ماه شریف رجب، علاوه بر اینکه ماه هجرت است، ظرف یک هجرت عظیم نیز می­باشد که همان ایّام البیض این ماه شریف است که از قله های این ماه است. سه روز سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه شریف رجب، ایّام اعتکاف است و اعتکاف، از بزرگترین هجرت­های استحبابی برای خودسازی و غبارروبی و احرام بستن و معتکف شدن است و مقدّمۀ احرام يک ماهۀ ماه مبارک رمضان می­باشد.

     همان­طور که در جهاد و هجرت، گاهی جسم مجاهد و مهاجر است و گاهی روح، همانگونه در اعتکاف نیز، گاهی جسم معتکف است و گاهی روح و جان معتکف می­باشد. اعتکاف بدن و جسم، سه روز از خانه به­ مسجد مشرّف شدن و روزه ­گرفتن و از مسجد جز برای امور ضروری خارج نشدن و اعمال خاصّ آن سه روز را انجام دادن است، ولی اعتکاف روح، از خود به خداوند سفر کردن، از خودِ دانی به خود عالی هجرت نمودن، از بُعد طبیعی به بُعد فطری و الهی هجرت کردن و سه روز دل را به حرم بردن و حرم الله کردن است «اَلْقَلْبُ حَرَمُ الله»[1] که این احرام، احرام ابدی است. این اعتکاف همانند وقوف در عرفات است. عرفات خارج از حرم می باشد و دالان تطهیری قبل از مشعرالحرام و ورود به بيت اللهِ الحرام است، برای اینکه انسان به خود حقیقی بپردازد و اندیشه کند و به شعور و معرفت برسد. معتکف حقیقی نیز به مدت سه روز از تعلّقـات و تعیّنـات دنیـوی فـاصله می گیرد و جان و روحش به اعتکاف می نشیند و با توبه و استغفار تطهیر می گردد و با اندیشیدن در اوضاع روحانی خود، درمی یابد که انسان تنها برای خوردن و خوابیدن و... به دنیا نیامده است و دنیا و هر آنچه در آن است، خادم اوست و خداوند متعال دنیا و مافیها را برای آن قرار داده که انسان آن را برای رسیدن به محبوب ازلی و ابدی به استخدام خود گیرد. زندگی دنیوی جز ابزاری برای انسان نیست، ولذا باید نگاه او به دنیا، نگاه ابزاری باشد، نه نگاه هدفی؛ همـانطور کـه حضرت مولی الموحّـدین، امیرالمؤمنین علی(عَلَيهِ السَّلام) می فرمایند: «خداوند رحمت کند آن انسانی را که آنچه لازم است، برای نفس خود تهیه و خویشتن را برای قبر مستعد و آماده سازد، آن انسانی که بداند از کجا آمده و در کدام راه است و به سوی کدام مقصد بازمی گردد»[2]. اعتکاف برای آن است که انسان اندیشه کند و دریابد، همانطور که از طرف خداوند آمده «اِنّا لِلَّه‏»[3]، همانطور هم به طرف خداوند برمی گردد «وَ اِنّا اِلَيْهِ راجِعُون‏»[4].

     انسان آمده است تا در مدرسۀ دنیا، لایق حضور در محضر ربّ گردد؛ آمده است تا در ادبستان دنیا، نفس خود را تربیت کند و با نفسی به اطمینان رسیده، به سوی معبودش مراجعت نماید.

     پس معلوم می شود بالاترین هجرت، هجرت درونی است و اعتکاف، نوعی هجرت می باشد و چه زیباست آنجا که انسان در مرحلۀ انتخاب و بزنگاه آزمایش قرار می گیرد، خواست خداوند را بر خواست خود ترجیح دهد، حضرت امـام سجاد(عَلَيهِ السَّلام) از قول خدای عزّ و جلّ می فرمایند: «وَ عِزَّتی وَ عَظَمَتی وَ جَلالی وَ بَهائی وَ عُلُوّی وَ ارْتِفاعِ مَكانی لا يُؤْثِرُ عَبْدٌ هَوایَ عَلى هَواهُ اِلّا جَعَلْتُ هَمَّهُ فی آخِرَتِهِ وَ غِناهُ فی قَلْبِهِ وَ كَفَفْتُ عَلَيْهِ ضَيْعَتَهُ وَ ضَمَّنْتُ السَّماواتِ وَ الْاَرْضَ رِزْقَهُ وَ اَتَتْهُ الدُّنْيا وَ هِیَ راغِمَة»[5] به عزت و عظمت و جلال و روشنائى و بلندى و ارتفاع مقام خود سوگند، هيچ بنده‏اى خواست و ارادۀ مرا بر هواى نفس خود مقدم نمی دارد، مگر اينكه‏ چند نعمت بر او می بخشم:

