از زيباترين انفاق­ها در حق اهل­ بيت(عَلَيهِم­ السَّلام) انفاق در روز مقدّس غدير است، چراکه هر روزی که عظيم است، کار خير و عبادت در آن روز نيز از عظمت بالايی برخوردار است. عيد غديرخم، اعظم اعياد است و بالاتر از آن وجود ندارد. از امام صادق(عَلَيهِ ­السَّلام) سئوال شد که: آيا بالاتر از عيد فطر و قربان عيد ديگری وجود دارد؟ فرمودند: «آرى، باعظمت‏تر و شريف­تر از آن دو، روزى است كه در آن اميرمؤمنان على(عَلَيهِ­ السَّلام) به امامت و خلافت منصوب و رهبر امّت شد»[1]. در روايت ديگری از امام رضا(عَلَيهِ­ السَّلام) آمده است: «اِنَّ يَوْمَ الْغَديرِ بَيْنَ الْاَضْحى وَ الْفِطْرِ وَ الْجُمْعَةِ كَالْقَمَرِ بَيْنَ الْكَواكِب‏»[2]. علّت اينکه عيد غدير دارای چنين عظمتی است، اين است که با غدير، دين کامل شده و نعمت تمام گشته و دشمن مأيوس شده و دين، مرضیّ پروردگار قرار گرفته است «اَلْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ دينِكُم‏... اَلْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتی‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْاِسْلامَ ديناً»[3]. عيد غدير اقيانوسی است که هرچه در مورد آن گفته شود، حق مطلب ادا نمی­شود، چراکه بقای دين و اسلام و قرآن در پرتو آن است. غدير، زيباترين محصول مبعث و حضرت علی(عَلَيهِ­ السَّلام)، زيباترين حاصل عمر مبارک حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) است. لکن بقای مبعث به غدير می­باشد. اگر به دنبال مبعث و نبوّت، غدير و ولايتی نبود، دين ابتر می­ ماند. خداوند متعال در پاسخ کسانی که نبوّت را منهـای ولايت قبول می­کردند و منتظر رحلت حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ ­عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ) بودند تا دين ختم شود، می ­فرمايد: «اِنّا اَعْطَيْناكَ الْكَوْثَر﴿1... اِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْاَبْتَرُ﴿3»[4] پيامبرم، ما به تو کوثر عطا کرديم، يعنی ما به تو دين و توحيد و حضرت فاطمه(سَلامُ ­اللهِ ­عَلَيها) و حضرت علی(عَلَيهِ ­السَّلام) داديم. در حديث قدسی آمده است: «يا اَحْمَدُ لَوْلاکَ لَما خَلَقْتُ الْاَفْلاکَ وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُکَ وَ لَوْلا فـاطِمَةُ لَمـا خَلَقْتُکُمـا»[5] پيـامبرم، اگر تو نبودی، افلاک را خلق نمی­کردم و اگر علی نبود، تو را خلق نمی­کردم و اگر فاطمه نبود، شمـا دو نفر را خلق نمی­کردم. البتّه نه اينکه مقام حضرت فاطمه(سَلامُ­ اللهِ­ عَلَيها) يا حضرت علی(عَلَيهِ­ السَّلام) از مقام حضرت پيامبر(صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ) بالاتر است، بلکه ريشة دين و رسالتِ حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ) با وجود مقدّس حضرت علی(عَلَيهِ ­السَّلام) و ولايت آن بزرگوار و حضرت فاطمه زهرا(سَلامُ ­اللهِ ­عَلَيها) و ائمّة اطهار(عَلَيهِم­ السَّلام) کامل شده و ادامه می ­يابد و جهانی و جاودانی می­شود و الی ­يوم ­القيامه بشريّت را اداره می­ کند. آری، اين است مقام غدير.

     فردی از اصحاب امام رضا(عَلَيهِ ­السَّلام) روايت می­کند که: «در روز عيد غدير، به منزل امام(عَلَيهِ­ السَّلام) رفتم، عدّه ­ای از ياران خاص ايشان هم آنجا بودند، امام(عَلَيهِ ­السَّلام) آنها را نيز برای افطار دعوت کرده بودند، امام(عَلَيهِ ­السَّلام) و اطرافيانشان همگی لباس­های نو بر تن کرده بودند... امام(عَلَيهِ ­السَّلام) دربارة فضيلت و تاريخ و رويدادهای روز غدير سخنرانی کردند، مدّتی بعد غلامان امام(عَلَيهِ­ السَّلام)، بسته­ هايی آوردند، امام(عَلَيهِ ­السَّلام) برای خانوادة همة حاضران عيدی و هديه ­های مختلف مانند غذا، لباس و حتّی انگشتر و کفش آماده کرده بودند و به آنها تقديم نمودند»[6]، همچنين فرمودند: «طعام دادن به مؤمنی در اين روز، مثل طعام دادن به جميع پيامبران(عَلَيهِم­ السَّلام) و صدّيقان است»[7] و در خطبة اميرالمؤمنين امام علی(عَلَيهِ ­السَّلام) در روز غدير آمده است که: «هر کس افطار دهد مؤمن روزه ­دار را در شب به هنگام افطار، مثل آن است که ده فئام را افطار داده باشد، شخصی عرض کرد: يا اميرالمؤمنين فئام چيست؟ فرمودند: صدهزار پيغمبر و صدّيق و شهيد»[8]. باز از حضرت امام رضا(عَلَيهِ­ السَّلام) مذکور است که فرمودند: «کسی که يک درهم در اين روز به برادران مؤمن خود بدهد، برابر است با صدهزار درهم در غير اين روز»[9]. نسیم­های مقدّسی که در عید­غدیر می­وزد، نظیر و مانند ندارد و چه زیباست که خود را با احسان و انفاق، در معرض این نسیم­ها قرار دهیم.

