مطلبی از استاد جوادی آملی در مورد اینکه چرا امام رضا(عَلَيهِ­السَّلام) به لقب رضا ملقّب شدند، بیان شده که خیلی قابل توجّه است: «هیچ موجودی از هیچ موجود دیگری راضی نمی‌شود، مگر به وساطت مقام امـام هشتم؛ هیچ انسـانی به هیچ توفیقی دست نمی­یابد و خوشحـال نمی­شود، مگر بـه وساطت مقام رضوان رضا(عَلَيهِ­السَّلام)؛ و هیچ نفس مطمئنّه­ای به مقام راضی و مَرضی بارنمی‌یابد، مگر به وساطت مقام امام رضا(عَلَيهِ­السَّلام)! او نه چون به مقام رضا رسیده است، به این لقب ملقّب شده است! بلکه چون دیگران را به این مقام می‌رساند، ملقّب به رضا شد».

     پس بالاترین نعمت و عظیم­ترین موهبت و بزرگترین سرمایه که رضایت پروردگار است، جز با وساطت حضرت امام رضا(عَلَيهِ­السَّلام) امکان­پذیر نیست. امروز که روز ولادت آن بزرگوار و روز عید است و میهمان آن حضرت هستیم که خداوند متعال این عید را به همه مبارک بفرماید و عیدی هم شأن این عید عظیم که ظهور و فرج حضرت امام زمان(عجِّل­اللهُ­تعالی­فَرَجَهُ­الشَّريف) است، عنایت بفرماید و مظلومان را به دست مبارک آن بزرگوار نجات کرامت بفرماید، بعد از درخواست ظهور حضرت امام زمان(عجِّل­اللهُ­تعالی­فَرَجَهُ­الشَّريف)، از خداوند متعال، مقام رضا را درخواست می­نمائیم، چراکه بالاترین سرمایه، رضایت پروردگار است. خداوند متعال، آسمان­ها و زمین و هر آنچه در آن است و کرات و کهکشـان­ها بـا آن بی­نهـایت بزرگ­هـا را قلیل معرفی می­فرماید «مَتاعُ الدُّنْیا قَلیلٌ»[1]، ولی سرمایة رضایت پروردگار را اکبر می­خواند «وَ رِضْوانٌ مِنَ اللهِ اَکْبَرُ»[2]. خدای اکبر، رضایت خود را سرمایة اکبر برای ما انسان­ها معرفی فرموده است، ولذا ما این سرمایة رضوان­ الهی را از امام(عَلَيهِ­السَّلام) درخواست می­کنیم. زمانی رضایت الهی شامل حال انسان می­شود که به مقام رضایت از خدای سبحان نائل شود، به این معنا که به تمام مقدّرات الهی و روزی­ها و داده­ها و نداده­های پروردگار راضی باشد و دائماً از خدای سبحان سپاس­گزار بوده و خود را بدهکار بداند که در این صورت خداوند متعال نیز از چنین بنده­ای راضی بوده و رضوان الهی شامل حال او می­گردد «رَضِیَ اللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ»[3]. حال آیة شریفة مذکور، در ادامة آیة شریفة صد و نوزده مبارکة مائده ذکر شده که می­فرماید: «يَوْمُ يَنْفَعُ الصّادِقينَ صِدْقُهُمْ» روز قیامت، صادقان را صدقشان نفع می­دهد. یعنی رضوان الهی محصول مقام صدق است که انسان در زبان و لسان و عمل و رفتار صادق باشد که در چنین صورتی خداوند متعال می­فرماید: «لَهُم‏ جَنّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْاَنْهارُ خالِدينَ فيها اَبَدًا رَضِیَ اللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ»[4]. حال ملاحظه می­شود که مقام صدق، انسان را به چه درجات رفیعه­ای صعود می­دهد و تا چه حدّ در رضایت پروردگار نقش دارد و موجب رسیدن به فوز و رستگاری می­گردد. در رأس اوصافی که موجب می­شود انسان به مقام صدّیقین راه یابد، داشتن مقام صدق در لسان و گفتار است و در مقابل، کذب و دروغ انسان را از دنیا و عقبی ساقط می­کند. حضرت امام حسن عسکری(عَلَيهِ­السَّلام) می­فرمایند: «جُعِلَتِ الْخَبائِثُ كُلُّها فی بَيْتٍ وَ جُعِلَ مِفْتاحُهَا الْكَذِب»[5].

 

1- بهره­مندی دنیا اندک است (مبارکة نساء/77).

2- و خشنودی از (جانب) خداوند بزرگتر است (مبارکة توبه/72).

3- راضی شد خداوند از ایشان و خشنود شدند از او (مبارکة مائده/119).

4- برای ايشان است باغهايی که جاری است از زير آنها نهرها، جاودانی هستند در آن تا ابد، راضی است خداوند از ايشان و راضی هستند (ايشان) از او (خداوند)، اين است رستگاری بزرگ (مبارکة مائده/119).

5- قرار داده شدند بدی­ها همگی در خانه­ای و قرار داده شد کلید آن (خانه) دروغ (بحارالانوار، ج69، ص263).