      اول اینکه: همّت او را در آخرتش قرار می دهم و دنیا را چنان در چشم او کوچک می کنم که به عظمت وجود خویش واقف می شود و می داند که دنیا و تمام آنچه که در آن است، خادم اوست، ولذا خود را ارزان نمی فروشد. همانطور که در حدیث قدسی آمده است: اى بنده‏ام، من همه اشياء را بخاطر تو خلق كردم و تو را براى خودم آفريدم‏ «عَبْدی خَلَقْتُ الْاَشْياءَ لِاَجْلِكَ وَ خَلَقْتُكَ لِاَجْلی‏»[6]. دنیا با تمام زر و زیورِ فریبنده اش چنان در چشم بنده ام کوچک می گردد که دیگر فریب آن را نمی خورد، همانطور که حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «غُرّی غَيْری لا حاجَةَ لی فيكِ قَدْ طَلَّقْتُكِ ثَلاثا»[7] (ای دنیا!) ديگرى را فريب ده، مرا نيازى در تو نيست كه همانا من تو را سه طلاقه کرده ام.

     دوّم اینکه: او را از درون چنان ثروتی می بخشم و چنان او را دروناً غنی می کنم که در برابر هيچ چیز دنیا سر فرود نمی آورد و در برابر زرق و برق دنیا و جاذبه های دنیوی، روحش موج برنمی دارد. چنین کسی می داند چنان ثروتی دارد که دیگران آن را ندارند، لذا نه در برابر مصائب و مشکلات و سختی ها خود را می بازد، و نه در رفاه و خوشی ها از حد تعادل خارج می شود. نه تعریف و تمجید دیگران او را دچار غرور می سازد و نه ناسپاسی ها و برخوردهای ناهنجار مردم، روح او را متلاطم می کند. چنین کسی به غنای مطلق وصل شده و مظهر صفت غنای پروردگار گشته است «يا اَيُّهَا النّاسُ اَنْتُمُ الْفُقَراءُ اِلَى اللهِ وَ اللهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَميد»[8].

     سوم اینکه: زندگی او را خودم کفایت می کنم و تمام نیازهای مادّی و معنوی او را بر عهده می گیرم «اَ لَيْسَ اللهُ بِكافٍ عَبْدَهُ»[9]. خداوند زندگی و ظاهر و باطن کسی را که خواستِ او را بر خواست خود ترجیح داده، بطور کامل کفایت می نمايد. چنین انسانی در تمام مراحل زندگی و در انتخابهای خود مراقب است که با خواست خداوند مغایرت نداشته باشد. او توجه دارد که خداوند به کدام زندگی، کدام مَهریه، کدام جهیزیه، کدام رشتۀ تحصیلی و کدام رشتۀ کاری و... راضی است و آن را انتخاب می کند.

     چهارم اینکه: آسمان و زمین را ضامن روزی او قرار می دهم. روزی تنهـا رزق و روزی ظـاهری نیست، بلکه ایمـان و تقوا، بالاترین روزی هـاست، درجـات تقـوا رزق است، علـم الیقیـن رزق است، عین الیقین رزق است، حق الیقین رزق کريم است، معرفت و عشق و محبت رزق است و اخلاص، مرحلۀ عالی تری از رزق می باشد، همانطور که خداوند متعال می فرماید: «وَ فِی السَّماءِ رِزْقُكُم‏»[10]. این روزیِ جان شماست که در آسمان است، ولی در مورد رزق و روزی جسمانی می فرماید:«كُلُوا وَ ارْعَوْا اَنْعامَكُم‏»[11] یا «مَتاعاً لَكُمْ وَ لِاَنْعامِكُم‏»[12].

     رزق ولایت امیرالمؤمنین حضرت علی(عَلَيهِ السَّلام) بالاترینِ روزی هاست که از سوی خداوندِ رزّاق متین شامل حال بندگانی می شود که در زندگی، وقتی در معرض آزمایش و غربال شدن قرار گرفتند، خواست خداوند را بر خواست خود ترجیح می دهند و در هر مرحله با روسفیدی بالاتر، رزق بالاتری را دریافت می دارند.

