در خلاصه ­ای از بیانات استاد جوادی آملی آمده­ است: «انسان هنگام تولد، انسانِ بالقوّ ه و حیوانِ بالفعل است. انسان­ها از نظر فضایل و کمالات انسانی دو گروهند، برخی از حیوانیّتِ بالفعل به در آمده و انسانِ بالفعل شده ­اند. امّا برخی هنوز حیوانِ بالفعل و انسان بالقوّ ه اند. اگر انسان مسیر صعودی را بپیماید، به جایی می­رسد که فرشتگان الهی در برابرش فروتن و فرمانبردارند. امّا اگر سِیر نزولی را برگزیند، از هر موجودی فرومایه ­تر می­شود. قرآن، انسان را مختار می­داند «فَمَنْ شاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْيَكْفُرْ»[1]. پس اگر انسان به بیراهۀ ضلالت برود، حیوانیّتش برجسته، و انسانیّتش روز به روز پوشیده­ می­گردد. در این حرکت نزولی، نخست به حیوانیّت نزدیک و مانند حیوان می­شود «اُولئِكَ كَالْاَنْعام‏»[2]، سپس کاف تمثیل رخت برمی­بندد و چنین شخصی حقیقتـاً حیوان می­گردد و صورت حقیقی ­اش در قیامت ظهور می­کند، چنانکه در روايتی آمده است: «برخی از مردمان بر صورتی محشور می گردند که خوکان و بوزينگان نزد آنها (از آنها) بسی زيبايند!»[3]. نزول از انسانیّت به حیوانیّت، دفعی نیست؛ یعنی نخست باید آدم به حیوانیّت محض نزدیک و سپس حیوان حقیقی گردد که در آیۀ «اُولئِكَ كَالْاَنْعامِ بَلْ هُمْ اَضَل‏»[4] برای اختصار، حیوانیّت در وسط حذف شده ­است که یقیناً میان این دو مرحله، حیوان محض بودن است».

     خداوند، انسان را خلق فرمود تا به درجه­ای برسد که خلیفة الله گردد و فرشتگان، خدّام او گردند «اِنَّ الْمَلائِكَةَ لَخُدّامُنا وَ خُدّامُ مُحِبّينا»[5]. امّا انسان با سوءاختیار و بیراهه روی، به مرتبه ­ای سقوط می­کند که به جای اینکه مایۀ آرایش بهشت گردد، آتشگیره و هیزم جهنم می­شود.

«ای نقد اصل و فرع ندانم چه گوهری

                                               کز آسمان تو برتر و از خاک کمتری»[6]

     خداوند متعال می­فرماید: «وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْنِ»[7]، «اِمّا شاكِراً وَ اِمّا كَفُوراً»[8]. این حیوانیّت و چهرۀ زشت را انسان در اثر سوءاختیار فراهم آورده است. در روز قیامت، صورت­ها به سیرت­هاست و به این علّت، عدّ ه­ای به شکل خوک و بوزینه و یا سایر حیوانات محشور خواهند شد و در مقابل، مؤمنان واقعی به چهره­ای محشور می­شوند که حوریان بهشتی در مقابل آنان، مانند ماه یک شبه در مقـابل «بدر» هستند و همۀ انسان ها بالقوّ ه این دفینه ها و گنجینه ها را دارند، لکن آنان که به مدارج بالا رسیدند و صعود یافتند، از ودایع درونی خود خاکبرداری کردند و آنها را شکوفا نمودند. امّا کسانی که سقوط کردند، بر روی ودایع باطنی خود خاک ریختند «وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسّاها»[9]. عدّه ­ای در روز قیامت در زیباترین چهره­ ها به پروردگارشان نظاره گرند «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَة﴿22﴾ اِلى‏ رَبِّها ناظِرَةٌ﴿23﴾»[10] و از طراوت نعمت، سرسبز و شاداب هستند و از سعی و تلاششان راضی و خشنودند «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناعِمَةٌ﴿8﴾ لِسَعْيِها راضِيَةٌ﴿9﴾»[11]. اینان در برابر مصائب و مشکلات، صبر پیشه کردند و آن محدودیت­ها و محرومیّت­ها ذرّه ­ای از ایمان آنان کاهش نداد و در روز قیامت نتیجۀ سعی و تلاش و صبرهای خود را می­بینند که چگونه شکوفـا شده است و از سعی و تلاش و صبر خود راضی و خشنود می­گردند. در مقابل، چهره هایی است که در روز قیامت بر آنها غبار غم و اندوه نشسته است «وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ﴿40﴾ تَرْهَقُها قَتَرَةٌ﴿41﴾»[12]. هر دو چهرۀ زشت و زیبا در این دنیا ساخته می­شود. دنیا اَدبستان و مزرعه و محلّ تجارت و کسب و کار است. انسان هم می­تواند سیمای درخشنده و زیبـا برای خود تدارک ببیند و هم چهره ای که زشت و غبارآلود است. وقتی دنیا چنان محصول زیبایی می­دهد، حقیقتاً زیباست، همان­طور که حضرت امام علی(عَلَيهِ ­السَّلام) فرمودند: «اِنَّ الدُّنْيا دارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَها»[13]. امّا آنان که دنیا را هدف و مقصد اعلا قرار دادند، خود را باخته و چهرۀ زشت فراهم آوردند. هر دو چهره با اختیار صاحبش ساخته می­شود. استاد جعفری(رَحمَةُ اللهِ عَلَیه) می­فرمایند: «شخصیت حضرت علی(عَلَيهِ­ السَّلام) در دنیا ساخته شد». شخصیّت آسمانی حضرت فاطمۀ زهرا(سَلامُ­ اللهِ­ عَلَيها) در دنیا ساخته شد. همان­طور که استفاده شد، انسان در جهان دیگر با این چهرۀ ظاهری که در دنیا دارد محشور نمی­شود، بلکه با چهرۀ باطنی که چهرۀ عمل اوست، محشور می­گردد و عدّ ه ای به شکل بوزینگان و خوکان و... محشور می­شوند. آری، در آن روز حق و بـاطل از چهره ها شناخته می شود «يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسيماهُم‏»[14].

