در جلسات سابق، خداوند متعال سرانجامِ دو گروه حق و باطل و اهل شرک و توحيد، کفر و ايمان و نيکوکاران و بدکاران را بيان فرمود. مطالب ديگری که در اين مورد از محضر مفسّران عظام و اساتيد محترم، لازم به يادآوری می­باشد، اين است که:

     1- علّت تقدّم آية انذار بر آية بشارت: بر اين اساس که خدای تبارک و تعالی، رحمتش وسعت دارد «وَ رَحْمَتی‏ وَسِعَتْ كُلَّ شَیْ‏ء»[1]، و بر غضبش سبقت دارد «يا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَه‏»[2]، لذا لازم بود که در آيات شريفة مورد بحث، ابتدا سرانجامِ نيکوکاران و اهل حق، و سپس عاقبت بدکاران و اهل باطل مطرح می­شد، درحالی که ابتدا سرانجام اهل باطل و معاندين مطرح شده است و آن به اين علّت است که چون سخن از معاندين بود، لذا به تناسب آيات قبلی، آية عذاب جلوتر از آية بشارت و نعمتهای اهل حق آمده است.

     2- پاداش و کيفر در روز قيامت با باطن اعمال: آن پاداش عظيم و عذاب اليمی را که خدای سبحان برای دو گروه حق و باطل بيان فرموده، از بيرون تحميل نشده است، بلکه تمام پاداش­ها و جزاها و نعمتها و کيفرهای الهی صورت باطنیِ اعمال انسان است. به عبارت ديگر، در روز قيامت و عالم آخرت، که روز آشکار شدن سريره­ ها و باطن­هاست «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ»[3]، انسان چهرة باطنی و ملکوتی اعمالی را که در دنيا انجام داده است، مشاهده می­کند و با آن چهره محشور می­شود نه با چهرة ظاهری که در دنيا داشته است. بهشت، با تمام نعمتهايش که تجلّی تامّ رحمت الهی است، صورت باطنی و ملکوتی اعمال صالحاتِ نيکوکاران است. همچنين دوزخ و عذابهای آن، از بيرون تحميل نشده است، بلکه صورت باطنی گناهانِ دوزخيان است. صورت ملکوتی و باطنی اعمال شرّ و گناهان، دوزخ است، همانطور که خداوند متعال می­فرمايد: «جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُون‏»[4]، «هَلْ يُجْزَوْنَ اِلاّ ما كانُوا يَعْمَلُون‏»[5].

     پس صورت باطنی اعمال خير و شرّ، بهشت و دوزخ است و نيکوکاران با صورت باطنی اعمال خيرشان پاداش می ­بينند و بدکاران با صورت باطنی اعمال سوئشان کيفر می ­شوند.

«زاهد مدهم پندی، کآتش به جهنّم نيست

                                       آنان که همی سوزند، آتش ز جهان بُردند»

     چهرة باطنی برخی گناهان، آنقدر زشت و کريه و وحشتناک است که به صورت کيفر عظيم و عذاب دردناک ظهور می­کند و صورت باطنی اعمال خير، آنچنان زيباست که به صورت نعمتهای جاويدان بهشتی که نه چشمی آن را ديده و نه گوشی آن را شنيده و نه از ذهنی خطور کرده، ظهور می­کند، همانطور که حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) فرمودند: «فِی الْجَنَّةِ ما لٰا عَيْنٌ رَاَتْ وَ لٰا اُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لٰا خَطَرَ عَلٰى قَلْبِ بَشَر»[6] در بهشت چيزهايي فراهم شده است كه هيچ چشمي آن را نديده و هيچ گوشي آن را نشنيده و حتّي به قلب و فكر كسي خطور نكرده است.

     3- دنيا محلّ زراعت و تجارت برای آخرت: با توجّه به آيات شريفة مورد بحث معلوم می ­شود که اولاً: انسان در اين دنيا، بهشت و دوزخ را با اعمالش فراهم می­ آورد و اين، معنای مزرعه بودن دنيا است، حضرت پيامبر اکرم(صَلَّي ­­اللهُ ­عَلَيْهِ ­وَ‌­الِه) فرمودند: «اَلدُّنْيا مَزْرَعَةُ الْآخِرَةِ»[7]. آری، انسان بهشت و دوزخ را در دنيا با اعمالش می­کارد و در روز قيـامت برداشت می­کند، همانطور که امام حسن عسکری(عَلَيهِ ­السَّلام) می­فرمايند: «لِكُلِّ زارِعٍ ما زَرَع‏»[8] برای هر زارعی است آنچه که زراعت کرده است.

