اوليای الهی و مقرّبان درگاه خداوند همواره از تغييرات و تحوّلات ظاهری، به تحوّلات باطنی راه می­يابند. پايان امسال و آغاز سال جديد، با نام مقدّس حضرت زهرای مرضيّه(سَلامُ­ اللهِ­ عَلَيها) مزيّن گشته است و هنر آن است که در اين سال جديد، کاری کنيم که آن بزرگوار، از ما راضی و خشنود باشند که خشنودی قلب مقدّس حضرت زهرا(سَلامُ­ اللهِ ­عَلَيها)، خشنودی خداوند است، همانطور که حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ) فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ لَيَغْضَبُ لِغَضَبِ فٰاطِمَةَ وَ يَرْضٰى لِرِضٰاهٰا»[1]، «يا فاطِمَةُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَغْضَبُ لِغَضَبِكِ وَ يَرْضٰى لِرِضاك‏»[2].

     حال که زمين و زمان برای بهاری شدن و وصل کردن انسان به خداوند بسيج شده­ اند، چرا ما با نافرمانی و معصيت، مسير خود را تغيير دهيم و ره به شقاوت ببريم؟ پس شايسته است که با بازنگری و بررسی پروندة اعمال خود، راه سعادت را برای خود بگشاييم.

     يکی از گناهان کبيره که راه سعادت را به روی انسان می­بندد، سست شدن حجاب و يا بی ­حجابی است. دين مبين اسلام بر روی دو مسأله بسيار حسّاس است، که يکی رعایت حقّ النّاس و ديگری رعايت حريم زن و مرد می ­باشد. بنابراين معلوم می­گردد که با رعايت اين دو مورد، می­توان به مقصد اعلیٰ راه يافت. آری، اگر به حجاب حضرت زهرا(سَلام ­اللهِ­ عَلَيها) ملبّس و مزيّن شويم و حقّ­ النّاس­ها را تسويه کنيم، خداوند متعال از ما راضی و خشنود می­گردد.

     همچنين در آغاز بهـار و سـال نو، بـه فکر خانواده­های پُرجمعيّتِ کم ­درآمد باشيم و کودکان مغموم، پدران شرمسار، مادران دردمند و يتيمانِ بی ­سرپرست را دريابيم و به کمکشان بشتابيم تا از اين طريق بهار را به قلب و جان خود منتقل سازيم و قلب مقدّس آن بزرگواران را از خود راضی و خشنود نماييم. اگـر خدمت بـه خلق و انفـاق و احسان و خوش ­خُلقی و ديگرخواهی، از فضايل عاليه به شمار می­روند، در مقابل بدخواهی و بداخلاقی و ... از بزرگترينِ گناهان و رذايل اخلاقی هستند. نيکی و خيررسانی گرچه در مورد تمام افراد ارزش و بها دارند، لکن در محيط خانواده از اهميّت بالاتری برخوردار هستند. هر قدر اقارب نزديکتر باشند، مسئوليّت­ها هم بالاتر است. تا زمانيکه افراد خانواده انسان را به گناه دعوت نکنند، وظيفه صلح و صفا و رفق و مدارا و جلب رضايت آنان، خصوصاً پدر و مادر و همسر و فرزندان می­باشد و اين امر از اهمّ واجبات است.

     اگر در حديث قدسی آمده است که قرب نوافل انسان را به چه جايگاهی می­رساند، «كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا وَ رِجْلَهُ الَّتِي يَمْشِي بِهَا»[3]، قرب فرايض از آن هم بالاتر است که در رأس اين حديث شريف قدسی مطرح شده است. اگر فرايض نباشند، نوافل توان رسانيدن انسان را به قرب الهی نخواهند داشت و به عبارت ديگر اگر واجبات نباشند، مستحبّات نمی­توانند انسان را مقرّب سازند.

