اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ * بِسْمِ اللهِِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

اُولئِكَ الَّذينَ يَعْلَمُ اللهُ ما فی‏ قُلُوبِهِمْ فَاَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ عِظْهُمْ وَ قُلْ لَهُمْ فی‏ اَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَليغاً﴿63﴾

     ترجمه: آن گروه (منافقین) كسانی هستند كه می­داند خداوند آنچه را که در قلب­هايشان است، پس اِعراض کن از ايشان و نصيحت کن ايشان را و بگو برای ايشان در نفسهايشان (جانهايشان) گفتاری بليغ و رسا﴿63﴾

     «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ» «یا اَمیرَ الْمُؤمِنینَ یا عَلِیَّ بْنَ اَبی طالِبٍ یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَ مَوْلانا اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ الله»[1].

     شهادت وجود اقدس و انور حضرت مولی­الموحّدین اميرالمؤمنين، امام علی(عَلَيهِ ­السَّلام) به پیشگاه مقدّس حضرت پیامبر اسلام(صَلَّي ­­اللهُ ­عَلَيْهِ ­وَ‌­الِه) و آل­طاهرینشان و حضرت ولیّ­عصر(عجِّل­ اللهُ ­تعال ی­فَرَجَهُ­ الشَّريف) و تمام حضرات انبیاء(عَلَيهِمُ ­السَّلام) و خواهران محترم تسلیت و تعزیت عرض می­شود. «خداوند به عظمت وجودی آن حضرت، همة ما را از شفاعت کبرای آن بزرگوار بهره­مند بفرماید و در دنیا و عقبی با ایشان محشور بفرماید».

«دل را ز علی(عَلَیْهِ­ السَّلام) اگر بگيرم چه کنم

                                             بی مهر علی(عَلَیْهِ­ السَّلام) اگر بميرم چه کنـم

فردا کـه کسی را به کسی کاری نيست

                                             دامان علی(عَلَیْهِ­ السَّلام) اگر نگيـرم چه کنم»

     وقتی در حرم مطهّر حضرت مولی الموحّدین امام علی(عَلَيهِ ­السَّلام) قرار می­گیریم، از لحاظ مکانی در محضر آن حضرت هستیم و وقتی در زمان شهادت آن بزرگوار قرار داریم، از لحاظ زمانی در محضر آن بزرگوار می­باشیم. اگر محل ولادت حضرت امام علی(عَلَيهِ ­السَّلام)، کعبه، و محل شهادتشان مسجد و زمان صعودشان، شب مقدس قدر است، بیانگر این واقعیت می­باشد که کعبه و محراب و مسجد، هر چه که هست، از وجود و برکت ایشان است و منهای وجود آن حضرت، نه کعبه است و نه محراب و نه مسجد، چراکه روح دین و مسجد و محراب، ولایت می­باشد.

*تفسير: اهمیّت موعظه و پند و اندرز برای رشد و تعالی انسان:

     در جلسة سابق، مطالب پیرامون پند و اندرز و موعظه و نصیحت بود و استفاده شد کـه وقتی خدای سبحان، انسانها را دعوت به پند­پذیری و نصیحت­پذیری فرموده، معلوم می­شود که کلام خدای تبارک و تعالی و محبوبانش، باعث رشد و تعالی و همچنین رشد عقلانی می­گردد و از مهمترین غذاهای روح انسان، پند و نصیحتِ بزرگان دین است. هرچقدر معرفت فراتر و قدرت عقلانی بیشتر باشد، به همان نسبت انسان خود را نیازمند پند و اندرز می­داند و در مقابل هرچه جهل بیشتر باشد، انسان خود را بی­نیاز از پند و اندرز می­داند و به این علّت بزرگان، فرسنگ­ها طی­طريق می­کردند که پندی از نصایح بزرگان را بشنوند، تا می­رسد به حضرات انبیاء(عَلَيهِمُ ­السَّلام) که این امر شدّت بالاتری می­یابد و در رأس ایشان، حضرت پیامبر اسلام(صَلَّي ­­اللهُ ­عَلَيْهِ ­وَ‌­الِه) قرار دارند که با وجود اینکه اشرف مخلوقات و معلم فرشتگان هستند و زمانی که جناب جبرئیل به محضر آن حضرت نـازل می­شد، دو زانـو در مقـابل آن بزرگوار می­نشست، لکن گاهی خطاب به جناب جبرئیل می­فرمودند: «عِظْنی»[2] مرا موعظه کن. مطلب مذکور بیانگر این واقعیّت است که پند و اندرز و تعالیم عالیه تا چه حدّ در رشد و کمال انسان مؤثّر است.

