خداوند متعال در ادامۀ آیۀ شریفۀ مورد بحث می فرماید: «وَ لَوْ شاءَ اللهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ» و به این ترتیب مسلمانان را توجه می دهد که مبادا به پیروزی های خودتان تکیه کنید و این نصرت را از آنِ خود بدانید، همان طور که به رسول گرامی خود می فرماید: «فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لكِنَّ اللهَ قَتَلَهُمْ وَ ما رَمَيْتَ اِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللهَ رَمى‏»[1]. خداوند متعال مسلمانان را متوجه می سازد که اگر پیروز شدند، این خواست خداوند بود که رُعب آنان را بر دل دشمنانشان افکند و ایشان را بر آنها پیروز کرد و غلبه داد «وَ لَوْ شاءَ اللهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ»، همان طور که مسلمانان در سیزده سال دوران مکه تحت فشار مشرکان و کافران بودند و به آن صورت آزمایش می شدند و اگر خداوند می خواست، همان شرایط را ادامه می داد «وَ لَوْ شاءَ اللهُ لَاَعْنَتَكُم‏»[2]. حضرت امام زمان(عجِّل­اللهُ­تعالی­فَرَجَهُ­الشَّريف) مانند حضرت امام علی(عَلَيهِ­السَّلام) منصور به رُعب هستند، یعنی خداوند آنان را با رُعب یاری فرموده است.

     پس این خداوند بود که رُعب مسلمانان را در دل کافران افکند و آنان را پیروز فرمود و اگر خداوند می خواست، آنها را بر شما مسلمانان مسلّط می کرد که این امر به توحید افعالی مربوط می شود. اگر انسان هیچ کمال و نعمتی را از خود نداند و باور و یقین داشته باشد که فقر محض در برابر غنای محض است و تمام سبب ها به اذن مسبّب الاسباب کارساز است «­لا مُؤَثِّرَ فِی الْوُجُودِ اِلَّا الله­»­[3]، در این صورت نصرت و پیروزی را از آنِ خـود نمی داند و بـه خود تکیـه نمی کند. این آیۀ شریفه مربوط به جهاد نظامی و مسلّحانه بود.

 

[1]- پس نکُشتيد آنان را ولکن خداوند کُشت ايشان را و نينداختی تو زمانی که انداختی، وليکن خداوند انداخت (مبارکه انفال/17).

[2]- واگر خداوند می خواست، البتّه سخت می گرفت بر شما (مبارکه بقره/220).

[3]- نیست تأثيرگذارنده ای در عالَم وجود مگر خداوند (بحارالانوار، ج57، ص170).