     قابل توجّه است اگر اطاعت و تسليم، انسان را به جايی می­رساند که با چشم خداوند می­بيند و با گوش خداوند می­شنود و با دست خداوند کار می­کند، در مقابل، نافرمانی و عصيان موجب می­شود که به فرمودة حضرت امام علی(عَلَيهِ­ السَّلام) شيطان در دل انسان تخم ­گذاری کند و جوجه پرورش دهد و در نتيجه به زبان شيطان سخن گويد «اِتَّخَذُوا الشَّيْطانَ لِاَمْرِهِمْ مِلاكاً وَ اتَّخَذَهُمْ لَهُ اَشْراكاً فَباضَ وَ فَرَّخَ في صُدُورِهِمْ وَ دَبَّ وَ دَرَجَ في حُجُورِهِمْ فَنَظَرَ بِاَعْيُنِهِمْ وَ نَطَقَ بِاَلْسِنَتِهِم‏»[4]. آری، انسان در مرحله ­ای از مراحل در اثر غفلت چنان سقوط می­کند که سخنگوی شيطان می­شود. حرف می­زند، گمراه می­کند، نگاه او باعث گمراهی است و گمراه کردن مردم به هر نوعی که باشد از گناهان کبيره است. تمام ارزش و ارج و قرب انسان به عبد بودن اوست و عبد حقيقی تمام خيرها و خوبی­ها و حُسن­ها را دربر دارد. آری او صاحب احسن العمل و احسن الحال و احسن تقويم است. اوليای الهی و مقرّبان درگاه حق، شبيه­ترين موجودات به خداوند هستند، چراکه بهاری ­ترين و شکوفاترينِ انسانها می­باشند. پيام بهار پيام اطاعت است. انسان از طبيعت معصوم، درس اطاعت و قنوت و عصمت و پاکی و درس رويش و زنده شدن می­ آموزد و به سوی بندگی و عبوديّت پيش می­رود. تمام تحوّلات و پديده­های عالم، برای رسانيدن انسان به مقام بندگی و عبد شدن است و عبد شدن، جز با اطاعت و تسليم و صبر در برابر مشکلات و شدائد و روسفيدی در آزمايشات امکان پذير نيست. اگر حضرت فاطمه زهرا(سَلامُ­ اللهِ­ عَلَيها) به آن مقام رفيعه بار يافتند، در پرتو عبوديّت و بندگی است که قسمت اعظم عبوديّتِ ايشان نيز در ساية صبرِ آن حضرت می­باشد. آن بزرگوار بر امتحانات الهی، فائق شدند و با روسفيدی از آنها خارج گشتند، همانطور که در زيارت روز يکشنبه به ما آموختند که آن بزرگوار را چنين زيارت کنيم: «اَلسَّلٰامُ عَلَیْکِ یٰا مُمْتَحِنَةُ اِمْتَحَنِکِ الَّذی خَلَقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنِکِ صٰابِرَةً»[5]. بها و ارزش حضرت زهرا(سَلامُ­ اللهِ­ عَلَيها) به بندگی است و شاخصة عمدة بندگی صبر می­باشد.

     البتّه صبر بر شدائد و سختی­ها، نازل­ترين مرحلة صبر است. حضرت امام صادق(عَلَيه ­السَّلام) صابرين را اينچنين معرّفی می­فرمايند: «اَلصّابِرُونَ عَلٰى اَداءِ الْفَرائِضِ وَ الْمُتَصَبِّرُونَ عَلٰى تَرْکِ الْمَحٰارِم‏»[6]. آری عالی­ترين مرتبة صبر، صبر بر اجتناب از محارم و ادای فرائض می­باشد. ترک واجبات از گناهان کبيره است و صابر حقيقی کسی است که واجبات را انجام دهد و از محرّمات اجتناب کند «اِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّر عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَریماً».

