مطلب دیگر در رابطه با آیۀ شریفۀ سابق که لازم به ذکر می­باشد، در مورد حکمت است «وَ اَنْزَلَ اللهُ عَلَيْكَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ». حکمت، به اعتقاد و قول و فعل و سخن و عمل و اخلاق راست و درست گفته می­شود که مطابق با حق و حقیقت و وحی الهی باشد؛ یعنی حکمت، آن معارف اعتقادی و اخلاقی و عملی است که کاملاً مطابق با وحی است و بطور کلّی اعتقاد و اخلاق و عمل محکم و دارای استحکام که جای هيچ گونه ایراد و اشکال در آن نباشد، حکمت است. حکمت از محکم می باشد، ولذا سخنِ با استحکام که کاملاً مطابق با قرآن کریم و کلام و عمل اهل بیت عصمت و طهارت(عَلَيهِم السَّلام) است حکمت نامیده می­شود. خدای سبحان حکیم است «وَ اللهُ عَليمٌ حَكيم‏»[1] و هرآنچه فرموده حکیمانه است، ولذا قرآن کریم هم که از جانب اوست و فعل و قـول خدای حکیم است «مِنْ لَدُنْ حَكيمٍ عَليم‏»[2]، سراسر حکمت می باشد «وَ الْقُرْآنِ الْحَكيم‏»[3]، «وَ اَنْزَلَ اللهُ عَلَيْكَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ». حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) و حضرات اهل بیت عصمت و طهارت(عَلَيهِم السَّلام) که مظاهر اتمّ و اکمل اوصاف خدای سبحان هستند، حکيم بوده و تمام اعمال و رفتار و گفتارشان حکیمانه است. بنابراين انسـانی کـه بـه قرآن حکیم عمل نمـایـد و از رسـول الله(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ) و اهل بیت(عَلَيهِم السَّلام) تأسّی نماید که حکیم هستند، به میزان عمل به قرآن و تأسّی از آن بزرگواران، از حکمت الهی بهره­مند شده و قول و فعلش حکیمانه می­گردد. اولیای الهی و علمای ربّانی و انسان­های والا هم، به اين علّت که تابع حضرات معصومین(عَلَيهِم السَّلام) هستند، اعتقاد و قول و فعلشان حکیمانه است. بنابراين يکی از علائم ایمان حقیقی، آن است که مؤمن، عمل غیرحکیمانه و رفتارهای غیرحکیمانه نداشته باشد.

 

[1]- و خداوند عليم و حکيم است (مبارکه توبه/15).

[2]- از طرفِ خداوندِ حکيم و دانا (مبارکه نمل/6).

[3]- سوگند به قرآنِ باحکمت (مبارکه یس/2).