شیطان دنیا را برای انسان تزئین می­دهد «لَاُزَيِّنَنَّ لَهُم‏»[1]. آن دنیایی که حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) آن را سه طلاقه کرده­ اند «يا دُنْيا يا دُنْيا اِلَيْكِ عَنّی اَ بی تَعَرَّضْتِ اَمْ اِلَیَّ تَشَوَّقْتِ لا حانَ حينُكِ هَيْهاتَ غُرّی غَيْری لا حاجَةَ لی فيكِ قَدْ طَلَّقْتُكِ‏ ثَلاثاً لا رَجْعَةَ فيها»[2]. آری، این دارِ غرور و فریب و دار ممرّ را شیطان چنان برای انسان می ­آراید که دیگر دین و مقدّسات و احکام الهی در حاشیۀ زندگی قرار می­گیرد. تمام بدبختی­های انسان در اثر زندگی سکولاری است که در آن، دنیا و خواسته­ های انسان، اصل قرار می­گیرد و دین در حاشیه قرار دارد. هر زمان خواست، به سراغ دین می­رود و اگر دین را به ضرر خود دید، کنار می­گذارد و دین، حق دخالت در زندگی او را ندارد، درحالی که دین برای تمام برنامه­ های زندگی انسان برنامه و الگو دارد.

     پس وقتی خداوند از زندگی انسان خارج شد، بی­ نور مانده و در ظلمت دست و پا می­زند و از سعادت دنیا و عقبی بی­ بهره می­ماند. تمام انحرافات و پرستش­های باطل، به دنیاپرستی برمی­گردد «حُبُّ الدُّنْيا رَاْسُ كُلِّ خَطيئَةٍ»[3] و شیطان دنیا را در نظر انسان آراسته و تزئین می­کند.

     خداوند متعال در سورۀ مبارکۀ حدید می­فرماید: در روز قیامت منافقان به مؤمنان می­گویند: بایستید تا ما از نور شما بهره­مند شویم «يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُم‏»[4]، و آنان در جواب منافقان می گویند: ما نور را از دنیا آورده ایم برگردید به دنیا و آن را کسب کنید «قيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورا»[5]. از این آیۀ شریفه معلوم می­شود که مؤمن در نور و غیرمؤمن در تاریکی است. در روز قیامت نوری نیست «اِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَت﴿1﴾ ‏وَ اِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَت‏﴿2﴾»[6] و از آنجا که تمام نورها از خداوند است «اَللهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْاَرْض‏»[7]، مؤمنان هم با نور خداوند که برخاسته از عمل الهیِ آنهاست، وارد صحرای محشر می­شوند «نُورُهُمْ يَسْعى‏ بَيْنَ اَيْديهِم‏»[8]. این نوری که مؤمن با آن وارد محشر می­شود، همان نور بندگی و اطاعت است که صورت باطنی عبادات مؤمن است و به همین علت حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) می فرمایند: «اَلْمُؤْمِنُ يَتَقَلَّبُ فی خَمْسَةٍ مِنَ النُّورِ مَدْخَلُهُ نُورٌ وَ مَخْرَجُهُ نُورٌ وَ عِلْمُهُ نُورٌ وَ كَلامُهُ نُورٌ وَ مَنْظَرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ اِلَى النُّور»[9] مؤمن در پنج نور ميچرخد: ورودش نور و خروجش نور و دانشش نور و سخنش نور و ديدگاهش در روز رستاخيز به سوى نور است.