     پنجم اینکه: دنیا به او روی می آورد. یعنی اگر انسان سعی و تلاش خود را در جهت کسب رضایت خداوند بکار گیرد، قبل از آخرت، زندگی دنیوی او سر و سامان می یابد. به عبارت دیگر، سعادت دنیوی در انتخاب آخرت مندرج است.

     مطلبی که در مورد اعتکاف قابل توجه می باشد، اين است که: اعتکاف سه روزه، با ولادت حضرت علی(عَلَيهِ السَّلام) آغاز می شود و چنانچه جان و روح انسان، اعتکاف جسمی را یاری نکند و روحش تربیت نگردد، بعد از اعتکاف، دوباره به حال سابق خود برمی گردد و خلاف و معصیت را از سر می گیرد، ولی وقتی روح و جان انسان، جسم او را در اعتکاف همراهی کرد، جان او بعد از سه روز مناجات و در حضور معبود بودن، متحوّل شده و صبغۀ الهی می گیرد و اعتکافش به احرام ابدی تبدیل می گردد و در کلیۀ اعمال و اخلاق و رفتار او مؤثر واقع می شود. چنین کسی دیـگر بعد از اعتکـاف، نمـاز صبحش قضـا نمی شود، دروغ نمی گوید، غیبت نمی کند، در امر حجاب سستی و کوتاهی نمی ورزد. معتکف حقیقی، دیـگر تندخو و پرخاش گر نیست.

     اولین اثر اعتکاف باید در خانواده ظاهر شود. به این صورت که همسر و فرزندان ببینند که مادر، بعد از اعتکاف، دیگر بداخلاق و عصبانی و پرخاشگر نیست و فضای خانه، فضای محبت و عاطفه و مودّت و محبت و فضای مدارا و تغافل و سازگاری شده است و دیگر تنش زا و متشنّج نمی باشد. چنین اعتکافی، اعتکاف حقیقی و باطنی و به عبارت دیگر، اعتکاف اکبر بوده و ارزش و فضیلت بسیاری در پیشگاه الهی دارد. البته اعتکاف ظاهری هم بدون اجر و پاداش نیست و چنین نیست که معتکف ظاهری، دست خالی برگردد، ولی تفاوت از زمین تا آسمان است.

     مطلبی که در راستای مطالب مذکور لازم به یادآوری می باشد، این است که: با توجه به اینکه دین اسلام، دین خانواده محور است، لذا شرکت در اعتکاف، باید با رضایت افراد خانواده اعم از پدر و مادر و همسر و فرزندان صورت گیرد، وگرنه در صورتی که پدر و مادر یا همسر ناراضی باشند و یا موجب بدبینی فرزندان نسبت به دین شود، در خانه ماندن اجر و فضیلت بالاتری دارد، همان گونه که در شب مقدّس قدر، چنانچه افراد خانواده ناراضی یا مریض الحال بودند، شب قدرِ انسان در خانه اش است و ماندن در نزد خانواده اجر و پاداش بالاتری دارد.

     مطلب دیگر که در مورد اعتکاف لازم به ذکر می باشد، این است که: در ایّام اعتکاف، افرادی شرکت دارند که سال به سال می گذرد و حقایق دینی به گوششان نمی رسد و امر به معروف و نهی از منکر نمی شوند، و اين درحالی است که فضای خانواده و فضای تحصیلی آنان نيز ناسالم می باشد، ولذا بر معتکفان بیدار و آگاه فرض و واجب است که در این ایّام به جای افراط در خوابیدن، حقایق را به گوش جوانان معتکف برسانند و از راه میان بُر ره به مقصد اعلی برند. پُرخوابی آفت است و خدای سبحان در حديث قدسی می فرمايد: «اَخِّرْ نَوْمَکَ اِلَی الْقُبُور»[13] خوابت را برای قبرها به تأخير انداز.

     نکته ای که در مورد شرکت در اعتکاف قابل توجه می باشد، این است که اگر برای کسی توفیق تشرّف به سفرهای زیارتی حاصل شد یا کسی موفّق به اعتکاف گردید، مبادا خود را یک سر و گردن بالاتر از دیگران ببیند. حضرت امام محمد باقر(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «اِنَّ اللهَ خَبَاَ ثَلاثَةَ اَشْياءَ فی ثَلاثَةِ اَشْياءَ ... وَ خَبَاَ اَوْلِياءَهُ فی خَلْقِهِ فَلا تُحَقِّرَنَّ اَحَداً فَلَعَلَّ الْوَلِیَّ ذلِك‏»[14] همانا خداوند سه چیز را در سه چیز پنهان نموده است... و خداوند اولياء (دوستان مخصوصش) را در ميان مخلوقاتش مخفی کرده است، پس البته هيچ کس را کوچک مشمار که شايد او، دوست مخصوص خداوند باشد.

