ایّامی که در آن قرار گرفته ایم، ایام البیض ماه شریف رجب میباشد که از عظمت و فضیلت خاصّی برخوردار است. به مناسبت ولادت باسعادت حضرت امیرالمومنین امام علی(عَلَیْهِ السَّلام)، تیمّناً و تبرّکاً یک بیان نورانی و بسیار زیبا از وجود مقدس آن حضرت استفاده میشود.
از وجود مقدّس حضرت امام علی(عَلَیْهِ السَّلام) سوال کردند که علم چيست؟ «سُئِلَ اَميرُ الْمُؤْمِنينَ(عَلَیْهِ السَّلام) عَنِ الْعِلْمِ»، آن بزرگوار فرمودند: «فَقالَ(عَلَیْهِ السَّلام): اَرْبَعُ كَلِماتٍ اَنْ تَعْبُدَ اللّهَ بِقَدْرِ حاجَتِكَ اِلَيْهِ وَ اَنْ تَعْصِيَهُ بِقَدْرِ صَبْرِكَ عَلَى النّارِ وَ اَنْ تَعْمَلَ لِدُنْياكَ بِقَدْرِ عُمُرِكَ فيها وَ اَنْ تَعْمَلَ لِآخِرَتِكَ بِقَدْرِ بَقائِكَ فيها»[1]، علم عبارت از چهار کلمه است:
1- اينکه عبادت کنی خداوند را بقدر حاجتت به او، يعنی هر قدر به خداوند محتاج هستی، او را عبادت کن و بندة او باش که در اين صورت عالم میشوی و پرواضح است که انسان به قدرِ لحظه لحظه هايش، محتاج آن خالق کريم است. «يٰا اَيُّهَا النّاسُ اَنْتُمُ الْفُقَراءُ اِلَى اللّهِ وَ اللّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَميد»[2]. انسان از فرق سر تا نوک پا محتاج خداوند، آن غنیّ بالذّات است و اگر خداوند يک لحظه فيض خود را قطع نمايد، نه تنها انسان، بلکه همة عالم فانی میشود «اگر نازی کند يک دَم فرو ريزند قالبها».
2- اينکه هر قدر قدرت تحمّل آتش خداوند را داری، معصيت او را انجام بده. انسان تا چه اندازه صبر بر آتش دارد؟ آتشی که در انتظار بيراههروندگان و معصيت کنندگان است. پس وقتی تحمّل آن را نداری، معصيت او را انجام نده و عبد او باش و اگر عبد شدی، عالِم میشوی.
3- به اندازه ای که عمر داری و در دنيا زندگی میکنی، برای دنيا کار کن. وقتی انسان برای نصف روز خود تضمين ندارد و مطمئن به زنده بودنش نيست، شايسته نيست که به آن دلبسته شود و به خاطر دنيا کار کند. در بيان نورانی ديگری از حضرت امام علی(عَلَیْهِ السَّلام) آمده است: «اَلدُّنْيا دارُ مَمَرٍّ لٰا دارُ مَقَرٍّ»[3] دنيا گذرگاه و مسافرخانه است و محل قرار و آرام نيست و برای مسافرخانه، در حدّ مسافرخانه بايد حساب باز کرد و تلاش نمود. انسان در مسافرخانه، جمع نمیکند تا در همانجا استفاده نمايد، بلکه توشه اش را برای وطن اصلی اش ذخيره میکند. پس تمام همّ و غمّ خود را بکار گير تا برای وطن اصلی خود توشه برداری نمايی. از اين دنيای موقّتی عبرت بگير و عبور کن و در اين دنيای فانی برای سرای باقی که محلّ آرام و قرار توست، کار کن و در اين صورت است که عالم میشوی.
4- به اندازهای که در آخرت میمانی، برای آن تلاش و کوشش کن. حقيقت انسان، روحِ دميده شدة خدايی است «وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي»[4] و جسم، مَرکبی است کـه روح سوار آن شده است. آنچه کـه زير خاک میرود و میپوسد، حقيقت انسان نيست، بلکه جسم و کالبد اوست. انسان موجودی ملکوتی است و حقيقت او که روح ملکوتی است، ماندگار و باقی میباشد.
از بيان نورانی حضرت اميرالمؤمنين علی(عَلَیْهِ السَّلام) روشن میشود که انسان موجودی جاويدان است «ما خُلِقْتُمْ لِلْفَناءِ بَلْ خُلِقْتُمْ لِلْبَقاء»[5]، و چون چنين است، شايسته است که انسان برای دارِ ماندگار خود کار کند و تلاش او در جهت کسب سرای باقی و آخرت باشد و در اين صورت است که عالِم حقيقی میباشد.
البتّه لازم به ذکر است که دين اسلام، انسان را به رُهبانيّت دعوت نفرموده است و لذّت مشروع و حلال دنيا را برای او حرام نکرده است، لکن آنچه که مذموم است، سوءاستفاده از نعمات الهی و استفادة آنها در مسير حرام و گناه میباشد. پس انسان مجاز است که در دنيا کار کند و بهره ببرد، ولی طوری عمل کند که آخرتِ ماندگار را با آن بسازد. استاد جوادی آملی میفرمايند: مسکن و فرشِ زندگانی آخرت را انسان با عملش از اين دنيا مهيّا میسازد.
پس علم حقيقی علمی است که انسان را به مقصد اعلیٰ برساند. آن علمی نجاتبخش است که در مسير عبوديّت و بندگیِ حق سبحان باشد و انسان را در صراط مستقيم استوار سازد. ارزش علوم ظاهری هم به آن ميزانی است که انسان را در مسير عبوديّت ياری کند و او را در صراط مستقيم قرار دهد «اَلْعِلْمُ نُورٌ يَقْذِفُهُ اللّهُ في قَلْبِ مَنْ يَشاءُ»[6]. امّا علمی که در مسير بندگی نباشد و انسان را به صراط مستقيم نرساند و غرور و تکبّر افزايد و از توحيد و بندگی دور سازد، علم حقيقی نيست، بلکه حجاب اکبر است «اَلْعِلْمُ حِجابُ الْاَکْبَر»[7]. انسان برای خوردن و خوابيدن و کسب مقام و قدرت و مدرک به دنيا نيامده است، بلکه برای رسيدن به هدف اعلیٰ خلق شده و به ادبستان دنيا آمده است تا علم بياموزد، رشد کند و به کمال برسد و لايق حضور گردد و چنين انسانی است که علم او عبادتِ حق تعالی و بندگی خدای سبحان محسوب میگردد و برای چنين جوانی خداوند در پيش فرشتگان افتخار میکند.
1- مجموعه ورام، ج2، ص37؛ اثنی عشريّه، ص163
2- ای مردم، شمائيد فقيران به سمت خداوند و خداوند اوست بینياز ستوده (مبارکه فاطر/15).
3- نهج البلاغة مرحوم دشتی، حکمت133
4- و دميدم در آن از روح خودم (مبارکه حجر/29).
5- خلق کرده نشديد برای فانی شدن، بلکه خلق کرده شديد برای باقی بودن (بيان نورانی حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ)؛ بحارالانوار، ج58، ص78).
6- علم نوری است که قرار میدهد آن را خداوند در قلب کسی که بخواهد (مصباح الشّريعه، ترجمة مصطفوی، ص344).
7- شرح اصول کافی (صدرا)، ج3، ص440