     همچنين دنيا محلّ تجارت است و انسان خواه ناخواه در دنيا تاجر می­باشد و سودش، بهشت و زيانش، دوزخ است. درواقع انسان در دنيا معامله­گر است و دنيا بازاری است که انسان در آن معامله می­کند و معاملة او رابحه يا خاسره است و اگر بهشت را تحصيل کرده، با عملش کاشته و تجارت نموده است و اگر دوزخ را کسب نموده، باز با عملش کسب کرده است.

     پس انسان در هر صورت و خواه و ناخواه در دنيا تاجر است و تجارت می­کند، همانطور که زارع است و زراعت می­کند و نمی­تواند بگويد که من نمی­خواهم تاجر يا زارع باشم. ثانياً: سودِ کاشته و زارعتِ انسان را خودِ او می­بَرَد «اِنْ اَحْسَنْتُمْ اَحْسَنْتُمْ لِاَنْفُسِكُمْ وَ اِنْ اَسَـاْتُمْ فَلَهـا»[9]، «فَلِـاَنْفُسِهِمْ يَمْهَـدُون‏»[10] پس برای خودتـان مهـد می­ گسترانيد. هرآنچه بکاريد و تجارت کنيد، برای خودتان است و سود و زيانش از آنِ خود شماست.

     ثالثاً: انسان با هر عمل خيری که انجام می­دهد، مقدّمة خير بعدی را فراهم می­آورد. يعنی اطاعت و تسليم انسان، زمينة اطاعت بعدی را فراهم می ­آورد. به بيان ديگر، توفيقات الهيّه شامل حال او می­شود. توفيق را خداوند می­دهد، لکن مقدّمات آن را انسان با اعمال صالحش فراهم می­ آورد. به همين ترتيب، هر گناهی که انسان انجام می­دهد، زمينه و مقدّمة گناه بعدی را فراهم می ­آورد، چراکه با هر گناهی ايمان ضعيف شده و تقوا کاهش می­ يابد و توفيقات الهيّه سلب می­شود. وقتی ايمان ضعيف شد و تقوا کمرنگ گرديد، زمينه برای گناهان بعدی فراهم می­شود، بمانند بيماری که بدنش ضعيف شده و برای ساير بيماری­ها مستعدّ می­گردد. همانطور که سمّ، آفتِ جسم است، همانگونه گناه، آفتِ روح است و انسان با هر گناهی که انجام می­دهد، روحش مسموم و ضعيف می­گردد و در معرض گناهان بعدی قرار می­گيرد. به عبارت ديگر، هر عمل خيری برای اعمال خير بعدی بسترسازی می­کند و توفيقات ربّانيّه و عنايات الهی را فراهم می­ آورد. در مقابل، هر گناهی برای گناهان بعدی بسترسازی می­ نمايد و زمينة گناهان بعدی و سلب توفيق الهی را فراهم می ­آورد.