     از جمله گفتگوهایی که بین مؤمنان و منافقان در آن روز رد و بدل می شود، این است که مؤمنان می گویند: «غَرَّتْكُمُ الْاَمانِیُّ حَتّى جاءَ اَمْرُ اللهِ»[10] شما آنقدر گرفتار آرزوهای کاذب شدید که آخرت را کلّاً فراموش کردید. استاد جوادی آملی می فرمایند: «ثمرۀ تلخِ جهالتِ جاهل نسبت به خودش آن است که خود را در معرض سعادت ها قرار نمی دهد». یعنی آن راهکارهایی را که خداوند و پیامبرانش برای سعادت انسان ارائه می دهند، همه را زیر پا نهاده و خود را از سعادت محروم می نماید. حضرت پیامبراکرم(صَلَّی ­اللهُ­ عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) فرمودند: «اِنَّمَا الْمَجْنُونُ مَنْ آثَرَ الدُّنْيا عَلَى الْآخِرَة»[11] همانا مجنون و دیوانه کسی است که دنیا را بر آخرت ترجیح دهد. آری شیطان برای انسان چنان وعده های دروغین می دهد و دنیا را برای او می آراید که تمام همّ و غمّ او در همین دنیا خلاصه می شود. کسب و کار و تلاش برای دنیا، علم و هنر و صنعت برای دنیا، کسب مقام و مَنصب برای دنیا و بطور کلّی هر تلاشی که کرده برای دنیا بوده و برای آخرت خود توشه ای نیندوخته است و به همین علّت خداوند متعال می فرماید: چنین کسی عمل کنندۀ رنج برنده است «عامِلَةٌ ناصِبَةٌ»[12]. آری حقیقتـاً که عدّ ه ای تنها برای زخارف دنیوی و داشتن زندگی مجلّل تر صبح تا شب و چندشیفته کـار می کنند، بطوری کـه فرزند وقتی صبح چشم بـاز می کند، پدر را نمی بیند و زمانی که شب هم می خوابد، هنوز پدر به خانه نیامده است و در آخر هم جز رنج و تَعَب آن باقی نمی ماند. امّا در مقابل، مؤمن هر کاری که می کند، به این سبب که با نیّت الهی و کسب رضایت پروردگـار انجام می دهد، با آن، سعادت آخرت را رقم می زند؛ چنین کسی حتّی با کنار زدن پوست میوه ای از معبر رهگذران، گـامی به سوی پروردگـار و سعـادت حقیقی نزدیک تر می شود. تمام اعمالی که شخص مؤمن در دنیا انجام می دهد، هدفمند است. خداوند هستی را هدفمند آفرید «اَ فَحَسِبْتُمْ اَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ اَنَّكُمْ اِلَيْنا لا تُرْجَعُونَ»[13] آیا پس چنین پنداشتید که حقيقتاً شما را عبث و بیهوده خلق کرديم و همانا شما به سوی ما بازنمی گردید. اگر بازگشتی نبود، دنیا عبث و بیهوده بود.

     خدای سبحان با طرح داستان های شیطان می خواهد دشمن را به انسان بشناساند و درواقع به انسان بفهماند که وجود شیطان را جدّی بگیرد «وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ اِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ»[14]. خداوند متعال در مبارکۀ آل عمران می فرماید: «وَ الَّذينَ اِذا فَعَلُوا فاحِشَةً اَوْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاَّ اللهُ وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلى‏ ما فَعَلُوا وَ هُمْ يَعْلَمُونَ»[15]. حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام)  فرمودند: «زمانی که اين آيه نازل شد، ابليس بر فراز كوهى به مكه شد كه به آن كوه ثور مى‏گويند و با صداى بلند همه عفريت‏ها را فرا خواند. آنان، همه پيش او آمدند و گفتند: اى سرور ما! براى چه ما را فرا خواندى؟ گفت: اين آيۀ قرآن نازل شده است. چه كسى از عهدۀ آن برمى‏آيد؟ عفريتى گفت: من آنان را از توجه به اين آيه، با اين كار و آن كار، باز مى‏دارم. شيطان گفت: تو درخور اين كار نيستى. يكى برخاست و همان گونه سخن گفت و ابليس هم همان گونه پاسخ داد. در اين هنگام، «وسواس خناس» برخاست و گفت: من از عهدۀ اين كار برمى‏ آيم. ابليس پرسيد: چگونه؟ گفت: آنها را به وعده و آرزو مى‏ فريبم تا نخست در خطا و گناه افتند، و چون به گناه افتادند، استغفار كردن را از ياد ايشان مى‏برم. ابليس گفت: آرى، تو شايستۀ اين كارى و او را تا روز قيامت بر اين كار گماشت»[16].‏

     پس وقتی تمام وجود انسان را دنیا پر کرد و وجودش تماماً عشق به دنیا بود و لاغیر، آخرت چنان در نظر او کم رنگ می شود که تصوّر می کند مال و ثروت، او را جاودانه خواهد ساخت «يَحْسَبُ اَنَّ مالَهُ اَخْلَدَهُ»[17]. شیطان این دنيا را چنـان برای انسان تزئین کرده و زیبا جلوه گر می سازد که در حبّ دنیا و مافیها غوطه ور می شود و تمام تلاش او فقط برای دنیا صورت می گیرد و نهايتاً دست خالی به سرای آخرت می رود. دنیا مزرعه ای است که انسان هرچه در آن بکارد، در آخرت آن را درو خواهد کرد «اَلدُّنْيا مَزْرَعَةُ الْآخِرَة»[18].