«کس نداند کاندرین بحر عمیق          سنگریزه قرب دارد یـا عقیق»

     اگر اعتکاف، اعتکاف حقیقی باشد، تواضع و خاکساری می افزاید. زیباترین لقب حضرت امیرالمؤمنين علی(عَلَيهِ السَّلام) که حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) آن بزرگوار را به آن، ملقّب فرموده بودند و خودشان نیز بسیار دوست داشتند، «اَبُوتُراب»[15] به معنای پدرِ خاک بود. تواضع نشان ایمان و توحید و شاخصۀ تقواست. هر چه مقام ایمانی بالاتر باشد، انسان خود را از دیگران پایین تر می داند. در بيانی نورانی از حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) آمده است که فرمودند: «هرکه بر این باور باشد که از دیگران برتر است، او در شمار مستکبران است، شخصی عرض کرد: اگر گنه کاری را ببیند و به سبب بی گناهی و پاکدامنی خود، خویشتن را از او برتر بداند چه؟ حضرت فرمودند: هیهات، هیهات، چه بسا که او آمرزیده شود، اما تو را برای حسابرسی نگه دارند»[16]. بنابراین مبادا انجام اعمال ظاهری اعتکاف و زيارت و... به جای تواضع و خاکساری باعث غرور و تکبّر انسان شود.

     از تمام معتکفان حقیقی التماس دعا داریم و امیدواریم که اعتکافشان، اعتکاف محمد و آل محمدی(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) باشد و ان شاءالله تعالی اولین درخواست ما در این شبها و روزها، خصوصاً در شب ولادت حضرت علی(عَلَيهِ السَّلام) ظهور مبارک فرزند بزرگوارشان، حضرت ولیّ عصر(عجِّل­اللهُ­تعالی­فَرَجَهُ­الشَّريف) و توفیق انتظار حقیقی و قرار گرفتن در جرگۀ منتظران واقعی باشد و سپس نجات تمام مسلمین که در سرتاسر عالم به دست مستکبران گرفتارند. همچنین حیاتی محمد و آل محمدی(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) از آن بزرگوار برای خود و دیگران درخواست نمائیم که حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) راه رسیدن به این حیات طیّبه را نشان می دهند. بیعت با آن بزرگوار، تنها راه نجات است و بیعت حقیقی همان پیمان اطاعت است که خود فرمودند: «فَاِنْ اَطَعْتُمُونی فَاِنّی حامِلُكُمْ اِنْ شاءَ اللهُ عَلى سَبيلِ الْجَنَّة»[17] پس اگر اطاعتم کنید، پس همانا من حامل شما خواهم بود به راه بهشت ان شاء الله. آری اگر انسان به بزرگترین باب پروردگار که باب ولایت است متوسّل گردد و دست به دامان آن بزرگواران شود، آنان او را تنها نمی گذارند و دستش را گرفته او را به سمت الله می برند. حقیقتاً که آن بزرگواران بهترین رفیقان راه هستند «حَسُنَ اُولئِكَ رَفيقا»[18].

     در پـایـان برای حُسن ختـام جلسه، بیـانی نورانی از حضرت مولی الموحّدین، امیرالمؤمنین علی(عَلَيهِ السَّلام) استفاده می گردد که فرمودند: «اَعينُونی بِوَرَعٍ وَ اجْتِهادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدادٍ»[19] کمک کنید مرا با تقوا و خویشتن داری و حفظ خود از گناهان و معاصی و محارم الله و با سعی و تلاش و جهد و کوشش در مسیر حقّ و با عفّت و حجب و حیا و با استقامت و پایداری در این مسیر مبارک.

