اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ * بِسْمِ اللهِِ الرَّحْمنِ الرَّحيم

 يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اَطيعُوا اللهَ وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِی الْاَمْرِ مِنْكُمْ فَاِنْ تَنازَعْتُمْ فی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ اِلَى اللهِ وَ الرَّسُولِ اِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ اَحْسَنُ تَاْويلاً﴿59﴾

     ترجمه: ای مؤمنان اطاعت کنید خداوند را و اطاعت کنید رسول را و صاحبان امر از شما را، پس اگر اختلاف کردید در چیزی، پس برگردانید آن را (آن اختلاف را) به سوی خداوند و پیامبر اگر ایمان آورده­اید به خداوند و روز قیامت، آن بهتر است و نیکوتر است از لحاظ بازگشت﴿59﴾

*تفسير: ضرورت و وجوب اطاعت از خداوند و رسول خدا(صَلَّی ‌الله ُ‌عَلَيْهِ ‌وَ‌الِه­) و اولواالامر:

     بر این اساس که آیة شریفة سابق، مربوط به ادای امانت و داوری عادلانه بود، لذا در آیة شریفة مورد بحث، تضمین و پشتوانة اجرایی آنها، که اطـاعت از خداوند و رسول خدا(صَلَّی ‌الله ُ‌عَلَيْهِ ‌وَ‌الِه) و صاحبان امر می­باشد ذکر شده است. یعنی انسان در صورتی عادل و امین خواهد بود که اطاعت از خداوند و رسول خدا(صَلَّی ‌الله ُ‌عَلَيْهِ ‌وَ‌الِه) و اولواالامر داشته باشد.

     آیة شریفة مورد بحث، سه فصل دارد: فصل اول: لزوم اطاعت از خداوند و رسول و صاحبان امر را می­رساند. فصل دوم: شناساندن مرجع به هنگام اختلاف و نزاع است و فصل سوم: ایمان به مبدأ و معاد می­باشد که نشانة آن، اطاعت از خدا و رسول خدا(صَلَّی ‌الله ُ‌عَلَيْهِ ‌وَ‌الِه) و اولواالامر و رجوع به آن بزرگواران در هنگام نزاع و اختلاف است.

     فصل اول آیة شریفة مورد بحث، دارای سه بُعد است، فصل دوم دارای دو بُعد و فصل سوم، یک بُعد دارد. فصل اول که سه بُعد دارد، در بیان این مطلب است که از خداوند و رسول خدا(صَلَّی ‌الله ُ‌عَلَيْهِ ‌وَ‌الِه) و صاحبان امر که ائمّة هدی(عَلَيهم السَّلام) و جانشینان معصوم حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی ‌الله ُ‌عَلَيْهِ ‌وَ‌الِه) می­باشند و سِمَت رهبری جامعه به دست ایشان انجام می­یابد و تعطیلی ندارد، اطاعت کنید «اَطيعُوا اللهَ وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِی الْاَمْرِ مِنكُمْ». نبوّت فیض ابدی نیست و با حضرت پیـامبر اسلام(صَلَّی ‌الله ُ‌عَلَيْهِ ‌وَ‌الِه) ختم می­شود، لکن فیـض امـامت، فیض ابدی است و الی­یوم­القیـامه ادامه می­یـابد و هیچ زمانی، خالی از ولی­الله الاعظم و امام معصوم نیست، همانطور که امام صادق(عَلَيه السَّلام) فرمودند: «اِنَّ الْاَرْضَ لا تَخْلُو اِلاّ وَ فيها اِمامٌ»[1].

     حال، آیا این سه اطاعت در عرض همدیگر قرار دارند؟ و چرا این قسمت سه بُعد دارد؟ پاسخ این است که این سه اطاعت، درواقع یک اطاعت است و در طول هم قرار دارند «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ اَطاعَ الله»[2] اطاعت از رسول خدا(صَلَّی ‌الله ُ‌عَلَيْهِ ‌وَ‌الِه) اطاعت از خداوند است و اطاعت اولواالامر هم جدا از اطاعت خداوند و رسول خدا(صَلَّی ‌الله ُ‌عَلَيْهِ ‌وَ‌الِه) نیست، چراکه خدای تبارک و تعالی این چنین بیان فرموده است. عدّه­ای چنین ایرادگیری می­کنند که شما اطاعت انسان را در ردیف اطاعت خداوند قرار می­دهید، درحالی که خدای تعالی خود این چنین امر می­فرماید و وجوب اطاعت در سه مقطع، فرمایش خداوند است.

     فصل دوّم آیة شریفة مورد بحث، دو بخش دارد. وقتی اختلافی پیش آمد، آن را به خداوند ارجاع دهید و توجه کنید که دستورات خداوند در این مورد چیست و نیز به رسول خدا(صَلَّی ‌الله ُ‌عَلَيْهِ ‌وَ‌الِه) ارجاع دهید.