     4- دنيا، آميخته با رنج و مرارت و محلّ کسب بهشت: از مجموع مطالب مذکور در آيات شريفة مورد بحث معلوم می­شود که دنيا بهشت نيست، بلکه راه و محلّ کسب بهشت است. امّا کسانی که شناخت صحيحی نسبت به دنيا ندارند و دنيا را به درستی نشناخته­ اند، انتظاراتی از دنيا دارند که از بهشت می­توان داشت. چنين کسانی تحمّل کوچکترين مشکل و ناراحتی و مصيبت و درد و رنجی را ندارند و پيوسته توقّع راحتی و آسايش و سلامتی دارند، ولذا با چنين نگاهی زود می­ شکنند و افسرده می ­گردند. کسانی که به آية شريفة «لَقَدْ خَلَقْنَا الْاِنْسانَ فی‏ كَبَدٍ»[11] و فرمايش حضرات معصومين(عَلَيهِم­ السَّلام) در مورد دنيا باور و يقين ندارند، رنج و کبد را نمی­پذيرند و تحمّل مصائب دنيا را ندارند. حضرت مولای متّقيان امام علی(عَلَيهِ ­السَّلام) می­ فرمايند: «دارٌ بِالْبَلاءِ مَحْفُوفَة»[12] دنيا خانه­ای است که با بلا پيچيده شده است و از حضرت امام صادق(عَلَيهِ ­السَّلام) مذکور است: «اَلرّاحَةُ لِلْمُؤمِنِ فِی الدُّنْيا مُسْتَحيلَة»[13]. اگر کسی به وعده ­های پروردگار متعال و حضرات معصومين(عَلَيهِم ­السَّلام) باور و يقين داشته باشد، در آزمايشات الهی و مصائب و مشکلات، گرفتار آشفتگی­های روانی و درهم ­ريختگی روحی و پريشانی باطنی و بي قراری و اضطراب نمی­شود، چراکه از دنيا انتظار بهشت را ندارد. دنيا راهِ بهشت است. دنيـا مزرعـه­ای است کـه در آن می­کـارند و در آخرت برداشت می­نمايند و اين کاشت و مزرعه بودن، دليل بر رنج و تلاش و زحمت است. حضرت امام رضا(عَلَيه ­السَّلام) می­فرمايند: «هر كس از خداوند بهشت را آرزو كند و در سختيها شكيبائى نداشته باشد، خود را مسخره كرده است‏»[14].

     بنابراين نگاه مؤمنانه و موحّدانه به دنيا، اين است که دنيا محل کاشت و تجارت برای آخرت و محلّ سختی و امتحان است و به اين سبب، مؤمنان حقيقی که انتظار بيشتر از اين، از دنيا ندارند و به وعده­ های الهی اميدوار هستند، همواره در آرامش قرار دارند، همانطور که حضرت امام علی(عَلَيهِ­ السَّلام) فرمودند: «مَنْ عَرَفَ الدُّنْيا لَمْ يَحْزَنْ عَلى ما اَصابَه‏»[15]. چنين کسانی نسبت به مصائب و مشکلات، پيش­ آگهی دارند و می­دانند که «مَرارَةُ الدُّنْيا حَلاوَةُ الْآخِرَةِ وَ حَلاوَةُ الدُّنْيا مَرارَةُ الْآخِرَةِ»[16]. خداوند متعال می­فرمايد: «يا اَيُّهَا الْاِنْسانُ اِنَّكَ كادِحٌ اِلى‏ رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقيه‏»[17] ای انسان، همانا تو تلاش کننده ­ای به سوی پروردگارت تلاشی، پس او را ملاقات خواهی کرد. مؤمنان حقيقی در دنيا در کدح و تلاش هستند و می­دانند که کاشتن در مزرعه و تجارت، زحمت می­خواهد، ولذا آن زحمت را قبول می­کنند تا در آخرت محصول را برداشت کنند.

     5- رشدِ چندين برابر اعمال خير و شرايط آن: تفاوت اعمال خير و شرّ نيکوکاران و بدکاران و اهل حق و باطل در اين است که اهل باطل، هر گناهی که انجام می­دهند، بيش از يک کيفر ندارد. امّا بر اساس سبقت رحمت پروردگار و طبق وعده­ های الهی و آية شريفة «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ اَمْثالِها»[18]، هر عمل خيری که مؤمنان انجام می­دهند، ده برابر پاداش دريافت می­کنند که گاهی به هفتصد برابر و گاهی به هزار و چهارصد برابر و گاهی بالاتر از آن نيز می­رسد «فَيُضـاعِفَهُ لَهُ اَضْعـافاً كَثيرَةً»[19]. آری، يک انفـاقِ مقبـولِ فی­ سبيل ­الله، اين چنين قدرت رشد و صعود دارد و يکی از زيباترين تجارت­ها و کاشت­ها می­باشد، و در زمان کنونی که عدّه­ ای به شدّت در فشار اقتصادی قرار دارند، از اهميّت بالاتری برخوردار است. از اينرو شايسته است که در پايان سال و آستانة سال جديد، پدران شرمنده و مادران دردمند و کودکان مغموم را دريابيم تا از چندين برابر پاداش پروردگار بهره­ مند شويم.

