استاد جوادی آملی در مورد قسمت پايانی آيۀ شريفه می فرمايند: «جملۀ «اِنَّ اللهَ اَعَدَّ لِلْكافِرينَ عَذاباً مُهيناً» به اين معناست که اگر شما دستورهای الهی را در متن جنگ فراموش نکنيد و در حال خوف هم نماز از يادتان نرود، خداوند آنها را خوار و شما را پيروز می کند و دستور به اخذ سلاح از يک سو و رعـايت هوشمندی از سوی ديگر، برای آن نيست کـه کـافران آسيب پذير نيستند، بلکه عذاب الهی خواه در دنيا و خواه در آخرت برای آنها آماده شده است»[1].

     استاد جوادی آملی می فرمايند: «دستور رعايت هوشمندی در حال نماز خوف، دربارۀ افراد عادی است، وگرنه انسان کامل و معصوم که از جوامع الکلم *برخوردار است، در متن نماز، از کارهای الهی غفلت ندارد، هرچند به امور عادی عنايت نمی کند؛ مانند آنچه دربارۀ حضرت علی(عَلَيهِ السَّلام) که غرق در جمال و جلال حق بود، نقل شده است. بر پايۀ برخی نقل ها، هنگام کشيدنِ تيرِ شکسته از پای مبارک اميرالمؤمنين علی(عَلَيهِ السَّلام) در حال سجده، آن حضرت چنان غرق در نماز بود، که بيرون آوردن تير را حس نکرد*؛ ولی آنگاه که سائلی در مسجد از مردم کمک خواست، او در حال رکوع، با اشاره، به سائل فهماند که انگشتر را از دستش بيرون آوَرَد*»[2]. حال در اینجا سؤالی پیش می­آید و آن اینکه: وقتی در حال نماز پیکان را از پای مبارک حضرت علی(عَلَيهِ السَّلام) کشیدند و آن بزرگوار متوجه نشدند، چگونه زمانی که در مسجد در حال نماز بودند و سائلی آمد و از اهل مسجد تقاضای کمک نمود و کسی اجابت نکرد، در حال رکوع اشاره به انگشت مبارکشان نمودند و سائل انگشتری را از انگشتشان درآورد و آن بزرگوار به نمازشان ادامه دادند؟ استاد جوادی آملی می­فرمایند: «در پاسخ لازم است عنایت شود که بین دو موردِ یاد شده، تفاوت فراوانی است، بطوری که توجه به دردِ پا مُنافی حضور قلب است؛ ولی توجه به درخواست نیازمند، منافی آن نیست. اگر آن حضرت، بیرون آوردنِ تیر را بفهمد یا صدای سائل را نشنود، با مناجات الهیِ وی منافات دارد، نه غیر آن؛ زیرا یاریِ ضعیف، صدقه است و مؤمن، مظهر لطف خداوند و عیادت او عبادت است، پس اگر کسی صدای مستضعفِ مستمند را نشنود، اهل مناجات با خدا نیست؛ امّا عدم توجه به درد پا در حال استغراق در عبادت را می­توان به وسیلۀ بعضی از مثال­ها بـه فهم نزدیک کرد؛ مگر عدّ ه­ ای در جمـال یوسف(عَلَيهِ السَّلام) غرق نشدند و دست خود را نبریدند؟ «وَ قَطَّعْنَ اَيْدِيَهُنَّ‏»[3]. آری، کسی که در جمالِ یوسف آفرین غرق است، بیرون کشیدنِ تیر را هرگز حس نمی­کند. باید گفت کوته نظری است کسی خیال کند مقام معنوی امیرالمؤمنین علی(عَلَيهِ السَّلام) در همین حدّ خلاصه می­شود که دردِ بیرون کشیدنِ تیر از پای مبارکش را حسّ نکرد یا پس از ضربت خوردن فرمود: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَة»[4]، چون یکی از شاگردان ایشان نیز قبل از جریان شهادت حضرت علی(عَلَيهِ السَّلام)، هنگام شهادت این جمله را بر زبان آورد*. مقام والای ایثارِ خاندان عصمت و طهارت(عَلَيهِم السَّلام) برتر از این است که کسی دربارۀ آنان، فقط به نزول سورۀ «انسان» استدلال کند، زیرا در این عملِ صالح، «(بانو)فضّه» نیز سهیم بود*. گرسنه ماندن و سهمیّۀ خود را به دیگری دادن، از (بانو)فضه نیز برمی آید که نه امام بود و نه امامزاده»[5].

 

[1]- تفسير تسنيم، تأليف استاد جوادی آملی، ج20، ص293

* جوامع الکلم به اين معنی است که انسان کامل کليۀ معارف ظاهری و مقامات باطنی را داراست.

* ارشادالقلوب، ج2، ص22؛ المحجة البيضاء، ج1، ص397-398.

* مجمع البيان، ج3-4، ص324؛ التفسير الکبير، مج6، ج12، ص28.

[2]- تفسير تسنيم، تأليف استاد جوادی آملی، ج20، ص296

[3]- و بريدند دستهای خود را (مبارکه یوسف(عَلَيهِ السَّلام)/31).

[4]- قسم به پروردگار کعبه که رستگار گشتم (الاربعون حديثا، ص3، بحارالانوار، ج42، ص239).

* مجمع البيان، ج1-2، ص881؛ بحارالانوار، ج20، ص148.

* الامالی، صدوق، ص212.

[5]- تفسیر تسنیم، تأليف استاد جوادی آملی، ج20، صفحات297و 298