     عيد غدير، بالاترين روزهاست و اعمال خير در اين روز بالاترين اجر را دارد و بر اين اساس که بالاترينِ اعمال خير توبه است، لذا خوشا به سعادت کسانی که با توبة حقيقی از راه ميان­بُر به مقصد می ­رسند. شب توبة هر کسی شب قدر اوست و وقتی توبه در عيد غدير انجام می­يابد، پرواضح است که از چه اجر بالايی برخوردار است. شاد کردن قلوب مؤمنين، انفاق و احسان، رفتن به زيارت مؤمنين، شادباش و عرض تبريک و سپاس­گزاری از ذات لايزال الهی، به خاطر نعمت ولايت و امامت از امور بافضيلت در اين روز است «اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّكينَ بِوِلايَةِ اَميرِالْمُؤمِنينَ وَ الْاَئِمَّة(عَلَيهِم­ السَّلام)‏»[10]. حضرت امام ­رضا(عَلَيهِ­ السَّلام) فرمودند: «هر کس به زيارت برادر ايمانى خود رود، خداوند هفتاد نور در قبر او روشن مى‏كند و قبرش را وسعت مي­دهد»[11]. بالاترين نعمت، نعمت امامت و ولايت است، چراکه دين بـا ولايت حضرت علی(عَلَيهِ ­السَّلام) کامل و جاويدان می­شود و الی ­يوم­ القيامه بشريّت را اداره می­کند. اگر دينِ حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی ­اللهُ­ عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) کامل نبود، خداوند متعال قطعاً بعد از اين دين، دين و پيامبر و کتاب ديگری ارسال می­فرمود، لکن وقتی حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) خاتم رسل و قرآن کريم خاتم کُتُب می­باشد، معلوم می­شود که اين دين جهانی و جاودانی است و قادر است بشريّت را تا روز قيامت اداره کند و اين جاودانگی و جهانی بودن با ولايت حضرت علی(عَلَيهِ­ السَّلام) است و به اين سبب ولايت، بزرگترين و بالاترين هدية پروردگار به ما انسانهاست.

     عيدی دادن به کودکان در عيد غدير برای ايجاد محبّت اهل بيت(عَلَيهِم­ السَّلام) در دل کودکان و ولايت­مدار نمودن آنان نقش بسزايی دارد. از کودکی بايد کام کودکان را با نام حضرت امام علی(عَلَيهِ ­السَّلام) و اولاد طاهرين آن بزرگوار شيرين کرد تا محبّ آن بزرگواران گردند.

 

1- پاداش نيکی­ها و کيفر گناهان، ص205

2- همانا روز غدیر در ميان روز قربان و روز فطر و روز جمعه مانند ماه بین ستارگان است (مسند الامام الرضا(عَلَيهِ ­السَّلام)، ج2، ص18).

3- امروز مأيوس شدند کافران از دين شما ... امروز کامل نمودم برای شما دينتان را و تمام کردم برای شما نعمتم را و راضی شدم برای شما اسلام را به عنوان دين (مبارکه مائده/3).

4- همانا ما به تو کوثر عطا کرديم﴿1... همانا دشمن تو، اوست ابتر﴿3 (مبارکه کوثر/1و3).

5- الجنّة العاصمة، ص149

6- مصباح المتهجّد، ص752

7- مفاتیح الجنان، در اعمال روز عيد غدير 

8- مفاتیح الجنان، در اعمال روز عيد غدير 

9- مفاتیح الجنان، در اعمال روز عيد غدير  

10- حمد باد خدايی را که قرار داد ما را از تمسّک­ جويندگان به ولايت اميرالمؤمنين و ائمّه(عَلَيهِم­ السَّلام) (مسند الامام رضا(عَلَيهِ­ السَّلام) ، ج2، ص19).

11- اخبار و آثار حضرت امام رضا(عَلَيهِ­ السَّلام)، ص569