     استاد جوادی آملی می­فرمایند: علّت مصیبت بار بودنِ این حالت برای انسانی که به صورت حیوان محشور شده، این است که او درک می­کند انسان بوده، ولی به چهرۀ خوک یا میمون و یا مار و... محشور گردیده است، وگرنه برای خود حیوانـات، به این صورت بودن، ناراحت کننده نیست.

     پس چهرۀ زشت و زیبا، هر دو در دنیا، در اثر اختیار انسان ساخته می­شود. چهرۀ فرعون، یزید، معاویه و... در این دنیا ساخته شد. حضرت امام علی(عَلَيهِ­ السَّلام) و حضرت فاطمه(سَلامُ­ اللهِ­ عَلَيها) در این دنیا، این چهرۀ زیبا را فراهم آوردند، ولذا خدای سبحان با آیه آیه های قرآن کریم، بندگانش را تربیت فرموده و آیات مربوط به هدایت و ضلالت و خیر و شر، راه و چاه را در اختیار آنان قرار داده تا در روز قیامت عذری نداشته باشند «وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُون‏»[15]. اتّخاذ دوست منحرف، یکی از راههای به ضلالت کشیده شدن و گمراهی است. از اینرو خدای سبحان در آیه آیۀ قرآن کریم، مؤمنان را نهی می­فرماید که همنشین و یار و یاورِ دوست گمراه و منحرف نگردند که در این صورت، سر از نفاق و دوزخ و بدبختیِ جبران ناپذیر درمی­آورند.

 

۱- پس هر کس بخواهد، پس ایمان آورد و هر کس خواست، پس کافر شود (مبارکۀ کهف/29).

[2]- آن گروه همانند چهارپایانند (مبارکۀ اعراف/179).

[3]- یُحشر بعض الناس على صورة تحسن عندها القردة والخنازیر (علم الیقین ‌فى‌ اصول الدین، الفیض الکاشانی، ج2، ص1099؛ الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، صدر الدین محمّد الشیرازی، ج5، ص228).

[4]- آن گروه همانند حیوانند بلکه ایشان گمراه ترند (مبارکۀ اعراف/179).

[5]- همانا فرشتگان، البتّه خادمين ما و خادمين دوستداران ما هستند (بیان نورانی حضرت پیامبر اکرم(صَلَّی ­اللهُ­ عَلیه ­ وَ­آلِهِ)، بحارالانوار، ج25، ص21).

[6]- کتاب «معراج السّعاده» مرحوم نراقی.

[7]- و هدایت کردیم او را به دو راه (مبارکۀ بلد/10).

[8]- یا سپاس گذار باشد و یا ناسپاس (مبارکۀ دهر/3).

[9]- و به تحقیق زیانکار شد کسی که دفن کرد آن را (مبارکۀ شمس/10).

[10]- در آن روز صورتهایی در نهایتِ تازگی و طراوت بهشتی است﴿22﴾ به سوی پروردگـارشـان می نگرند﴿23﴾ (مبارکۀ قیامت/22و23).

[11]- چهره هایی در آن روز مسرور و شادمانند﴿8﴾ برای سعی و تلاششان راضی هستند﴿9﴾ (مبارکۀ غاشیه/8و9).

[12]- و چهره هایی در آن روز بر آنها غباری است﴿40﴾ می نشیند بر روی آن پریشانی (خجلت و ذلّت)﴿41﴾ (مبارکۀ عبس/40و41).

[13]- همانا دنيا سرای صدق و راستی است برای کسی که صادقانه برخورد نمود با آن (نهج البلاغه، فرازی از حکمت131).

[14]- شناخته می شوند مجرمان از چهره هایشان (مبارکۀ الرّحمن/41).

15- و اذن داده نمی شود برای آنها پس عذرخواهی کنند (مبارکۀ مرسلات/36).