     انسان در دنیا مسافر است، لکن گاهی در اثر اغوای شیطان، مسافر بودنِ خود را فراموش کرده و می پندارد که در این دنیا جاویدان خواهد بود، ولذا تمام همّ و غم و تلاش او برای دنیا می باشد و از آنجا که برای آخرت خود کار نکرده است، دست خالی به سرای آخرت می رود. از اینرو به هنگام مرگ، فرشتگان الهی از صورت او می زنند که: چرا دست خالی آمدی و با خود توشه ای نیاوردی؟ «يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ»[19]. صد و بیست و چهار هزار پیغمبر آمده اند تا به ما بگویند این دنیا قلیل است، ولی شیطان آن را تزئین کرده و زیبا جلوه می دهد تا انسان را دچار کثرت طلبی نماید. تزئین دنیا و مافیها از مهمترین دام های شیطان است و وابستگی های انسان و نقاط ضعف او، بهترین پایگاه برای حملات شیطان می باشد. کسی که علم پرست و مقام و منصب و مدرک پرست و... است، شیطان هم از این نقاط ضعف او استفاده کرده و آنها را برای او می آراید و تزئین می کند و از این راه او را از سعادت محروم می دارد.

     جوانان عزیز، تحصیل علم و کسب مدارج عالیه و...، زمانی ارزشمند است که شما را در مسیر بندگی خداوند یاری کند، وگرنه آن علمی که به قصد کسب مدرک و مقام و امتیازات دنیوی باشد، نه تنها نور نیست، بلکه ظلمت و حجاب اکبر می باشد «اَلْعِلْمُ هُوَ الْحِجابُ الْاَکْبَرُ»[20] و پُرواضح است برای جوانی که کسب مدرک و... مهم است، شیطان علمِ غیر الهی را در نظر او خواهد آراست و او را از این طریق طعمۀ خود خواهد ساخت. به همین ترتیب مال و ثروت، زمانی ارزشمند است که با آن رضایت پروردگار و سرای باقی کسب و تحصیل شود. پس بجاست که انسان ثروتی بیندوزد که وقتی خواست از گمرکِ دنیا خارج شود، به او اجازۀ عبور بدهند. هرچه در دنیاست، اعم از خانه، ویلا، باغ، اتومبیل، فرش و... همه زینت زمین هستند و در این دنیا باقی می مانند «اِنّا جَعَلْنا ما عَلَى الْاَرْضِ زينَةً لَها»[21]. زینت انسان، ایمان و تقواست «حَبَّبَ اِلَيْكُمُ الْايمانَ وَ زَيَّنَهُ فی‏ قُلُوبِكُم‏»[22].

     پس انسان باید آن ثروتی را بیندوزد که به هنگام رفتن از دنیا بتواند با خود ببرد. آن ثروتی که در جهـان دیگر از انسان پذیرفته می شود، ثروت ایمان و تقواست «فَاِنَّ خَيْرَ الزّادِ التَّقْوى‏»[23]، امّا شیطان زینتِ ایمـان را کم رنگ کرده و دنیـا را برای انسـان زینت داده و می آراید.

     انسان فطرتی دارد و طبیعتی؛ فطرت انسـان او را به عـالم بالا می کشد و طبیعت او، او را به پایین می کشد و شیطان همواره از طبیعت انسان برای اغوای او استفاده می کند. استـاد جوادی آملی می فرمایند: «شیطان روانشناس ماهری است»، خوب می داند که انسان را از چه راهی اغوا کند؛ او چندین هزار سال عبادت کرده و نقاط ضعف انسان را خوب دریافته، ولذا دنیا را برای او چنین می آراید و تزئین می کند. یکی از برنامه های تزئینی شیطان برای اغوای انسان، برنامه های اضلالی اینترنتی و ماهواره ای بخصوص برای نوجوانان و جوانان است. حقیقتاً فاجعۀ عظیمی است که جوان در اوج جوانی و در چلچراغ زندگیش کـه زمـان خلاقیّت و نـوآوری و مطـالعه و دست یـابی بـه علم حقیـقی و معرفت افزایی است، فریفتۀ این برنامه های تزئینی شیطان گردد و تمام آنها را فدای برنامه های اضلالی کند و درواقع تیشه به ریشۀ سعادت خود زند.

 

[1]- البتّه زينت می دهم برای آنها (مبارکه حجر/39).