     حال، با توجّه به مطالب مذکور سئوالی مطرح می­شود و آن اينکه: وقتی يک عمل خير اين چنين قدرت رشد و صعود دارد، آيا اين امر انسان را برای انجام گناهان و معاصی جسور نمی­کند؟ پاسخ این است که: اولاً اعمال خیر در صورتی چندین برابر رشد می­یابند که با نیت خالص و فی سبیل الله صورت بگیرند و آلوده به ریا نباشند، همانطور که می­فرماید: «مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ اَمْوالَهُمْ فی‏ سَبيلِ اللهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ اَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی‏ كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللهُ واسِعٌ عَليم‏»[20].

     ثانیاً: با توجه به آیة شریفة «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ اَمْثالِها» معلوم می­شود که انفاق در صورتی که سالم به پیشگاه الهی آورده شود و با پاره ­ای گناهان اعم از منت و آزار و اذیت و ... آلوده نشود، چندین برابر رشد می ­یابد، به عنوان نمونه: کارمندی با امروز و فردا کردن، ارباب رجوع را اذیت کرده و اجر و پاداش کار خود را از بین می­ برد و به این سبب خداوند متعال می­ فرماید: «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْاَذى‏»[21]. حضرت امـام محمد باقر(عَلَيهِ­ السَّلام)  می ­فرمایند: «اَلْاِبْقاءُ عَلَى الْعَمَلِ اَشَدُّ مِنَ الْعَمَل‏»[22].

     آری، انجام دادن عمل خیر، از نگه داشتن آن آسانتر و سهل­ تر است. گاهی انسان در روز قیامت مشاهده می­کند که اعمال خیرش دچار آفت شده ­اند و گویا موریانه ­ای آنها را از درون خورده است. روزی رسول خدا(صَلَّی­ اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) به اصحاب فرمودند: «مَنْ قالَ سُبْحَانَ اللَّهِ غَرَسَ اللهُ لَهُ بِها شَجَرَةً فِی الْجَنَّةِ وَ مَنْ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ غَرَسَ اللهُ لَهُ بِها شَجَرَةً فِی الْجَنَّةِ وَ مَنْ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ غَرَسَ اللهُ لَهُ بِها شَجَرَةً فِی الْجَنَّةِ وَ مَنْ قالَ اللهُ اَكْبَرُ غَرَسَ اللهُ لَهُ بِها شَجَرَةً فِی الْجَنَّةِ فَقالَ رَجُلٌ مِنْ قُرَيْشٍ يا رَسُولَ اللهِ اِنَّ شَجَرَنا فِی الْجَنَّةِ لَكَثيرٌ قالَ نَعَمْ وَ لكِنْ اِيّاكُمْ اَنْ تُرْسِلُوا عَلَيْها نيراناً فَتُحْرِقُوها»[23] كسى كه «سبحان الله» بگويد، خداوند بخاطر آن درختى در بهشت براى او مى‏كارد و كسى كه «الحمد لله» بگويد، خداوند بخـاطر آن درختى در بهشت براى او مى‏كـارد و كسى كه «لا اِلهَ اِلَّا اللهُ» بگويد، خداوند بخاطر آن درختى در بهشت براى او مى‏كارد و كسى كه «الله اكبر» بگويد، خداوند بخاطر آن درختى در بهشت براى او مى‏كارد، در اين جا مردى از قريش عرض كرد: پس در اين صورت ما در بهشت درختان فراوانى داريم، حضرت فرمودند: بله، ولى مواظب باشيد آتشی نفرستيد كه همه آنها را بسوزانيد.

     پس معلوم می­شود هر عمل خیری چندین برابر پاداش را نخواهد داشت، لکن هر گناه و معصیتی که انجام می­گیرد، چنانچه با توبة حقیقی همراه نباشد، تا پایان عمر باقی خواهد ماند و انسان را در روز قیامت گرفتار خواهد نمود و به این علت امام سجّاد(عَلَيهِ­ السَّلام) فرمودند: «وَيْلٌ لِمَنْ غَلَبَتْ آحادُهُ اَعْشارَهُ»[24] وای بر کسی که غلبه کند يک­های او بر ده ­هايش.