     نهج­البلاغه یک دوره از نصایح مولی­الموحّدین امام علی(عَلَيهِ ­السَّلام) می­باشد. «ابن ­ابی­ الحديد»، شارِح نهج­البلاغه که سنّی­مذهب بود، می­گويد: «من خطبة دويست و بيست و يکم نهج­البلاغه را هزار بار خواندم»[3]. «جورج جورداق»، دانشمند مسيحی می­گويد: «جاذبه­های کلام امام علی(عَلَيهِ ­السَّلام) آنچنان مرا شيفتة خود ساخت که نهج­البلاغه را دويست بار مطالعه کردم»[4]. ولذا معلوم می­شود که انسان چقدر به پند و اندرزِ خداوند و آن بزرگواران نیازمند است و بزرگترین پند و موعظه، پند خداوند در قرآن کریم می­باشد، همانطور که حضرت امام علی(عَلَيهِ ­السَّلام) در نهج­البلاغه بخش عظیمی را در مورد قرآن بیان فرمودند. اگر انسان این همه به تدبّر *و تفکّر و اندیشه دعوت شده، به این سبب است که از آیات الهی غافلانه عبور نکند و به حقایق بالاتری راه یابد. وقتی قرآن با سرعت تلاوت نشده و پیرامون آیات آن تعقّل و تفکّر می­گردد، انسان به حقایق بالاتری راه می­یابد. قرآن کریم، بطنی دارد و هر بطن، بطن دیگری دارد. وقتی در آیات الهی اندیشه می­شود، یک تحوّل و انقلاب و پند­پذیری حقیقی حاصل می­گردد. شخصی از جایی عبور می­کرد، متوجّه فردی شد که قرآن تلاوت می­کرد. رفت و کارهایش را انجام داد و برگشت، مشاهده کرد که دوباره همان آیه را می­خواند، وقتی علّت را پرسید، آن شخص پاسخ داد: جاذبه­ای در این آیات وجود که هر چه تلاش می­کنم نمی­توانم از آنها عبور کنم. آری، اندیشه در قرآن دارای چنین برکاتی است و انسان را این­چنین مجذوب خود می­کند. «فُضیل ابن عیاض» راهزن و دزد و فردی فاسق بود، روزی به قصد سوئی از بام خانه­ای بالا رفت که بر سر دیوار شنید صاحب­خانه قرآن می­خواند و این آیه را تلاوت می­کند که: «اَ لَمْ يَاْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا اَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللهِ...»[5] آیا وقت آن نرسیده که اهل ایمان، دلهایشان از یاد خداوند بلرزد؟ همانجا بر بالای دیوار منقلب شد و برگشت، درحالی که زمزمه می­کرد: آری وقت آن رسیده است! رفت و توبه و جبران مافات کرد و به آن مقامات رفیعه نائل شد. بنابر­این توصیه شده که قرآن کریم با تعقّل و تدبّر تلاوت شود و تند تند و بدون توجّه به معانی و مفاهیم آن خوانده نشود. البتّه همان­طور که استفاده شده، تلاوت ظـاهری هم اجر و فضیلت دارد و حتّی حضرت پیامبر اکرم(صَلَّي ­­اللهُ ­عَلَيْهِ ­وَ‌­الِه) فرمودند: نگاه کردن به قرآن کریم عبادت است «اَلنَّظَرُ فیِ الْمُصْحَفِ یَعْنی صَحیفَةُ الْقُرْآنَ عِبادَة»[6]، لکن آن آثار تربیتی را که تدبّر در قرآن در پی دارد، تلاوت ظاهری ندارد و شایسته است که به کم اکتفا نشود.

     پس اندیشه در قرآن کریم موجب احیاگری و رسیدن به حیات طیّبه می­شود و ماه مبارک رمضان، بهار اندیشه و تدبّر در قرآن کریم و عمل به قرآن است. ماه مبارک رمضان بهار بهره­مندی از آیه آیة قرآن کریم می­باشد.

 

1- سلام بر شما ... ای امیرالمؤمنین ای علی بن ابیطالب، ای حجّت خداوند بر مخلوقاتش، ای آقای ما و مولای ما، همانا ما توجّه نمودیم و طلب شفاعت نمودیم و توسّل جستیم به شما به سوی خداوند و قرار دادیم شما را پیش روی حاجاتمان، ای صاحب وجهه نزد خداوند، شفاعت نمایید برای ما نزد خداوند (مفاتیح الجنان، فرازی از دعای توسل).

*مطالب تفسيري از تفسير تسنيم مباركة نساء استاد جوادي آملي و از تفاسير الميزان، مجمع البيان، تفسير نمونه و تفسير نور اقتباس گرديده است.

21- الخصال، ج1، ص7

3- به نقل از راديو معارف

4- مقدّمة نهج­البلاغه مرحوم دشتی، ص14

* تدبّر از دُبُر به معنای دنبال مطالب را گرفتن است.

5- مبارکه حدید/16

6- نگاه در مُصحف یعنی صفحه قرآن عبادت است (بحارالانوار، ج89، ص199).