     فصل سوم تنها یک بُعد دارد و آن، توحید محض و ایمان به مبدأ و معاد است، زیرا ایمان به معاد، همان ایمان به مبدأ است و لازمة ایمان به مبدأ و معاد، اطاعت از خداوند و رسول­خدا(صَلَّی ‌الله ُ‌عَلَيْهِ ‌وَ‌الِه) و اولواالامر می­باشد.

     سؤالی که در اینجا مطرح می­باشد، این است که خداوند متعال می­فرماید: «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اَطيعُوا اللهَ وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِی الْاَمْرِ مِنْكُمْ»، حال کسی که ایمان آورده، او حتماً از خداوند و رسول خدا(صَلَّی ‌الله ُ‌عَلَيْهِ ‌وَ‌الِه) و صاحبان امر اطاعت خواهد کرد، پس چرا خداوند اینگونه فرموده است؟ پاسخ این است که خدای سبحان در حقیقت از مؤمنان می­خواهد که طبق ایمان خود عمل کنند و به لوازم آن پایبند باشند، مانند آیة شریفة «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِه‏»[3] که در آن، خداوند از مؤمنان می­خواهد که هم ایمان خود را کامل کنند و در قلب و گفتار و کردار مؤمن شوند و هم ایمان موجود را حفظ کنند و مؤمن بمانند.

     سؤال دیگری کـه در رابطه بـا آیـة شریفة مورد بحث مطرح می­گردد این است که: اطاعت از دستور خداوند و حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی ‌الله ُ‌عَلَيْهِ ‌وَ‌الِه) و اولواالامر بر همگان واجب است، ولی چرا خداوند متعال، آن را تنها برای مؤمنان ذکر فرموده است؟ برای اینکه مؤمنان دستورات حیات­بخش قرآن کریم و رسول خدا(صَلَّی ‌الله ُ‌عَلَيْهِ ‌وَ‌الِه) و اهل­بیت(عَلَيهم السَّلام) را پذیرا هستند، همان­طور که قرآن مایة هدایت برای تمام مردم است «هُدىً لِلنّاس‏»[4]، ولی در موردی می­فرماید: «هُدىً لِلْمُتَّقين‏»[5]، چراکه تنها متّقین از دستورات خدای سبحان اطاعت می­کنند.

     اطاعت از رسول خدا(صَلَّی ‌الله ُ‌عَلَيْهِ ‌وَ‌الِه) دوگونه است، زیرا اوامر الهی گاهی از جهت رسالت و پیام­های تشریعی است که خداوند ابلاغ فرموده، بمانند: «اَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ»[6]، «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ»[7]، «تَاْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَر»[8] که این نوع احکام، همان احکام الهی هستند که رسول خدا(صَلَّی ‌الله ُ‌عَلَيْهِ ‌وَ‌الِه) مؤظف هستند آن را ابلاغ نمایند و اطاعت از آنها، اطاعت از خدای سبحان محسوب می­شود، و زمانی، دستورات پیامبر(صَلَّی ‌الله ُ‌عَلَيْهِ ‌وَ‌الِه) در جهت رهبری و ولایت آن حضرت است، مانند فرمانهای عزل و نصب فرماندهان، دستور جنگ و صلح و هر نوع دستوری که مربوط به ادارة جامعة اسلامی است. اطاعت از رسول خدا(صَلَّی ‌الله ُ‌عَلَيْهِ ‌وَ‌الِه) چه در زمینة ابلاغ احکام الهی و چه در مورد حکومت، واجب است «اَلنَّبِیُّ اَوْلٰى‏ بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ»[9]. همان­طور که اطاعت از خداوند، مطلق است، اطاعت از رسول خدا(صَلَّی ‌الله ُ‌عَلَيْهِ ‌وَ‌الِه) نیز مطلق می­باشد.

 

*مطالب تفسيري از تفسير تسنيم مباركة نساء استاد جوادي آملي و از تفاسير الميزان، مجمع البيان، تفسير نمونه و تفسير نور اقتباس گرديده است.

1- همانا زمين خالی نيست و مگر اينکه در آن امامی است (درخشان پرتوی از اصول کافی، ج2، ص241).

2- کسی که اطاعت کند رسول را، پس به تحقيق اطاعت کرده است خداوند را (مبارکه نساء/80).

3- ای کسانی که ايمان آورديد، ايمان آوريد به خداوند و رسول او (مبارکه نساء/136).

4- ماية هدايت برای مردمان (مبارکه آل­عمران/4).

5- ماية هدايت برای پرهيزکاران (مبارکه بقره/2).

6- برپا داريد نماز را و بدهيد زکات را (مبارکه بقره/43).

7- ای کسانی که ايمان آورديد، نوشته شد برای شما روزه (مبارکه بقره/183).

8- امر می­کنيد به نيکی و نهی می­کنيد از بدی (مبارکه آل­عمران/110).

9- پيامبر، سزاوارتر است برای مؤمنين از خودشان (مبارکه احزاب/6).