     6- بهشت محصول ايمان و عمل صالح: وقتی بهشت و جهنّم هر دو ساختنی و تحصيل کردنی است، سرماية انسان در اين تجارت چيست و چگونه تجارت می­کند؟ آية شريفة «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحات‏» که در حدود چهل و سه مورد از قرآن کريم مطرح شده، پاسخگوی سئوال مذکور است. اين بهشتی که تجلّی رحمت خاص خداوند است، با دو سرماية ايمان و عمل صالح ساخته می­شود. خداوند تبارک و تعالی چهل و سه بار در قرآن کريم، ايمان و عمل صالح را به صورت شرطی در کنار هم ذکر فرموده است، ولذا معلوم می­شود که ايمانِ منهای عمل صالح و عملِ صالحِ منهای ايمان، هيچ کدام مثمر ثمر نيست و سرماية پايدار محسوب نمی­شود و بهشت را دربر ندارد. آنچه که بهشت را فراهم می ­آورد، ايمان درونی و قلبی توأم با عمل صالح است. اگر کسی بگويد: من مؤمن هستم، بايد اين مؤمن بودنِ خود را با عمل صالح نشان دهد. تجلّی ايمان در عمل صالح است. ولذا کسی که مسلمـان و مؤمن است و اصول دين را می­داند ولی در فروع دين مشکل دارد، به اين سبب که عمل صالح را در کنار ايمان ندارد، مؤمن حقيقی محسوب نمی­شود. به همين ترتيب در صورتی که عمل صالح توأم با ايمان قلبی به پروردگار نباشد، در پيشگاه الهی پذيرفته نمی­شود. خداوند متعال عمل خير را از متّقين می­ پذيرد نه از افراد بی ­ايمان؛ «اِنَّما يَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ الْمُتَّقين‏»[25]، همانطور که قربانی قابيل پذيرفته نشد.

     استاد جوادی آملی می­ فرمايند: انسان بايد هم حُسن فاعلی داشته باشد و هم حُسن فعلی؛ يعنی هم خودش بايد مؤمن باشد و هم اعمالش خوب و صالح باشند. پس اگر کسی حُسن فعلی داشت ولی حُسن فاعلی نداشت، اين عملِ حَسَن از او پذيرفته نمی­شود و همچنين، اگر کسی حُسن فاعلی داشت، ولی حُسن فعلی نداشت، چنين ايمانی هم از او پذيرفته نمی­شود. وعدة بهشت از آنِ مؤمنانِ دارای عمل صالح است. فردوس که عالی­ ترين درجة بهشت است، اجر کبير، درجات اعلی، حُسن عاقبت، رسيدن به حيات طيّبه و مقام صالحين و ... همه محصول ايمان و عمل صالح است «اُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّة»[26]. و به اين علّت خداوند متعال فرمود: «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا»[27] ای کسانی که ايمان آورده ­ايد، ايمان بياوريد، يعنی بايد ايمانِ مؤمنان با عمل صالح امضاء شود.

     لازم به توضيح است: گرچه «صالحات» اعمّ است و واجب و مستحب را دربر می­گيرد، ولی در درجة اوّل، واجبات مطرح می­شود و منظور، اعمال خيرِ واجب می­باشد.

     7- ايمان و عمل صالح، دو بال برای صعود و پرواز انسان: يکی از اهداف خلقت انسان آزمايش است و هدف از آزمايش، انتخاب صاحبان احسن العمل است «خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ اَيُّكُمْ اَحْسَنُ عَمَلاً»[28]. خداوند متعال انسان را می­ آزمايد تا بهترينِ عمل­کنندگان را انتخاب کند. خدای سبحان در قرآن کريم انسان را به پرواز کردن و عروج و صعود دعوت فرموده است «اَ وَ لَمْ يَنْظُرُوا فی‏ مَلَكُوتِ السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ وَ ما خَلَقَ اللهُ مِنْ شَیْ‏ءٍ»[29] و برای پرواز دو بال قرار داده که ايمان و عمل صالح می­باشد. وقتی پرنده اينچنين بر اوج آسمانها پرواز می­کند و اوج می­گيرد، معلوم می­شود که قدرتِ پرواز و صعود و عروج انسان که اشرف مخلوقات است، تا چه حدّ می­ باشد.

