خدای سبحان در آیۀ شریفۀ مورد بحث، علاوه بر اینکه از رسول مکرّم اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) اعلام حمـایت می­فرمـاید، عصمت رسول الله(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) را نیز تثبیت می­فرمايد. آن بزرگوار از مقام عصمت برخوردارند و عصمت مسئله­ای نیست که مانند سایر علوم مورد ضرر و آسیب قرار گیرد. حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) عصمت را در تمام مراحل دارا هستند که عبارتند از:

     1- عصمت در مرحلۀ دریافت: همان­طور که جناب جبرئیل(عَلَيهِ السَّلام)، وحی را ناب و زلال از مصدر ربوبی دریافت می­کنند، همانگونه هم بدون هيچ گونه ­آسیب و اشتبـاه و دستبرد، بـه رسول الله(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) می­سپارند «وَ اِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكيمٍ عَليمٍ»[1]، «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْاَمين﴿193‏ عَلى‏ قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرين﴿194»[2].

     2- عصمت در مرحلۀ حفظ و نگهداری: حقايقِ قرآن کريم، در فاصلۀ دریافت وحی تا ابلاغ آن، از هرگونه خطا و اشتباه و دستبرد و تحریف در امان است و حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) آن را ناب و زلال حفظ می فرمايند. ممکن است انسان های عادی چیزی را فراموش کنند، ولی حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) به دلیل مقام عصمت، امکان ندارد که چیزی را فراموش کنند «سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسى‏»[3].

     3- عصمت در مرحلۀ ابلاغ: حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) در مرحلۀ ابلاغ وحی نیز دارای عصمت هستند، یعنی همان­طور که وحی را ناب و زلال از مصدر ربوبی دریافت و حفظ می­کنند، همان­طور نیز به صورت ناب و زلال و دست نخورده، به مردم و امّت ابلاغ می­نمایند.

     منافقانِ کوردل به مسلمانان می گفتند: چرا همه، گفته های پيامبر(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) را می­نویسید؛ او حالات گوناگونی دارد، گاهی خوشحال و زمانی عصبانی است و سخنان او در حال عصبانیّت حجّت نیست. اصحاب پيامبر(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) اين مطلب را از حضرتش پرسيدند و ايشان در پاسخ فرمودند: «فَاِنّی لا اَقُولُ فی ذلِكَ كُلِّهِ اِلَّا الْحَق‏»[4] پس همانا من نمی­گویم تمام مطالب را، مگر اینکه حق است. کسی که در مقام عصمت قرار دارد، حتّی غضبِ او هم برای خداوند است و درواقع غضبِ او غضب خداوند می باشد. رضایت خدای سبحان، رضایت انسان کامل است و او چه غضبناک باشد یا نباشد، ذرّ ه­ای با حقیقت فاصله ندارد و همه مطابق با حق است.

     خدای سبحان با آیۀ شریفۀ مورد بحث، اطمینان داده که فضل و احسان، شامل حال رسول الله(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) می باشد و قابل توجه است که حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) در تمام مقاطع، مورد توجه خدای سبحان قرار دارند. تمام حضرات انبیای عظام(عَلَيهِم السَّلام) از مقام عصمت برخوردارند و از فضل خدای سبحان بهره مندند، لکن با توجه به اینکه حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) در اوجِ مقام عصمت قرار دارند و اکمل کاملان هستند، لذا عنایات الهی و فضل و احسان خداوند نسبت به ایشان، مافوقِ تمام حضرات انبیای ­عظام(عَلَيهِم السَّلام) می­باشد. امّتِ آن بزرگوار نیز در صورت تبعیّت کامل و حفظ جایگاه خود، اشرف امّت­ها خواهند بود.

     عصمت حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه)، عصمت اجباری نیست، بلکه عصمت اختیاری است و اینکه آن بزرگوار گناه و مکروه انجام نمی­دادند، به این علّت نبود که نمی­توانستند، بلکه با قدرت و اختیارِ خود، آن را انجام نمی­دادند. اگر عصمت سایر موجودات، عصمت تکوینی است، عصمت حضرات انبیاء و اوصیاء(عَلَيهِم السَّلام) و در رأس ايشان حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) اختیاری است. استاد جوادی آملی می فرمـايند: «برگزیدگـان الهی، هم در حوزۀ اندیشه، خوب می­فهمند و از خطا و مغالطه ايمن هستند و هم در بخش عملی و اراده و تصميم گيری معصومند و در هر دو مرحله به کمال رسيده اند». حال خداوند متعال می­فرماید: «عَلَّمَكَ ما لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ» پیامبرم، خداوند مطالبی را به تو عنایت فرمود که امکان نداشت خودِ تو آن را بفهمی. اینها محصول علم و یادگیری نیست و اخبار گذشتگان و مسائل مربوط به فرشتگان و معاد و اوضاع قیامت و بهشت و دوزخ و... مسائلی نبودند که تو قبلاً بدانی، بلکه تمام اینها را خداوند تعلیم فرمود و در پایان آیۀ شریفه، خداوند پیـامبرش را یـادآور می­شود که فضلش بر او عظیم است «وَ كانَ فَضْلُ اللهِ عَلَيْكَ عَظيماً».

 



[1]- و همانا تو البته داده می شوی قرآن را از طرف (خدای) حکيم دانا (مبارکه نمل/6).

[2]- نازل کرد آن را روح الامين﴿193 بر قلب تو تا باشی از بيم دهندگان﴿194 (مبارکه شعراء/193و 194).

[3]- ما بزودى (قرآن را) بر تو مى‏خوانيم، پس هرگز فراموش نخواهى كرد (مبارکه اعلی/6).

[4]- بحارالانوار، ج2، ص147