خدای سبحان در ادامۀ آیات مربوط به نفاق و اوصاف منافقین، به صفت دیگری از منافقان اشاره میفرماید. انسان در سلوک الی الله و سِیر به مقصد اعلی، علاوه بر شناخت در مورد توحید، نبوّت، معاد، مبدأشناسی و معادشناسی، نیاز به دشمن شناسی دارد، چراکه در مسیر سیر به سمت الله، دشمن با لَطایِفُ الحِیَل، مانع از صعود و حرکت انسان به سمت مقصد اعلی خواهد بود، ولذا آنچنان مسئلۀ شیطان شناسی و دشمن شناسی مهم است که در بيانی نورانی از حضرت امام محمّدباقر(عَلَيهِ السَّلام) آمده است: «قرآن بر سه قسمت نازل گرديده كه يك سوم آن دربارۀ ما و دوستان ماست و يك سوم دربارۀ دشمنان ما و دشمنان پيشينيان ما و يك سوم روش ها و امثال است»[1]، و چون شیاطین، فقط شیاطین جنّی نیستند و شیاطین اِنسی به مراتب خطرناکتر می باشند و مهمترین مصداق شیاطین انسی، منافقین هستند، لذا خدای سبحان مکرّر به مؤمنان در برابر خطر منافقین هشدار میفرماید. اهل نفاق، بدترین نوع انسانها میباشند و بدترین نوع کفر، درواقع نفاق است. کافران یا کفرشان آشکار است و در لباس کفر قرار دارند و یا کفر پنهان در سینه دارند و ظاهراً در لباس اسلام قرار دارند که خطر آنها به مراتب بیشتر است. منافقین، کافرانی مسلمان نما هستند و دشمنانی دوست نما می باشند، ولذا ناجوانمردانه علیه مسلمانان میتازند و از صدر اسلام ضرباتی که از ناحیۀ منافقین متوجه اسلام شده، از ناحیۀ کفّار و یهود و نصاری نشده است. از اینرو خدای سبحان، مکرّر هشدار میفرماید تا مؤمنان، دشمنان خود را بشناسند و حرکات دشمنان را که در لباس اسلام قرار دارند، زیرنظر بگیرند و نیز از اوصاف نفاق به دور باشند. ای بسا اوصافی در وجود انسان باشد که رگه هایی از نفاق محسوب گردد و موجب شود که انسان در اثر تکرار آن، سر از نفاق درآورد. آیۀ شریفۀ مورد بحث نیز، در ادامۀ آیات سابق، سخن از منافقین دارد. با اینکه خدای سبحان این مورد خاص را در آیۀ شریفۀ صد و سی و نه همین مبارکه تذکّر فرموده بود، باز در آیۀ شریفۀ مورد بحث به مسلمانان هشدار میفرمايد که چنین افرادی، دشمنترینِ دشمنان هستند و مبادا اینان را به عنوان سرپرست و ناصر و بطانه اتّخاذ کنيد.
خدای سبحان با وجود اینکه در قرآن کریم، مسلمانان را از دوستی با غیرمسلمانان و یهود و نصاری بازمیدارد «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ»[2]، «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى اَوْلِياءَ»[3]، لکن به علّت اهمیّت مطلب بار دیگر مؤمنان را از دوستی با منافقان برحذر میدارد و در این آیۀ شریفه دوباره فرموده که این اوصاف، صفـات منافقین است که کـافران را دوست اتّخاذ میکنند. خدای سبحان، مکر و خدعه بر منافقین را خدعه به خود محسوب میدارد، چراکه مؤمن، منسوب به خداوند است .آری، مؤمن به خداوند مرتبط است و شخصیّت الهی و طهارت خدایی دارد، ولذا همانطور که باید از پلیدخوری (شراب) پرهیز کند، چراکه پلیدخوری، او را آلوده میکند، همانگونه نيز از اعمال پلید و اخلاق و افکار پلید باید اهتراز کند و از دوستی با افراد پلید خودداری نماید.
«منشین با بدان که صحبت بد گرچه پـاکی تو را پلیـد کند
آفتاب ارچه روشن است او را پـاره ای ابـر نـاپدیـد کنـد»[4]
وجود مقدّس حضرت امام جواد(عَلَيهِ السَّلام) میفرمایند: «اِيّاكَ وَ مُصاحَبَةَ الشَّريرِ فَاِنَّهُ كَالسَّيْفِ الْمَسْلُولِ يَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ يَقْبُحُ اَثَرُه»[5] از رفاقت با (دوست) بد و منحرف بپرهیز، چراکه بمانند شمشیری زهرآگين است که ظاهر آن زیبا و باطن آن کُشنده و زشت و خطرناک است.
دوستِ منحرف برای اعتقاد و اخلاق و عمل انسان مضرّ است، ولذا خدای سبحان، بندگانش را از دوستی با غیرمسلمانان نهی میفرماید. در سورۀ مبارکۀ فرقان علّتِ دوزخی شدن دوزخیان، از بیان خود آنها این چنین بیان شده است که: «...يا لَيْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبيلاً﴿27﴾ يا وَيْلَتٰى لَيْتَنی لَمْ اَتَّخِذْ فُلاناً خَليلاً﴿28﴾ لَقَدْ اَضَلَّنی عَنِ الذِّكْرِ...﴿29﴾»[6] ای کاش با رسول (خدا) راهی اتّخاذ میکردم، ای کاش فلانی را دوست اتّخاذ نمیکردم، البته به تحقیق گمراه کرد مرا از یاد خداوند.
بنابراین جوانان عزیز! در مقطع درسی و... از دوستی با غیرمؤمنین پرهیز کنید. اگر خداوند متعال چیزی را نهی فرموده، به این سبب است که به دین و اعتقـاد و عمل انسـان مضرّ است و نمیخواهد بندگـانش به شقاوت دنیـا و آخرت گرفتـار شوند. مناسب ترین روش برای غارت اعتقادات جوانان، دوست منحرف است. تأثیری که دوست در زندگی انسان دارد، حتّی پدر و مادر و مربّی ندارد، ولذا خداوند متعال این همه از دوستی با غیرمؤمنان که بدترین و خطرنـاکترین و مضرّترین آنهـا، منافقین هستند، نهی میفرماید.