«طيران مرغ ديدی، تو ز پايبند شهوت

                                           بِـدَر آی تـا ببيـنی طيـرانِ آدميّـت»[30]

     پس وقتی خدای سبحان انسان را به پرواز و عروج و صعود دعوت فرموده، امکان ندارد که بال و پر پرواز به او ندهد و ايمان و عمل صالح، دو بال برای پرواز می­ باشند «اِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصّالِحُ يَرْفَعُهُ»[31]. زمانی که ايمان و عمل صالح در کنار هم قرار گيرند، بـه سوی خداوند صعـود می ­کنند، ولـذا خداوند متعـال می­فرمايد: «لَنْ يَنالَ اللهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لكِنْ يَنالُهُ التَّقْوى‏ مِنْكُم‏»[32]. به فرمودة استاد جوادی آملی، وقتی تقوا صعود می­ کند، متّقی به طريق اولی صعود می­ نمايد. امکان ندارد که ايمان صعود کند ولی متّقی در زمين بماند.

     همانطور که مرغ با يک بال قدرت پرواز ندارد، انسان هم با يک بال نمی­تواند پرواز کند. بايد بال ايمان و بال عمل صالح، همديگر را همراهی کنند تا انسان به پرواز درآيد.

     خلقت انسان، برای اين است که صعود کند و پرواز نمايد و به احسن ­الخالقين تقرّب يـابد و برای اين منظور، انسـان بـايد احسن­  المخلوقين گردد. استاد جوادی آملی می­ فرمايند: خداوند در خلقت هيچ موجودی بغير از انسان، به خود تبريک نفرمود و فقط در خلقت انسان فرمود: «فَتَبـارَكَ اللهُ اَحْسَنُ الْخـالِقين‏»[33]. پس معلوم می­شود انسان بالقوّه احسن­ المخلوقين است و برای اينکه اين بالقوّه ­ها شکوفا گردد، بايد ايمان و عمل صالح در کنار هم قرار گيرند. آری، برای به فعليّت رسيدن احسن­ المخلوقين، احسن­ العمل لازم است و با احسن­ العمل، انسان به احسن­ المخلوقين بودن و احسن­ الحال می­رسد.

     حضرت امام صادق(عَلَيهِ ­السَّلام) با دعای شريف «يا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْاَبْصارِ يا مُدَبِّرَ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ يا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْاَحْوالِ حَوِّلْ حالَنا اِلى اَحْسَنِ الْحال‏»[34] آموختند که احسن ­الحال را طلب کنيم. البتّه اين دعا، مخصوص تحويل سال نيست، بلکه شايسته است همواره و در همه حال از جمله در سجده و قنوت نماز، اين درخواست را از خداوند داشته باشيم. اگر به ما آموختند که از خداوند احسن­ الحال طلب کنيم، توجّه نماييم که احسن ­الحال محصول احسن ­العمل است. انسـان تـا بـه احسن­ العمل موفّق نشده، بـه احسن­ الحـال و احسن­ التّقويم نمی­رسد و احسن­ المخلوقين نمی­شود، ولـذا به احسن ­الخالقين هم تقرّب نمی­ يابد و به همين دليل خداوند متعال ايمان و عمل صالح را دو شرط برای سعادت انسان قرار داده است.

     8- پاسخگويی به نيازهای جسمانی و روحانی انسان در بهشت از سوی پروردگار: خداوند متعال در آية شريفة مورد بحث، نعمتهـای مادّی و لذّات جسمانی را در بهشت به مؤمنـان وعده می ­فرمايد «جَنّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْاَنْهارُ» و فرموده­ اند: برای نمازگزاران حقيقی، علاوه بر نعمتهای بهشتی و «جَنّاتٍ تَجْری...» که دريافت می­ کنند، در ساعات نماز تحفه ­های خاصی از طرف پروردگار متعال می­رسد. امّا با توجّه به اينکه انسان متشکّل از جسم و روح است، لذا معادِ او هم معاد جسمانی و روحانی خواهد بود و در بهشت به هر دو نياز جسمی و روحی او پاسخ داده خواهد شد که لذّات روحانی و معنوی در بهشت، قابل مقايسه با لذّات مادّی نمی­ باشند. همانطور که برای جسم و روح انسان در دنيا، لذّات جداگانه ­ای است، لکن لذّات روحانی، قابل مقايسه با لذّات جسمانی نمی­ باشند، به عنوان نمونه: اوليای الهی و واصلان درگاه حق، آن لذّتی را که از نماز و مناجات و راز و نياز با خدای خود می­برند، بسی بالاتر از آن لذّتی است که ساير انسانها از طعام و شراب می­ برند «يَشْتَغِلُ اَهْلُ اللهِ بِالله»[35]. همانگونه، در آخرت هم لذّات روحانی و معنوی، بسيار بالاتر از لذّات نعمات مادّی و جسمانی است.

