کسانی که همواره چه در مورد زیردست و چه بالادست رعایت عدالت می­کنند، مورد توجه خاص خدای سبحان و محبوبانش قرار دارند. یکی از علل رسیدن جناب لقمان به آن مقام عالیه، ادب آن بزرگوار بود. جناب لقمان یک بردۀ سیاه پوست بودند، ولی به علّت کمالات روحی بسیار والایی که داشتند، آن زمان که از وجود بردگان هر نوع سوء استفاده­ ای می­شد، ایشان مورد محبّت خاصّ اربابش قرار گرفتند؛ بطوری که ارباب، خودش به جناب لقمان خدمت می­کرد. «مولای جناب لقمان، از شدّت علاقه ای که به وی داشت، چيزی را نمی خورد، تا آنکه لقمان از آن بخورد، سپس خودش بخورد. روزی خربزه ای را بريد و قطعه ای از آن را به جناب لقمان داد. او با اشتها خورد، ولی وقتی که مولايش از آن چشيد، حقيقت امر بر او آشکار گرديد (که تلخ بوده)، از اينکه او خورد و تلخیِ آن را کتمان کرد، تعجّب نمود، به ناچار از لقمان پرسيد، لقمان حکيم در جواب گفت: ای مولای من، مدّت مديدی مرا در نعمت ها و غذاهای لذيذ غرق کردی، پس بگذار مرا که قدری هم بر تلخی و بلای تو صبر کنم»[1]. عزیزان یقین بدانیم که اگر احترام و رعایت عدالت را در مورد دیگران اجرا نماییم، خودمان را در معرض احترام و رعایت حقوقمان در برابر خداوند قرار دادیم. اگر گره از کار کسی گشودیم، خودمان را در معرض گره ­گشایی پروردگار قرار دادیم و بطور کلّی هر خدمتی به دیگران کنیم، اوّلین نفعِ آن به خودمان می رسد.

 

[1]- الکلمة الطيّبة فی مواعظ اللقمانيّة، ص14