[2]- ای دنيا، ای دنيا، از من دور شو، آيا برای من خودنمايی می کنی؟ يا شيفتۀ من شده ای تا روزی در دل من جای گيری؟ هرگز مباد! غير مرا فريب ده، که مرا در تو هيچ نيازی نيست، البتّه به تحقيق تو را سه طلاقه کرده ام تا بازگشتی نباشد (نهج البلاغه، حکمت77).

[3]- دوست داشتنِ دنيا، سرآمد تمام خطاهاست (بيان نورانی حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ)؛ بحارالانوار، ج51، ص258).

[4]- روزی که می گويند مردان منافق و زنان منافق به کسانی که ايمان آورده اند، نظری به ما بيفکنيد تا ما از نور شما پرتوی برگيريم (مبارکه حديد/13).

[5]- به آنها گفته مى‏شود: به پشت سر خود بازگرديد، پس بجوئيد نور را (مبارکه حديد/13).

[6]- زمانی که خورشيد درهم پيچيده شود﴿1﴾ و زمانی که ستارگان تيره شوند﴿2﴾ (مبارکه تکوير/1و2).

[7]- خداوند نور آسمانها و زمين است (مبارکه نور/35).

[8]- نورشان در حرکت است پيش رويشان (مبارکه تحريم/8).

[9]- بحارالانوار، ج64، ص23

[10]- فريب داد شما را آرزوها، تا آمد امر خداوند (مبارکه حديد/14).

[11]- بحارالانوار، ج1، ص131

[12]- مبارکه غاشيه/3

[13]- مبارکه مؤمنون/115

[14]- و تبعيّت نکنيد گام های شيطان را، همانا او برای شما دشمنی است آشکار (مبارکه انعام/142).

[15]- و کسانی که زمانی که انجام دادند کار زشتی يا ظلم نمودند بر نفسهايشان، ياد می کنند خداوند را، پس استغفار می کنند برای گناهانشان، و کيست که بيامرزد گناهان را مگر خداوند، و اصرار نمی کنند بر آنچه انجام می دهند درحالی که ايشان می دانند (مبارکه آل عمران/135).

[16]- لَمّا نَزَلَتْ هذِهِ الْآيَةُ وَ الَّذينَ اِذا فَعَلُوا فاحِشَةً اَوْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ صَعِدَ اِبْلِيسُ جَبَلًا بِمَكَّةَ يُقالُ لَهُ ثَوْرٌ فَصَرَخَ بِاَعْلى صَوْتِهِ بِعَفاريتِهِ فَاجْتَمَعُوا اِلَيْهِ فَقالُوا يا سَيِّدَنا لِمَ دَعَوْتَنا قالَ نَزَلَتْ هذِهِ الْآيَةُ فَمَنْ لَها فَقامَ عِفْريتٌ مِنَ الشَّياطينِ فَقالَ اَنَا لَها بِكَذا وَ كَذا قالَ لَسْتَ لَها فَقامَ آخَرُ فَقالَ مِثْلَ ذلِكَ فَقالَ لَسْتَ لَها فَقالَ الْوَسْواسُ الْخَنّاسُ اَنَا لَها قالَ بِماذا قالَ اَعِدُهُمْ وَ اُمَنّيهِمْ حَتّى يُواقِعُوا الْخَطيئَةَ فَاِذا واقَعُوا الْخَطيئَةَ اَنْسَيْتُهُمُ الْاِسْتِغْفارَ فَقالَ اَنْتَ لَها فَوَكَّلَهُ بِها اِلى يَوْمِ الْقِيامَة (بحارالانوار، ج70، ص351).

[17]- گمان می کند اينکه اموالش او را جاودانه خواهد ساخت (مبارکه همزه/3).

[18]- دنيا مزرعۀ آخرت است (بيان نورانی حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ)؛ مجموعه ورام(تنبيه الخواطر)، ج1، ص183).

[19]- می زنند بر صورت هايشان (مبارکه حضرت محمّد(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ)/27).

[20]- علم، آن است حجاب بزرگتر (شرح دفتر دل علامه حسن زاده آملی، تأليف صمدی آملی، ج1، ص187).

[21]- همانا ما قرار داديم آنچه بر زمين است را زينتی برای آن (مبارکه کهف/7).

[22]- محبوب داشت برای شما ايمان را و زينت داد آن را در قلبهايتان (مبارکه حجرات/7).

[23]- پس همانا بهترين توشه تقواست (مبارکه بقره/197).