     همان­طور که حضرت پیامبر اسلام (صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) به حضرت علی(عَلَيهِ­ السَّلام) لقب ابوتراب دادند، به دخترشان حضرت فاطمة زهرا(سَلامُ­ اللهِ ­عَلَيها) هم لقب شهیده دادند «اَلسَّلَامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الصِّدّيقَةُ الشَّهيدَة »[7]. حضرت پیامبر اسلام (صَلَّی­ الله­ عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) فرمودنـد: «دختـرم، بعد از من بر تو ستم می­کنند و ضعيف و خوارت می­شمارند»[8] و دشمنانِ حضرت فاطمه را نفرين کردند «اَللّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَها وَ عاقِبْ مَنْ غَصَبَها وَ ذَلِّلْ مَنْ اَذَلَّها»[9].

     در شدّت مصائب حضرت فاطمه(سَلامُ ­اللهِ ­عَلَيها) همين بس که آن بزرگوار در تعبيری به «مَذوبه» يعنی ذوب شده نام برده شده­اند. شدّت مصائب حضرت فاطمه(سَلامُ ­اللهِ­ عَلَيها) بعد از رحلت حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) آنچنان بود که آن بزرگوار همچون شبهی از پوست و استخوان ديده می­شدند و چشمشان گريان و قلبشان سوزان بود. بانويی 18 ساله، پدری همانند رسول الله(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) را از دست داده ­اند، حق همسر بزرگوارشان غصب شده و آنچنان مصائب و سختی­هايی بر آن بزرگوار وارد گشته ­اند و اکنون درب را بر روی ايشان چنان زدند که منجر به سقط جناب محسن شد. باز در آن حال بيماريشان، سفارش آن بزرگوار اين است که: «اَنَّ السَّعيدَ كُلَّ السَّعيدِ حَقَّ السَّعيدِ مَنْ اَحَبَّ عَلِيّاً في حَياتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ وَ إِنَّ الشَّقِيَّ كُلَّ الشَّقِيِّ حَقَّ الشَّقِيِّ مَنْ اَبْغَضَ عَلِيّاً في حَياتِهِ وَ بَعْدَ وَفاتِه‏»[10]. حضرت فاطمه(سَلامُ ­اللهِ­ عَلَيها) با وجود اينکه سيلی به صورتشان نواخته شده و صورت کبود و استخوان پهلو شکسته شده و فرزندشان سقط گشته و درب خانه­ شان سوخته، باز حجاب را محکم نموده و برای دفاع از مقام امامت و ولايت و حقّ مسلّم حضرت علی(عَلَيهِ­ السَّلام) راهی مسجد­النّبی شدند و فرمودند: «اگر همين الان علی را رها نکنيد، شما را نفرين می­کنم که حضرت علی(عَلَيهِ­ السَّلام) به جناب سلمان فرمودند: به فاطمه بگوييد که نفرين نکند»[11]، چراکه می­دانستند اگر آن بزرگوار نفرين کنند چه بر سر عالم می ­آيد!

     حال، بسيار قابل توجّه است و بسی جای تأمّل و تفکّر دارد که بعد از آنهمه مصائب و مشکلات و شدائد و سختی­هـايی کـه حضرت فاطمه (سَلامُ­ اللهِ­ عَلَيها) برای حفظ دين و بقای اسلام متحمّل شدند، وظيفة شيعه چيست؟ پُرواضح است که وظيفه و رسالت شيعه، تأسّی از آن بزرگوار بخصوص در عفّت و حجاب فاطمی و صيانت از دين و ايمان خود است تا بدين طريق انشاء الله تعالی موجبات رضايت و خشنودی آن بزرگوار را فراهم کرده و به تبع آن، خداوند را از خود راضی و خشنود سازد «یا فاطِمَهَ الزَّهْراَّءُ یا بِنْتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ یا سَیِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکِ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهَهً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعى لَنا عِنْدَ اللّهِ»[12].

