اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ * بِسْمِ اللهِِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
﴿اِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ اَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون﴾[1]
ترجمه: همانا کسانی که ايمان آوردند و انجام دادند اعمال صالحات و برپا داشتند نماز را و دادند زکات را، برای ايشان است اجرشان نزد پروردگارشان و نيست ترسی برايشان و نه ايشان اندوهگين میشوند.
انسان به دلیل داشتن فطرت توحیدی و سرمایة ایمان و گنجینة کمالطلبی در عرصة زندگی هر لحظه از سوی دو دشمن داخلی و خارجی، مورد تهدید است. نفس آدمی از درون، و شیطان رجیم از بیرون، پیوسته از انسان خواهش گناه و دعوت به عصیان و نافرمانی دارند. سایر مشکلات و مصائب زندگی نیز پیوسته ایمان و اعتقاد و مقاومت انسان را تضعیف میکنند. لذا انسان به عروة مستحکمی نیازمند است تا با تمسّک به آن از زیر بار این مشکلات و تهدیدات روسفید بیرون آید.
لازمة نصرت و پیروزی در برابر نیرنگهای شیطانی اعم از انسی و جنی، پیوند ناگسستنی با خداوند میباشد که قسمت اعظم این ارتباط در سایة نماز که مهمّترین ابزار برقراری ارتباط با خدای سبحان میباشد، امکانپذیر است. یعنی امکان ندارد که انسان جز در سایة تمسّک به این وسیلة ارتباطیِ مستحکم، صاحب چنان قدرت و نیرویی گردد که بتواند در برابر این همه دسیسهها و توطئههای دشمنان داخلی و خارجی، مقاومت کرده و پیروز گردد.
از آنجایی که سراسرِ زندگی انسان آمیخته با مشکلات و ابتلائات و امتحانات الهی است، چنانکه خداوند متعال فرموده: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْاَمْوالِ وَ الْاَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصّـابِرينَ»[2]، لازم است کـه انسان از درون و بیـرون قدرتمند شـود و پرواضح است که نائل شدن به مقام صابرین، جز با ایجاد ارتباط با پروردگار که آن هم با استمداد از منبع عظیم نماز حاصل میشود، میسور نخواهد بود «وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»[3].
استاد جوادی آملی میفرمایند: ایستادگی در برابر کفر و شرک، و توانِ مقابله با عوامل مختلف و غفلتزا، جز با اقامة نماز میسور نیست. علّت اینکه خداوند متعال، نماز را با کلمة «اَقیمُوا» بیان فرموده، این است که اقامة نماز، عامل اقامة کامل دین میباشد. یعنی خیمة دین با نماز برپا میشود و نماز، ستون دین است «وَ هِیَ عَمُودُ دِينِكُم»[4] و سبب ذکرِ اقامة نماز از میان سایر عبادات هم، همین عامل میباشد. یعنی اقامة دین جز با اقامة نماز امکانپذیر نیست «فَلا خَيْرَ فی دینٍ لا صَلاةَ فیهِ»[5]. حضرت پیامبراکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ ) میفرمایند: «مَثَلُ الصَّلاةِ مَثَلُ عَمُودِ الْفُسْطاطِ»[6]، دین مانند خیمه است که عمود آن، نماز میباشد و اگر عمود دین برپا باشد، خیمة دین برپا میباشد.
از مجموع مطالب مذکور، معلوم میشود: ایستادگی در برابر تمنیّات نفس امّاره و شهوت و غضب و مصائب و سختیها بگونهای که انسان را به جزع و فزع وادار نکند، تنها در سایة نماز که بالاترين ارتباط عبد با معبود است، میسور میباشد، همانطور که فرمود: «اِنَّ الْاِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً﴿19﴾ اِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً﴿20﴾ وَ اِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً﴿21﴾ اِلاَّ الْمُصَلّينَ﴿22﴾»[7].
آری، آنچه انسان را در برابر مشکلات و مصائب، وادار به جزع و فزع میکند، ضعف نفس است که مهمّترین چارة آن یاد پروردگار به وسیلة اقامة نماز میباشد، همانطور که حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «اَنَّ الصَّلاةَ حُجْزَةُ اللهِ فِی الْاَرْض»[8] همانا نماز، نگهبان الهی در زمين است.
نماز سنّت لایتغیّر الهی و سنّت اولیای دین و انسانهای کامل میباشد. حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ ) فرمودند: «اَلصَّلاةُ ... مِنْهاجُ الْاَنْبِياءِ»[9]، ولذا ارتباط با پروردگار، جز از طریق سنّت الهی و آن بزرگواران، امکانپذیر نیست و به اين علّت ترک آن، گناه کبیره بوده و موجب خشم و غضب پروردگار و عامل سقوط در دوزخ میگردد، همانطور که وقتی از اهل دوزخ سوال میشود که چه چيز موجب دوزخی شدن شما گشت؟ در جواب میگويند: ما از نمازگزاران نبوديم «قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّين»[10].
استاد جوادی آملی میفرمایند: نماز، آب زندگانی است و مبتلایان به گناه را درمان کرده و محتضرانِ مُشرِف به مرگ را احیاء میکند، چون گنـاه مانند مرض یا مرگ است که مبتلایان به خود را بیمـار کرده یا میمیراند و نماز برای درمان و احیاء آن است.
1- مبارکه بقره/277
2- و البتّه البتّه میآزمائیم شما را با چیزی از خوف و گرسنگی و کاهش در اموال و جانها و محصولات و بشارت بده به صابران (مبارکه بقره/155).
3- و استعانت بجوئید به وسیله صبر و نماز (مبارکه بقره/45و135).
4- و آن ستون دین شماست (بیان نورانی امام علی(عَلَيهِ السَّلام)؛ بحارالانوار، ج82، ص209).
5- پس نیست خیری در دینی که در آن نماز نیست (بیان نورانی پیامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ)؛ سیرة ابن هشام، ج4-3، ص504، به نقل از کتاب جامع آیات و احادیث موضوعی نماز، تألیف عباس عزیزی).
6- مَثَل نماز، مَثَل ستون خیمه است (من لا یحضره الفقیه، ج1، ص211).
7- در حقیقت انسان آفریده شده بسیـار حریص﴿19﴾ زمانی کـه مسّ کند او را شرّی، جزعکننده است﴿20﴾ و زمانی که مسّ کند او را خیری، منعکننده است﴿21﴾ مگر نمازگزاران﴿22﴾ (مبارکه معارج/22،21،20،19).
8- بحارالانوار، ج75، ص199
9- نماز، ... طريقه و سنّت انبياء(عَلَيهِمُ السَّلام) است (الخصال، ج2، ص522).
10- مبارکه مدثّر/43