در اینکـه منظور از صلوات خداوند بـر حضرت پیـامبر اسلام(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَالِه) چیست، لازم به ذکر است که: حقیقت صلواتِ خداوند برای ما انسانهای عادی، معلوم و قابل درک نیست، لکن خداوند متعال با هر صلوات، حضرت پیامبر اسلام(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَالِه) را در مقام عالی و قدس قرار میدهد. خدای سبحان که در ادامة آیة پنجاه و ششم مبارکة احزاب میفرمايد: «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ...»، صلوات ما انسانها هم اقرار به این مقام است، یعنی خدایا درجات رسول خدا(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَالِه) و آل طاهرینشان را بالا ببر، و باطن صلوات یعنی خدایا من تمام مقامات حضرت پيامبر اکرم(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَالِه) و آل طـاهرینشان را میپذیرم. انسـان بـه هر اندازه کـه صلوات میفرستد، نوری از انوار حضرت پیامبر اسلام(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَالِه)، بر وجود او میتابد. حضرت امام هادی(عَلَيهِ السَّلام) میفرمايند: «خداى عزّ و جلّ حضرت ابراهيم(عَلَيهِ السَّلام) را براى اين جهت خليل خود گردانيد كه بسيار صلوات بر محمّد و آل محمّد(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَالِه) ميفرستاد»[1].
خداوند متعال بعد از دستور به صلوات میفرماید: «وَ سَلِّمُوا تَسْلِيما» یعنی هماهنگ با زبان، قوای باطنی اعم از عقیده، اخلاق و عمل هم تسلیم باشند و چنین صلواتی اثربخش است. پس صلوات، عهد ولایت انسان است و انسان با صلوات، ولایت حضرت رسول خدا(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَالِه) و آل طـاهرینشان را میپذیرد و از بـاب حطّه وارد میشود و اگر این باب حطّه باز نمیشد، هیچ عمل انسان مقبول نبود. شیطان دو رکعت نماز خواند که چهار هزار سال طول کشید، اما وقتی دچار کبر شد و از باب حطّهای که خداوند فرموده بود و همان سجده و خضوع بر انسانِ کامل بود، وارد نشد، از درگاه الهی رانده شد. پس ریاضت و عبادت، بدون ولایت و محبت و اطاعت و شفاعت حضرت رسول خدا(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَالِه) و آلطاهرینشان، مثمر ثمر و نتیجهبخش و به مقصدرساننده نیست و پذیرش و قبولی تمام اعمال در سایة ولایت میباشد.
«حضرت رسول اكرم(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَالِه) غلامی به نام ثوبان داشتند، ثوبان علاقه زيادى به آن حضرت داشت و طاقت فراق و جدائى از آن جناب را نداشت، روزى با رنگ پريده و تنى رنجديده نزد آن حضرت شتافت، حضرت فرمودند: چرا رنگ از چهرهات پريده است؟ عرض كرد: يا رسولالله بيمارى و كسالتى ندارم جز شوق ديدار شما در زمان فراق و انديشه قيامت و عالم آخرت و ترس از جدائى و مفارقت شما در آن عالم، زيرا چنين دانستم كه شما با ساير پيامبران در طبقات و درجات بالاى بهشت باشيد و من اگرچه در بهشت جاى گيرم، ولى در مقام نازل و درجة پائين باشم و اگر شايستة ورود به بهشت نباشم، هرگز شما را در آن عالم زيارت نخواهم كرد، سخن ثوبان که بدينجا رسيد، آية «وَ مَنْ يُطِعِ اللهَ وَ الرَّسُولَ فَاُولئِكَ مَعَ الَّذينَ اَنْعَمَ اللهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحينَ وَ حَسُنَ اُولئِكَ رَفيقاً»[2] نازل شد»[3]؛ پس انسان در سـایة اطـاعت و تسلیم در برابر خداوند و رسول خدا(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَالِه) و آلطاهرینشان، به رحمت و محبت و رضایت پروردگار نائل میشود.
انسان تا زمانی که طفل است، محبت و رحمت الهی از ناحیة مادر به او میرسد، بطوری که مادر تمام محبت خود را بذل طفل میکند و زمانی که بزرگ میشود، محبت و رحمت سرشار پروردگار توسط رسول خدا(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَالِه) و آلطاهرینشان میرسد که رَحمَةٌلِلعالَمین هستند و انسان به این محبت و رحمتها نائل نمیشود مگر با اطاعت از رسول خدا(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَالِه) و ائمّة هدی(عَلَيهِم السَّلام)، و توفيق اطاعت از رسول خدا(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَالِه) و آلطاهرینشان با شفاعت رسول خدا(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَالِه) و آلطاهرینشان ميسور است، و آغازِ شفاعت، صلوات بر محمد و آل محمد(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَالِه) میباشد «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمِّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد». کسیکه با صلوات بر حضرت پیامبر اسلام(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَالِه) و آلطاهرینشان، به مقامات آن بزرگواران اقرار میکند، درهای رحمت پروردگار و مقامات رسول خدا(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَالِه) و آلطـاهرینشان را بر روی خود باز میکند «اَللّهُمَّ الرْزُقنا».
1- علل الشرايع، ترجمه مسترحمی، ص86
2- و کسی که اطاعت کند خداوند را و پيامبر را، پس آن گروه همراه کسانی هستند که نعمت بخشيد خداوند بر ايشان از پيامبران و راستگويان و شهداء و نيکوکاران و خوب هستند ايشان از حيث رفاقت (مبارکه نساء/69).
3- بحارالانوار، ج65، ص