با توجّه به مطالب مذکور در بخش سابق معلوم می­شود که مال و ثروت، غبطه بردنی و آرزو کردنی نيست، آنچه که آرزو کردنی است، سرمايه­های معنوی است؛ آنچه آرزو کردنی است، دين و ايمان و تقوا و يقين و مقام رضا است که کوثر می­باشند. کوثر، ممدوح و حسرت بردنی است، نه تکاثر و فزون طلبی که مذموم است. اهل معرفت می­دانند که وقتی خداوند متعال به کسی، کوثر داده، همه چيز داده است. حضرت امام علی(عَلَيهِ ­السَّلام) به جناب سلمان، مقامشان را در بهشت نشان دادند و فرمودند: «سلمان جايگاهت را ديدی، می­خواهی بروی؟ عرض کرد: يا اميرالمؤمنين من شما را می­خواهم، بهشت را می­خواهم چه کنم؟». يعنی حقيقت بهشت، حضرت پيـامبر­ اسلام(صَلَّی ­اللهُ­ عَلَيه ­وَ ­آلِهِ) و اميـرالمؤمنين علی (عَلَيهِ ­السَّلام) و امامان(عَلَيهمِ­ السَّلام) هستند. روزی حضرت امام رضا(عَلَيهِ­ السَّلام) از آرايشگرشان دستگاهی را که با آن تيغ خود را تيز می­کرد، گرفتند و به طلا تبديل کردند و برگردانيدند. امّا آرايشگر گفت: یابن رسول­ الله من اين را می­خواهم چه کنم؟ وقت مردن بر بالای سر من حاضر شويد. پس اهل معرفت می­دانند آن سرمايه­ای را تقاضا کنند که بتوانند با آن، سعادت دنيا و آخرت را بدست آورند. حضرت امام علی(عَلَيهِ­ السَّلام) فرمودند: «لا تِجارَةَ كَالْعَمَلِ الصّالِح‏»[1]، از اينرو دنبال تجارتی برويد که سود آن در جهان ديگر مفيد فايده باشد. مگر نعمت دين و ايمان و توحيد و ولايت، نعمت اندکی است؟ وقتی ما توحيد داريم، اشرف کائنات حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ ­وَ ­آلِهِ) و حضرت علی(عَلَيهِ ­السَّلام) و حضرت فاطمه(سَلامُ ­اللهِ ­عَلَيها) و اولاد طاهرينشان را داريم، ديگر چه نداريم؟ آنان بهشت مجسّم هستند. کسی خدمت امام جعفر صادق(عَلَيهِ­ السَّلام) رسيد و گفت: يابن رسول الله، من فقيرم. فرمودند: تو فقير نيستی. باز عرض کرد: محتاجم. حضرت فرمودند: تو فقير نيستی، آيا حاضری که نعمت ولايت و محبّت ما را از تو بگيرند و ثروت سرشاری به تو بدهند؟ عرض کرد: خير، حضرت فرمودند: پس تو ثروتمند هستی چون حاضر نيستی که نعمت ولايت را از دست بدهی.

     جوانان عزيز: اينکه شما مزين به ايمان و تقوی می­باشيد و محبّت اهل بيت(عَلَيهِم ­السَّلام) در قلوب شما جای دارد و توفيق نماز و عبادت را داريد، بالاترين ثروت­ها را دارا هستيد. اگر از شما بخواهند که يک نماز صبحتان را با ميليون­ها تومان معاوضه کنيد، آيا راضی می­شويد؟ پس شما ثروتمندترين افراد می­باشيد. اينکه شما راهی جلسة قرآن می­شويد که به فرمودة حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی ­اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ) در واقع «روضه ­ای از رياض بهشت است»[2]، بالاترين ثروت­ها را داريد. از اينرو به جای خيره شدن به امکانات مادی ديگران و آرزوی مال و ثروت ديگران را داشتن، از خدای سبحان ثروت ايمان و تقوی و ولايت و ارتقاء مقامات معنوی را درخواست کنيم که سعادت دنيا و آخرت در گرو آن است، همانطور که خداوند متعال فرمود: «سارِعُوا اِلىٰ‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْاَرْضُ اُعِدَّتْ لِلْمُتَّقينَ»[3] البته منظور آية شريفه اين نيست که عرض و طول بهشت به اندازة وسعت آسمانها و زمين است، بلکه جايگاه هر متّقی در بهشت، به اندازة طول آسمان­ها و زمين می­باشد. از اينرو شايسته است کسی که در دنيا امکانات محدودی دارد، به جای چشم دوختن به امکانات ديگران، سعادت و بهشت برين را تدارک ببيند.

     حضرت امام علی(عَلَيهِ ­السَّلام) در خطبة 86 نهج البلاغه، ثروت حقيقی را اين چنين معرفی می­فرمايند: «عِبادَ اللَّهِ اِنَّ اَنْصَحَ النّاسِ لِنَفْسِهِ اَطْوَعُهُمْ لِرَبِّهِ وَ اِنَّ اَغَشَّهُمْ لِنَفْسِهِ اَعْصاهُمْ لِرَبِّه»، ای بندگان خدا، همانا خير­خواه­ترين مردم به خودش، مطيع­ترين آنهاست به پروردگارش و همانا خيانتکارترين ايشان نسبت به خودش، عاصی­ترين ايشان است به پروردگارش. پس اگر انسان، شائق سعادت ابدی و خيرخواه نسبت به خودش باشد، مطيع­ترين افراد به پروردگار است.

     البته لازم به يادآوری است: گاهی افرادی نسبت به امکانات زندگی و همسر و فرزندشان، راضی و قانع هستند، لکن تعريف ديگران از امکانات خودشان، اعم از همسر خوب، خريدها و ... باعث می­شود که زندگی آنان زير و رو شود و ديگر به داشته­ هايشان قانع و راضی نباشند و به اين ترتيب کانون و آشيانة صلح و صفای ايشان تلخ و دگرگون می­شود و بذر اختلاف پاشيده شده و سرانجام منجر به متارکه می­شود. از اينرو انسان بايد در کلام و گفتار خود راحت نبوده و دقت بسياری داشته باشد و توجّه کند که ای بسا سخنان او در روز قيامت، حق الناس بزرگی برايش به بار آورد.

     پس انسان به جای چشم دوختن به امکانات ديگران، شايسته است توجّه کند که چه چيزی کوثر به بار می­آورد نه تکاثر. کوثر و تکاثر، هر دو از يک ريشه هستند، همانطور که استفاده شد، کوثر، سرشار از خيرات و برکات نامحدود است، درحاليکه تکاثر و کثرت ­طلبی مذموم بوده و باعث هلاکت معنوی است.

 

1- نيست تجارتی مانند عمل صالح (نهج البلاغه، حکمت113).

2- عدّة­الدّاعی، ص253

3- و سرعت بجوييد به سوی مغفرتی از پروردگارتان و بهشتی که عرض آن آسمانها و زمين است، آماده شده برای متّقين (مبارکه آل­ عمران/133).