     «بارالها! به روان مقدّس حضرت محمد(صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) درود فرست و در امر ظهور و فرج مولا و مقتدایمان حضرت ولیّ ­عصر(عجِّل­ اللهُ­ تعالی ­فَرَجَهُ­ الشَّریف) تعجیل بفرما. خداوندا! توفيق تأسّی حقيقی از انسانهای کامل و شيعه ­گری واقعی به همة ما مرحمت بفرما. پروردگارا! توفيق تهذيب و تزکيه و پاکسازی نفس و بهاری نمودن روح به همة ما کرامت بفرما. بارالها! توفيق عمل به واجبات و فرايض و فرامين ذات اقدست و اجتناب از معاصی و محرّمات و نواهی به همة ما مرحمت بفرما. به بیماران مؤمنین شفای عاجل عنایت بفرمـا. اموات محترم غریق رحمت بفرمـا. بـه مسلمانـان ستمدیده علی ­الخصوص مردم مظلوم فلسطین، عراق و سوريه نجات کرامت بفرما».

«بِالنَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطّاهِرينَ             صَلَواتُکَ عَلَيهِ وَ عَلَيهِمْ اَجْمَعينَ»

 

1- همانا خداوند البتّه خشمگين می­شود برای خشم حضرت فاطمه(سَلامُ ­اللهِ­ عَلَيها) و راضی می­شود برای رضای او (بحارالانوار، ج43، ص19).

2- ای فاطمه همانا خدای عزّ و جلّ غضبناک می­شود با غضب تو و راضی می­شود به رضايت تو (بحارالانوار، ج43، ص20).

3- می­شوم گوش او که می­شنود با آن و چشم او که می­بيند با آن و زبان او که سخن می­گويد با آن و دست او که می­گيرد (حمله می­کند) با آن و پای او که راه می­رود با آن (الجواهر السنيّة، کليّات حديث قدسی، ص243).

4- (زشت سيرتان) شيطان را ملاک کارشان قرار دادند و شيطان نيز آنها را دام خود قرار داد، پس در دلهای آنها تخم گذارد و جوجه ­های خود را در دامانشان پرورش داد، پس نگاه کرد با چشمهاي آنها و سخن گفت با زبانهای آنها (نهج البلاغه،خطبة7).

5- سلام بر تو ای آزموده شده ­ای که امتحان کرد تو را کسی که خلق کرد تو را، پس یافت تو را بر آنچه که امتحان کرد شکیبا (مفـاتیح­ الجنان).

6- صابران بر انجام فرائض و صبر­کنندگان بر اجتناب از محارم (بحارالانوار، ج75، ص176).

7- سلام بر تو ای راستگوی شهيد (من لا يحضره الفقيه، ج2، ص573)

8- بحارالانوار، ج22، ص492

9- پروردگارا لعنت کن کسی را که ظلم کند به او و عقوبت ده کسی را که غصب کند حقّش را و ذليل کن کسی را که ذليل کند او را (امالی شيخ صدوق، ص114).

10- همانا سعادتمند، هر خوشبختی و سعادتمند حقيقی کسی است که دوست بدارد امام علی (عَلَيهِ­ السَّلام) را در زندگانيش و بعد از مرگش و همانا بدبخت، هر بدبختی و بدبخت حقيقی کسی است که دشمن دارد امام علی(عَلَيهِ­ السَّلام) را در زندگانيش و بعد از مرگش (امالی شيخ صدوق، ص182).

11- اينترنت

12- ای فاطمه زهرا(سَلامُ­ اللهِ­ عَلَيها)، ای دختر حضرت محمّد(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ)، ای نور چشم رسول، ای بانوی ما و ای سرور ما، همانا ما متوجّه شديم و طلب شفاعت نموديم و توسّل جستيم به شما به سوی خداوند و قرار داديم شما را واسطه ميان حاجتهايمان ای صاحب آبرو در نزد خداوند، شفاعت کنيد برای ما در نزد خداوند (مفاتيح الجنان، فرازی از دعای توسّل).