     عزیزان جوان و نوجوان، دوران جوانی دوران انتخاب است، با عمل به فرمودۀ نورانی پدرتان حضرت مولی الموحّدين علی(عَلَيهِ السَّلام)، انتخاب مبارکی برای خود فراهم بیاورید و عمر و جوانی خویش را هدفمند سازید. اگر خداوند و اولیای الهی را انتخاب کردید، آن را حفظ نمایید و در این مسیر استقامت و پایداری داشته باشید تا شما هم مورد تأیید ملائک الهی قرار گیرید «اِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ اَلاّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ اَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی‏ كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»[20].

     «بارالهـا! بـه روان مقدّس حضـرت محمّـد و آل محمّـد(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) درود فـرسـت و در امـر ظـهـور و فـرج مـولا و مقتـدایـمـان حضـرت ولیّ­عصر(عجِّل­اللهُ­تعالی­فَرَجَهُ­الشَّريف) تعجیل بفرما. پروردگارا! توفيق بيداری از خواب گران غفلت و توبۀ حقيقی از تمام خطاها و قصورها و معاصی به همۀ ما مرحمت بفرمـا. خداوندا! همۀ ما را از شرّ نفس و شيطان و سقوط در ورطۀ هلاکت معنوی، مصون و محفوظ بفرما و توفيق هجرت معنوی و باطنی به همۀ ما عنايت بفرما. پروردگارا! همۀ ما را از شيعيان و پيروان حقيقی حضرات اهل بيت عصمت و طهارت(عَلَيهِمُ­السَّلام) مقرّر بفرما و از شفاعت کبرای آن بزرگواران بهره­مند بفرما. به بیماران مؤمنین شفای عاجل عنایت بفرما. اموات محترم غریق رحمت بفرمـا. به مسلمانان ستمدیده علی­الخصوص مردم مظلوم فلسطین، عراق، سوریه و يمن نجات کرامت بفرما».

 

«بِالنَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطّاهِرينَ

صَلَواتُکَ عَلَيهِ وَ عَلَيهِمْ اَجْمَعينَ»

 

[1]- قلب، حرم خداوند است (بيان نورانی امام صادق(عَلَيهِ السَّلام)؛ بحارالانوار، ج67، ص25).

[2]- رحم الله امرء اعد لنفسه و استعد لرمسه و علم من این فی این و الی این (اعلام الدين، ص344).

[3]- همانا ما از خداييم (مبارکه بقره/156).

[4]- و همانا ما به سوی او مراجعت کنندگانيم (مبارکه بقره/156).

[5]- بحارالانوار، ج67، ص77

[6]- الجواهر السنية، كليات حديث قدسى، ص710

[7]- ارشادالقلوب، ج2، ص215

[8]- ای مردم، شماييد فقيران به سوی خداوند و خداوند، اوست بی نيازِ ستوده (مبارکه فاطر/15).

[9]- آيا نيست خداوند کفايت کننده بنده اش را (مبارکه زمر/36).

[10]- و در آسمان است روزی شما (مبارکه ذاريات/22).

[11]- بخوريد و بچرانيد چهارپايانتان را (مبارکه طه/54).

[12]- ماية بهره مندی است برای شما و چهارپايانتان (مبارکه نازعات/33).

[13]- الجواهر السنية، كليات حديث قدسى، ص162

[14]- بحارالانوار، ج78، ص188

[15]- ارشاد القلوب، ترجمه طباطبايی، ص18

[16]- وَ مَنْ ذَهَبَ اَنَّ لَهُ عَلَى الْآخَرِ فَضْلًا فَهُوَ مِنَ الْمُسْتَكْبِرينَ فَقُلْتُ اِنَّما يَرى اَنَّ لَهُ عَلَيْهِ فَضْلًا بِالْعافِيَةِ اِذا رَآهُ مُرْتَكِباً لِلْمَعاصی فَقالَ هَيْهاتَ هَيْهاتَ فَلَعَلَّهُ اَنْ يَكُونَ غُفِرَ لَهُ ما اَتى وَ اَنْتَ مَوْقُوفٌ مُحاسَب‏... (بحارالانوار، ج70، ص226).

[17]- الحياة با ترجمه احمد آرام، ج‏2، ص314

[18]- خوبند آن گروه از حيث رفاقت (مبارکه نساء/69).

[19]- ارشاد القلوب الى الصواب، ج‏2، ص214

[20]- همانا کسانی که گفتند پروردگار ما خداوند است، سپس استقامت کردند، نازل کرده می شوند بر ايشان فرشتگان اينکه نترسيد و اندوهگين نشويد و بشارت بـاد بر شما بهشتی که وعده داده می شديد (مبارکه فصلت/30).