در مورد آیة شریفة مورد بحث در جلسة سابق نکاتی استفاده شد و چند مطلب ديگر که دربـارة این آیـة شریفه قابـل توجّه می­باشد، ذیلاً استفاده می­شود:

     کسانی به جهاد فی سبیل الله موفّق می­شوند که برده و اسیر و دلباختة دنیا نباشند و از اسارت، به حریّت و از وابستگی، به وارستگی رسیده باشند و نگاهشان به دنیا نگاه ابزاری باشد، به این صورت که این دنیا، برای رسیدن به سعادت جاویدان، ابزاری بيش نیست و درواقع مؤمنان همواره در حال معامله با پروردگارند، مال و جان و هر آنچه را دارند با خداوند معامله می­نمایند و یقین دارند که اگر پیروزی و غلبه باشد، و يا به شهادت برسند، تفضّل الهی است. درواقع مورّخین معتقدند که پیشرفت سریع اسلام و مسلمانان به دلیل داشتنِ نگاه مؤمنانه است، به عبارت دیگر نهراسیدن مؤمنان از مرگ، رمز پیروزی مسلمانان در طول تاریخ می­باشد.

     همان­طور که در تفسیر نمونه از قول «گوستاولبون»، مورّخ معروف غرب آمده است: «مسلمانان از برکت مذهب جدید (بعد از یهودیّت و مسیحیّت) و مواهبی که در آخرت به آنان وعده داده شده بود، اصلاً از مرگ نمی­ترسیدند و دوام و اصالتی برای این زندگی (منهای جهان ديگر) قائل نبودند ولذا از آن در راه هدف و عقيده چشم می­پوشيدند»[1]، چراکه می­دانستند هرچه از پیروزی و نصرت است، تفضّل الهی می­باشد، همانطور که خدای سبحان به رسول گرامی خود فرمود: «وَ ما رَمَيْتَ اِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللهَ رَمى»[2] و خطاب به مؤمنان می­فرماید: «فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلكِنَّ اللهَ قَتَلَهُمْ»[3] شما مؤمنان، دشمنان اسلام را نکشتید، بلکه خداوند به قتل رسانید. استاد جوادی آملی فرمودند: «این نفی، از هر اثباتی شیرین­تر است و معنایش این است که تو امين خداوند هستی و دست تو مظهر دست پروردگار است» و نبرد تو جنگ خداوند با کافران است و به این وسیله، هر قدرت و توانـایی را در برابر قدرت الهی از انسان می­گیرد «وَ لا يَمْلِكُونَ لِاَنْفُسِهِمْ ضَرّاً وَ لا نَفْعاً وَ لا يَمْلِكُونَ مَوْتاً وَ لا حَياةً وَ لا نُشُوراً»[4].

     خداوند تبارک و تعالی در ادامة آیة شریفة مورد بحث می­فرماید: رزمندگان اسلام، چه شهید شوند یا پیروز گردند، اجر یکسان دریافت می­کنند، چراکه اگر شهید شوند، به لقاء الهی نائل می­شوند، و اگر فاتح گردند، موفّق به احیای دین توحید می­شوند. خداوند متعال در سورة مبارکة توبه می­فرماید: «قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا اِلاّ اِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ»[5]، مسلمانان در هر حال پیروز و صاحب خیر هستند، یا صاحب خیر شهادت و یا خیر پیروزی. به دنبال این مطلب که مؤمن اگر به قصد قربت وارد میدان نبرد شود، چه شهید گردد و چه فاتح شود، هر دو صورت به خیر و سعادت او بوده و پیروز است، چرا­که یکی لقای الهی و ديگری احیای دین الهی می­باشد؛ در مورد کافران می­فرماید: شما کافران چه کشته شوید و چه ظاهراً پیروز گردید، در هر صورت در خسارت و ضرر هستید «نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ اَن يُصيبَكُمُ اللهُ بِعَذابٍ مِّنْ عِندِهِ اَوْ بِاَيْدينا...»[6]، چراکه اگر ظاهراً پیروز شوید و زنده بمانید، در این دنیا بر طغیان خویش می­افزایید، لذا عذاب اُخروی در انتظارتان است و اگر به دست مؤمنان و مجاهدان اسلام به هلاکت برسید، باز هم به عذاب الهی گرفتار می­شوید؛ پس در هر دو صورت در شرّ هستید و به عذاب خداوند واصل می­شوید.

