آیۀ شریفۀ سابق شرح حال افرادی بود که دینِ یکپارچه را تجزیه کردند و گاهی در صف کافران و گاهی در صف مؤمنان قرار گرفتند و ثبات ایمانی و شخصیّتی نداشته و دین را بـا منـافع شخصی خود میسنجند. هرجـا کـه موافق بـا امیال و منافع شخصیشان شد، میپذیرند و جایی که مخالف با منافعشان شد، نمی پذیرند، و گاهی موحّد، و گاهی کافر و منافقند و افراد مُتَلَوِّن و رنگ به رنگ شونده هستند که به خرید و فروش و داد و ستدِ دین میپردازند. این صفت، صفت نفاق است و صاحبان آن، منافقین هستند که خدای سبحان در مورد اینها میفرماید: اینان از آمرزش الهی محروم، و از هدایت خاصّۀ خدای سبحان بی بهره اند. هدایت خداوند به دوگونه است: هدایت عام و همگانی که احدی از این هدایت فروگذار نمیشود و محروم نمیماند «وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْن»[1]، «اِنّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ اِمّا شاكِراً وَ اِمّا كَفُوراً»[2]. زمانی که انسان از هدایت اوّلیه، بدون توجیه تبعیّت کرد و موحّد شد، خدای سبحان بر خودش واجب فرموده که چنین افرادی را به هدایت ثانویه و پاداشی هدایت فرماید که این، هدایت ثانوی و خصوصی و پاداشی پروردگار است که از آنِ همه نیست و برای احراز این هدایت، قابلیّت و شایستگی لازم است و در پرتو ایمان و عمل صالح و سلم و تسلیم حاصل میگردد. خداوند متعال، منافقان را نه به هدایت ثـانویه هدایت میفرماید و نه مورد عفو و آمرزش قرار میدهد.
آیات شریفه منحصر به زمان شأن نزول آن نمی باشد. قرآن کریم، کتاب جهانی و جاودانی است و تا قیام قیامت انسان تربیت میکند. همانطور که خورشید و ماه، هزار و چهارصد سال قبل هم تابش داشتند و امروز هم می تابند، همانگونه قرآن کریم نیز نوری است که هزار و چهارصد سال قبل هم نورافشانی میکرد و اکنون هم نورافشانی میکند «لِلْقُرْآنِ تَاْويلٌ يَجْری كَما يَجْرِی اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ كَما تَجْرِی الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ»[3]. قرآن کریم تاریخ مصرف ندارد و فرازمانی و فرامکانی است «وَ آخَرينَ مِنْهُمْ لَمّا يَلْحَقُوا بِهِم...»[4]. «شخصی از حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) پرسيد: چه واقعه اى است كه قرآن را هر چه نشر دهند و درس گويند باز تازگى دارد، فرمودند: زيرا كه حق تعالى قرآن را از براى زمانى غير از زمان و از براى مردمى غير از مردم نازل نکرده است، پس قرآن در هر زمان جديد است و نزد هر قومى تازگى دارد تا روز قيامت»[5]. پس امروز هم آیات قرآن کریم، پیوسته در مرتبه ای از مراتب با ما در ارتباط هستند و آیه ای نیست که با ما ارتباط نداشته باشد. به فرمودۀ بزرگان، آیۀ شریفه در مورد صاحبان نفاق بوده و هشداری بر مؤمنـان و مسلمانان است و آنان را مورد خطاب قرار میدهد. از خطرناکترین کارها که بسیار مورد خشم و غضب خدای سبحان و اهل بیت(عَلَيهِمُ السَّلام) است، تفسیر به رأی میباشد. گرچه منظور آیۀ شریفۀ مورد بحث، حرکت از کفر به ایمان و از ایمان به کفر است، لکن وظیفۀ مؤمنان است که تعقّل و تفکّر کنند که آیات شریفه، چه پیامی به ایشان دارد. کسانی که گاهی از حق پشتیبانی میکنند و گـاهی در برابر حق ایستـادگی مینمایند، گاهی بر لَهِ اسلام و گاهی علیه اسلام حرکت میکنند و ثبات شخصیّتی ندارند، باید بترسند از اینکه لایه هایی از صفت نفاق در وجودشان باشد. انسانهای والا و مقرّبان درگاه الهی به هرجا رسیدند، از طریق تعقّل و تفکّر بوده است. مبادا چنین پنداریم که این آیات مربوط به منافقین و کافران میباشد و ربطی به ما ندارد.
[1]- و هدایت کردیم ما او را به دو راه(خیر و شرّ) (مبارکه بلد/۱۰).
[2]- همانا ما هدایت کردیم او را به راه (راست) یا شکرگزار است یا ناسپاس (مبارکه انسان/۳).
[3]- قرآن را تأويلى است كه همچون گردش شب و روز و سير خورشيد و ماه جريان دارد (بيان نورانی امام صادق(عَلَيهِ السَّلام)؛ بحارالانوار، ج23، ص79).
[4]- و دیگران از ایشان، که ملحق نشدهاند به ایشان (مبارکه جمعه/۳).
[5]- اِنَّ رَجُلًا سَاَلَ اَبا عَبْدِ اللَّهِ(عَلَيهِ السَّلام) ما بالُ الْقُرْآنِ لا يَزْدادُ عِنْدَ النَّشْرِ وَ الدِّراسَةِ اِلّا غَضاضَةً فَقالَ لِاَنَّ اللَّهَ لَمْ يُنْزِلْهُ لِزَمانٍ دُونَ زَمانٍ وَ لا لِناسٍ دُونَ ناسٍ فَهُوَ فی كُلِّ زَمانٍ جَديدٌ وَ عِنْدَ كُلِّ قَوْمٍ غَضٌّ اِلى يَوْمِ الْقِيامَة (عيون اخبارالرضا(عَلَيهِ السَّلام)، ج2، ص87).