وفات اُمُّ­ المؤمنين، حضرت خديجة کبری(سَلامُ ­اللهِ ­عَلَيها) نيز به پيشگاه مقدّس حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ ­عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ) و آل طاهرين آن بزرگوار تسليت عرض می­شود. وجود آن بانوی گرامی، پيام جاويدان می­دهد که می­توان بدون اينکه معصوم بود، به درجه­ای از قرب الهی باريافت که خداوند متعال، بارها از قول جناب جبرئيل(عَلَيهِ ­السَّلام) به ايشان سلام بفرستد و حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) بفرمايند: «بهشت مشتاق چهار زن است که يکی از آنها خديجه(سَلامُ ­اللهِ ­عَلَيها) است»[1]. توضيح اينکه: آن چهار زن عبارتند از: حضرت فاطمه زهرا(سَلامُ­ اللهِ ­عَلَيها)، حضرت خديجه کبری(سَلامُ­ اللهِ­ عَلَيها)، حضرت مريم(سَلامُ ­اللهِ ­عَلَيها) و بانو آسيه(سَلامُ ­اللهِ­ عَلَيها). امّا در اين مورد سوالی مطرح می­شود و آن اينکه: چرا حضرت زينب کبری(سَلامُ ­اللهِ ­عَلَيها) و حضرت فاطمه معصومه(سَلامُ­ اللهِ­ عَلَيها) داخل اين گروه ذکر نشده ­اند؟ که در اين مورد پاسخ دادند: آن زمانی که حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) اين بيان نورانی را فرمودند، هنوز حضرت زينب ­کبری(سَلامُ ­اللهِ ­عَلَيها) و حضرت فـاطمه معصومه(سَلامُ ­اللهِ ­عَلَيها) متولّد نشده بودند.

     بنابراين معلوم می­شود که حضرت خديجه(سَلامُ­ اللهِ­ عَلَيها) بدون اينکه از معصومين چهارده­گانه باشند، به درجه­ای صعود يافتند که حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ) در وفات ايشان يک سال عزای عمومی اعلام فرمودند و صاحب شخصيّت ماندگار در اسلام هستند. در عظمت مقام آن بانوی گرامی همين بس که مادر حضرت فاطمه زهرا(سَلامُ ­اللهِ ­عَلَيها) می­باشند که سوّمين شخصيّت در عالم هستند. تا زمانی که حضرت خديجه(سَلامُ­ اللهِ­ عَلَيها) در قيد حيات بودند، حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ)، همسر ديگری اختيار نکردند، همانطور که تا حضرت فاطمه زهرا(سَلامُ ­اللهِ ­عَلَيها) در قيد حيات بودند، حضرت علی(عَلَيهِ ­السَّلام) ازدواج ديگری نداشتند. بعد از وفات حضرت خديجه(سَلامُ ­اللهِ ­عَلَيها) نيز با وجود اينکه حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) همسران جوانی هم داشتند، لکن پيوسته از ايشان به نيکی ياد می­کردند بطوری که گـاهی با اعتراض همسران ديگر مواجه می­شدند کـه: يا رسول ­الله اگر خداوند پير را از شما گرفت، جوان را داد که حضرت جواب می­فرمودند: «اَيْنَ مِثْلُ خَديجَةَ صَدَّقَتْني حينَ كَذَّبَنِي النّاسُ وَ وازَرَتْني عَلى دينِ اللّهِ وَ اَعانَتْني عَلَيْهِ بِمالِها اِنَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اَمَرَني اَنْ اُبَشِّرَ خَديجَةَ بِبَيْتٍ فِي الْجَنَّةِ مِنْ قَصَبِ الزُّمُرُّدِ لا صَخَبَ فيهِ وَ لا نَصَب‏»[2]، کجا مثل خديجه يافت می­شود؟ آن زمان که مردم مرا تکذيب می­کردند، او مرا تصديق کرد و مرا با ثروت خود براى پيشرفت دين خدا يارى نمود، خداوند عزّ و جلّ به من دستور داد خديجه را به قصر زمرّدى كه در بهشت دارد و هيچ رنج و زحمتى در آن نيست بشارت دهم. حضرت خديجه(سَلامُ ­اللهِ­ عَلَيها) مال ­التّجارة فراوانی داشتند و همه را در راه اسلام و به دست حضرت پيـامبر ­اسلام(صَلَّی­ اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) خرج کردند و در پايان عمرشان به خاطر کوتاهی­هايشان از حضرت پيامبر ­اسلام(صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) عذرخواهی کردند. براستی چگونه می­شود که انسان به اين عظمت باريابد؟ چه عاملی مسبّب اين مقام توحيـدی است؟ پاسخ اين است کـه حضرت خديجه(سَلامُ ­اللهِ ­عَلَيها) به خاطر خداوند از خيلی چيزها گذشتند و به ثروت سرشار، تجمّلات و تعلّقات و زندگی اشرافی، پشت­پا زدند و خط سرخی بر مظاهر دنيا کشيدند و خود را دربست در اختيار دین توحيد قرار دادند و آن در زمانی بود که اسلام در ضعف قرار داشت. زنان مکّه حضرت خديجه(سَلامُ­ اللهِ ­عَلَيها) را به خاطر حمايت از حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ) در انزوا قرار دادند و حتّی به هنگام ولادت حضرت فاطمه زهرا(سَلامُ­ اللهِ­ عَلَيها) به ياری و ديدار ايشان نيامدند و ايشان را تنها گذاشتند، لکن آن بزرگوار تمام اينها را در برابر رسيدن به مقام توحيد که در وجود اقدس حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) تجلّی داشت، به جان خريدند و چه زيبا معامله ­ای با خالق محبوب نمودند.

 

1- زندگانى حضرت زهرا(سَلامُ­ اللهِ ­عَلَيها)، ترجمه روحانی، ص924

2- بحارالانوار، ج43، ص131