     عالی­ترین مصداق بر این که پیروزی مجاهد حقیقی، احیای دین توحید و نجات اسلام و مسلمین است، پیروزی حضرت علی(عَلَيهِ­السَّلام) در جنگ خندق می­باشد که همان جنگ احزاب است. حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) در مورد حضرت امام علی(عَلَيهِ­السَّلام) که دشمن سرسخت اسلام، «عمر بن عَبدُوَد» را به هلاکت رسانیدند، فرمودند: «ضَرْبَةُ عَلِیٍّ یَوْمَ الْخَنْدَقِ اَفْضَلُ مِنْ عِبادَةِ الثَّقَلَیْنِ»[7] ضربه­ای که علی در روز خندق (بر دشمن) وارد آورد، از عبادت انس و جن برتر است، چراکه این جنگ، جنگی بود که تمامِ ايمان در برابر تمامِ شرک قرار گرفته بود «بَرَزَ الْایمانَ كُلُّهُ اِلى شِرْكِ كُلِّهِ»[8]. به وسیلة ضربة حضرت علی(عَلَيهِ­السَّلام) فتح و پیروزی، نصیب اسلام و مسلمین شد و حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) بعد از جنگ خندق به حضرت امام علی(عَلَيهِ­السَّلام) فرمودند: «اَبْشِرْ يا عَلِیُّ فَلَوْ وُزِنَ الْيَوْمَ عَمَلُكَ بِعَمَلِ جَميعِ اُمَّةِ مُحَمَّدٍ لَرَجَحَ عَمَلُكَ عَلی عَمَلِهِمْ»[9] بشارت باد بر تو ای علی، که اگر عملِ امروزِ تو با عمل تمامی امت محمّد(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) مقایسه شود، عمل تو بر عمل آنان ترجیح خواهد داشت. یعنی آن پیروزی که با کشته شدنِ دشمن به دست حضرت امام علی(عَلَيهِ­السَّلام) نصیب مؤمنین شد، به قدری ارزشمند است که وزنِ عملِ امروزی تو بر عمل تمام امت حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) رجحان و غلبه دارد. وقتی تمامِ کفر در برابر تمام ایمان قرار گرفته بود، با کشته شدن دشمن به دست حضرت علی(عَلَيهِ­السَّلام) این پیروزی نصیب مسلمین شد.

 

*مطالب تفسيري از تفسير تسنيم مباركة نساء استاد جوادي آملي و از تفاسير الميزان، مجمع­البيان، تفسير نمونه و تفسير نور اقتباس گرديده است.

1- تفسير نمونه، ج4، ص8؛ به نقل از کتاب «تاريخ تمدّن اسلام و عرب»، گوستاولبون، ص155

2- و نینداختی تو زمانی که انداختی ولکن خداوند انداخت (مبارکه انفال/17).

3- پس نکُشتيد آنان را ولکن خداوند کُشت ايشان را (مبارکه انفال/17).

4- مالک نمی­باشند برای خودشان ضرری و نه نفعی و مالک نمی­باشند مرگی و نه حياتی و نه برانگیختنی را (مبارکه فرقان/3).

5- بگو آیا انتظار می­بريد به ما مگر يکی از دو نيکی را (مبارکه توبه/52).

6- ما انتظار می­بريم به شما که برساند به شما خداوند عذابی از نزد خودش یا به دستهای ما... (مبارکه توبه/52).

7- گنج حکمت یا احادیث منظوم، ص302

8- بيان نورانی حضرت رسول اکرم(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ)؛ بحارالانوار، ج20، ص215

9- کنزالفوائد، ج1، ص298