در تفسير «نورالثَّقلين» آمده است: وقتی آیۀ شریفۀ «وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِم‏» نازل گشت، «پیامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) دست به شانۀ سلمان فارسى زدند و فرمودند: هموطنان تو مصداق این آیه‏اند». یعنی از ملامت هیچ ملامت کننده ­ای نمی­ هراسند.

     جناب سلمان(رَحمَةُ اللهِ عَلَيه) که هشتم صفر سالروز وفاتشان بود، ایرانی بودند و در سال سی و شش هجری* در سن دويست و پنجاه سالگی و بنابر نقلی سيصد و پنجاه سالگی یا بیشتر* در مدائن از دنيا رفتند. «روزی سلمان فارسی پشت سر امیرالمؤمنین(عَلَيهِ السَّلام) حرکت می کرد، حضرت وقتی برگشتند، دیدند فقط جای پای خودشان بر روی زمین نقش بستـه است، بـه سلمـان فرمودند: مگر شمـا پشت سر من نمی آمدی؟ سلمان گفت: بله، فرمودند: پس جای پای تو کجاست؟ سلمان گفت: من هر جا که شما قدم گذاشتید، پای خویش را بر روی همان جای پای شما قرار دادم». آری حقیقتاً علّت علوّ مقام جناب سلمان(رَحمَةُ اللهِ عَلَيه) همان تبعیّت مطلق از حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) و حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) بوده است.

     «منصور بن بزرج به حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) عرض نمود: یابن رسول الله نام جناب سلمان فارسی را زیاد از شما می­شنوم، حضرت فرمودند: سلمان فارسی مگو، او سلمان محمّدی است. می دانی به چه علّت این قدر او را یاد می کنم؟ برای سه خصلتی که در او بود: اول آنکه خواستۀ امیرالمؤمنان را بر خواستۀ خود مقدّم می داشت، دوم آنکه فقرا را دوست می داشت و آنها را بر اغنیاء مقدّم می داشت، سوّم آنکه علم و علما را دوست می داشت، همانا سلمان بنده ای بود صالح و مطیع پروردگار و از مشرکان نبود»[1]. جناب سلمان چنان شخصیّتی را دارا بودند که حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «اَلْايمانُ عَشْرُ دَرَجاتٍ فَالْمِقْدادُ فِی الثّامِنَةِ وَ اَبُوذَرٍّ فِی التّاسِعَةِ وَ سَلْمانُ فِی الْعاشِرَة»[2] ايمان ده درجه دارد، مقداد در درجۀ هشتم و ابوذر در درجۀ نهم و سلمان در درجۀ دهم ايمان است. حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) نيز فرمودند: «اِنَّ الْجَنَّةَ لَاَشْوَقُ اِلى سَلْمانَ مِنْ سَلْمانَ اِلَى الْجَنَّةِ وَ اِنَّ الْجَنَّةَ لَاَعْشَقُ لِسَلْمانَ مِنْ سَلْمانَ اِلَى الْجَنَّة»[3] همانا بهشت البته مشتاق تر است به سلمان از سلمان به بهشت و همانا بهشت البته عاشق تر است به سلمان از سلمان به بهشت. همچنین یکی از القاب جناب سلمان، سلمان محمّدی(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) بود، همانطور که حضرت امام محمّدباقر(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «لا تَقُولُوا سَلْمانَ الْفارِسِیَّ وَ لكِنْ قُولُوا سَلْمانَ الْمُحَمَّدِیَّ ذاكَ رَجُلٌ مِنّا اَهْلَ الْبَيْت‏»[4] هرگز مگوييد سلمان فارسى وليکن بگوييد سلمان محمدى كه او مردى است از ما خاندان (از اهل بيت است).

     پس جناب سلمان(رَحمَةُ اللهِ عَلَيه) همۀ آن مقامات عالیه را از راه تسلیم و انقیاد و تبعیّت محض از اهل بیت(عَلَيهِم السَّلام) کسب کرد­ند. ایشان، قطرۀ وجودی خود را در ارتباط با آن بزرگواران به اقیانوس بیکران الهی وصل کردند و مزرعۀ جانشان را در اختیار گوهرشناسان حقیقی قرار دادند و آن بزرگواران در آن، شجرۀ طوبی رویانیدند.

     نهم صفر نیز سالروز وفات جناب عمّار می­باشد که یکی دیگر از اصحاب حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) بودند که آن حضرت در وصف ایشان می­فرمایند: «اِنَّ عَمّاراً مُلِئَ ايماناً مِنْ قَرْنِهِ اِلى قَدَمِهِ وَ اخْتَلَطَ الْايمانُ بِلَحْمِهِ وَ دَمِه‏»[5] همانا عمّار پر است از ايمان از سر تا قدمش و ايمان با گوشتش و خونش قاطی شده است. آن جناب در سن نود و سه سالگی در جنگ صِفین شرکت کردند و در رکاب مولای متّقیان حضرت علی(عَلَيهِ السَّلام) به فیض عظیم شهادت نائل گشتند. جناب عمّار نیز در پرتو تقوا و تسلیم و انقیاد و اطاعت مطلقه از حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) و حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) به آن مقام رفیعه نائل شدند.

 

* مستدرک سفينه البحار، ج6، ص294

* مستدرک سفينه البحار، ج5، ص137

[1]- بحار، ج22، ص327؛ به نقل از کتاب «ارکان اربعة تشیّع»، ص66

[2]- روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ج‏2، ص280

[3]- روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ج‏2، ص282

[4]- روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ج‏2، ص283

[5]- بحارالانوار، ج72، ص412