسلم را تنها گذاشتند و ايشان در برابر تهديد ابن زياد به خانة جناب هانی پناه بردند. آنگاه زمانيکه ابن زياد، جناب هانی را احضار کرد و از او پرسيد که آيا مسلم در خانة اوست، ايشان به دروغ جواب دادند که مسلم در خانه ­شان نيست و قاصد امام حسين(عَلَيهِ­ السَّلام) را به ابن زياد تحويل ندادند و اين است دروغ مصلحتی، وگرنه هر دروغی برای توجيه اعمال، دروغ مصلحتی محسوب نمی­شود.

     از ديگر گناهان کبيره، غيبت است که ای بسا گاه گاهی انجام می ­يابد و چنين توجيه می­شود که راست می­گويم و پيش روی او هم می­گويم. در اينجا بايد توجّه نمود که اگر راست باشد، غيبت است و اگر دروغ بود، تهمت می­باشد. همانطور که در جلسة سابق استفاده شد، غيبت باعث می­شود که کارهای خيرِ غيبت کننده به نامة عمل غيبت شونده منتقل شوند و کارهای شرّ و سوء غيبت شونده به نامة عمل غيبت کننده انتقال يابند. براستی بسيار دردناک است که انسان در روز قيامت که از هر زمانی بيشتر نياز به اعمال خير دارد، متوجّه شود که به واسطة غيبت، اعمال خيرش به نامة عمل ديگری منتقل شده و اعمال سوء غيبت شونده به نامة عملش منتقل شده است. علاوه بر آن، غيبت باعث تيرگی و تاريکی قلب می­شود و اعمال خير را از بين می­برد «اَلْغِیْبَةُ تَاْکُلُ الْحَسَناتِ کَما تَاْکُلُ النّارُ الْحَطَبَ»[2]. آری غيبت از يک طرف اعمال خير را از بين می­برد و از طرف ديگر اعمال خيری را هم که باقی مانده به نامة عمل کسيکه غيبت او انجام شده، منتقل می­کند.

     يکی ديگر از گناهان کبيره، ترک يا قضا شدن پاره­ ای از نمازهای واجب و فريضه بمانند نماز صبح است. حضرت پيـامبر اکرم(صَلَّی ­اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ) می­فرمايند: «مَنْ‏ تَرَكَ‏ الصَّلٰاةَ مُتَعَمِّداً فَقَدْ كَفَر»[3] کسيکه عمداً نمازش را ترک کند، پس به تحقیق کافر است که البتّه کفر او کفر عملی است نه کفر اعتقادی.

     از ديگر گناهان کبيره، اسراف و نیز قطع رحم می­باشد که در دین مبین اسلام، نسبت به آن تهديدهای بسياری شده که قاطع رحم عذاب دردناکی در انتظار دارد. همانطور که صلة رحم موجب برکت در زندگی می­شود، قطع رحم نيز باعث قطع برکات مادّی و معنوی می­گردد. رسول گرامی اسلام (صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) فرمودند: «لا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ قاطِعُ رَحِم‏»[4] و در موردی فرمودند: «صِلَةُ الرَّحِمِ تَعْمُرُ الدِّيارَ وَ تُطيلُ الْاَعْمار»[5].  از حضرت امام علی(عَلَيهِ­ السَّلام) نيز مذکور است: «مٰا آمَنَ بِاللهِ مَنْ قَطِعَ رَحِمَهُ»[6] و در موردی فرمودند: «اَوْفَرُ الْبِرِّ صِلَةُ الرَّحِم‏»[7].

     از ديگر گناهان کبيره، عقوق والدين می­باشد و رسول اکرم(صَلَّی ­اللهُ­ عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) فرمودند: «از عقوق والدين بترسيد، بوى بهشت از هزار سال راه به مشام آدمى مى ‏رسد ولى عاق والدين و قاطع رحم و ... بوى بهشت را استشمام نمى ‏كنند»[8]. راه عبادت و اطاعت الهی و نيل به مقصد، اطاعت والدين است.

     سوء­ظنّ به خداوند و محکوم کردن خداوند نيز يکی ديگر از گناهان کبيره می­باشد که خدای سبحان در قرآن کريم آن را به منافقين نسبت می­دهد «اَلْمُنافِقينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكينَ وَ الْمُشْرِكاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ»[9]. در حديث قدسی آمده است: «اَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِىَ الْمُؤمِنِ بى اِنْ خَيْراً فَخَيْراً وَ اِنْ شَرّاً فَشَرّاً»[10]، يعنی من طبق ظنّ بنده ­ام با او رفتار می­کنم. اينکه انسان خداوند را در نعمت محکوم کند و در عدل زير سؤال برد، از گناهان کبيره است. يأس و نااميدی از رحمت خداوند کفر است «لٰا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُون‏»[11]. خدای سبحان هر گناهی را به شرط توبة حقيقی مورد عفو و آمرزش قرار می­دهد «يا عِبادِيَ الَّذينَ اَسْرَفُوا عَلىٰ‏ اَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعا»[12] ای بندگان من که در گناه اسراف کرديد، از رحمت الهی نااميد نشويد، خداوند (به شرط توبه) تمام گناهان را می­بخشد. توبه، مغضوب را محبوب و معيوب را مرغوب می­کند.

     حال، بعد از روشن شدن مطالبی در مورد گناهان کبيره و عواملی که باعث کبيره شدن گناهان می­گردد، توجّه کنيم که آيات قرآن کريم جهانی و جاودانی هستند و مربوط به زمان خاصّ نمی ­باشند و الی الابد انسان تربيت می­کنند. ارزشهای قرآنی هميشه زنده و نو است و انسان وظيفه دارد که زندگی روزمرّة خود را با آيات قرآن مطابقت دهد و دستورات الهی را در زندگی خود بکار بندد، نه اينکه تصوّر کند که آيه ­ای مربوط به مشرکين است، آيه­ای ديگر مربوط به يهود و نصاری و اهل کتاب و آيه­ای مربوط به منافقين می­باشد و هيچ آيه ­ای را خطاب به خود نداند، درحاليکه هيچ آيه ­ای نيست، مگر اينکه به نحوی از انحاء مربوط به تمام انسانها می­باشد.

 

1- بحارالانوار، ج75، ص379

2- غیبت می­خورد حسنات را همانطور که می­خورد آتش هیزم را (مصباح­ الشریعه، ص205).

3- عوالی اللئالی، ج2، ص224

4- قاطع رحم داخل بهشت نمی­شود (بحارالانوار، ج71، ص91)

5- صلة رحم شهرها را آباد می­سازد و عمرها را طولانی می­کند (بحارالانوار، ج47، ص211).

6- ايمان نياورده است به خداوند کسيکه از رَحِمش قطع کرده است (غررالحکم، ص407)

7- فراوان­ترين نيکی، صلة رحم است (تصنيف غررالحکم و دررالکلم، ص406).

8- مشکاة الانوار، ترجمة عطاردی، ص151

9- مردان منافق و زنان منافقه و مردان مشرک و زنان مشرکه، ظنّ می­برند به خداوند گمان بد (مبارکه فتح/6).

10- من نزد ظنّ بندة مؤمنم هستم به من، اگر خير باشد پس خير می­شود و اگر شرّ باشد پس شرّ می­شود (الجواهر السنيّة، کليّات حديث قدسی، ص700).

11- مأيوس نمی­شوند از رحمت خداوند مگر گروه کافران (مبارکه يوسف/87).

12- مبارکه زمر/53