     به همين ترتيب، عذابهای روحی در دوزخ نيز قابل مقايسه با عذاب جسمی که نمونه­ ای از آن در آيات شريفة مورد بحث استفاده شد، نمی­ باشد. آری، وقتی دوزخيان متوجّه می­شوند که چه ودايع گرانبهايی به آنها داده شده بود، ولی ايشان همة آنها را خاکستر نموده و مدفون ساختند، دچار آنچنان آتش ندامتی می­گردند که قابل مقايسه با عذابِ سوختنِ پوست و ساير عذابهای جسمانی نيست.

 

1- و رحمت من وسعت يافته بر همه چيز (مبارکه اعراف/156).

2- ای خدايی که سبقت گرفته رحمتش بر غضبش (مفاتيح­ الجنان، فرازی از دعای جوشن کبير).

3- روزی که آشکار شوند اسرار (مبارکه طارق/9).

4- جزایی به سبب آنچه انجام می­دادند (مبارکه واقعه/24).

5- آيا جزا داده می­شوند مگر به سبب آنچه که انجام می­دادند (مبارکه سبا/33).

6- نهج ­الفصاحه، حديث2060

7- دنیا مزرعة آخرت است (مجموعة ورام، ج1، ص183).

8- بحارالانوار، ج75، ص373

9- اگر نيکی کنيد، نيکی کرده­ ايد به خودتان و اگر بدی کنيد، پس بر آن است (مبارکه اِسراء/7).

10- مبارکه روم/44

11- البتّه به تحقيق خلق نموديم انسان را در رنج (مبارکه بلد/4).

12- ارشادالقلوب، ج1، ص30

13- راحتی برای مؤمن در دنيا محال است (دررالاخبار، ص566).

14- اخبار و آثار حضرت امام رضا(عَلَيهِ ­السَّلام)، ص463

15- هر كه بشناسد دنيا را اندوهناك نگردد بر آنچه برسد به او (تصنيف غررالحكم و دررالكلم، ص131).

16- تلخی دنیا، شیرینی آخرت، و شیرینی دنیا، تلخی آخرت را به همراه دارد (بيان نورانی امام علی(عَلَيهِ­ السَّلام)؛ نهج البلاغه، حکمت251).

17- مبارکه انشقاق/6

18- کسی که بياورد يک نيکی، پس برای اوست ده برابر آن (مبارکه انعام/160).

19- پس اضافه می­کند آن را برای او، اضافه­ کردنی بسيار (مبارکه بقره/245).

20- مَثَلِ كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى ‏كنند، همانند مَثَلِ دانه­ای است كه هفت خوشه بروياند، كه در هر خوشه، يكصد دانه باشد، و خداوند آن را براى هر كس بخواهد(و شايستگى داشته باشد)، مضاعف مى‏ كند، و خداوند وسعت­ دهنده، و (به همه چيز) داناست (مبارکه بقره/261).

21- ای کسانی که ایمان آورده اید باطل نکنید اعمالتان را با منت و اذیت (مبارکه بقره/264).

22- باقی ماندن بر عمل، سخت­تر از عمل است (بحارالانوار، ج67، ص233).

23- ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص11

24- بحارالانوار، ج68، ص243

25- اين است و جز اين نيست که قبول می­کند خداوند از پرهيزکاران (مبارکه مائده/27).

26- آن گروه ايشان هستند بهترين مخلوقات (مبارکه بيّنه/7).

27- مبارکه نساء/136

28- خلق نمود مرگ و زندگی را تا آزمايش کند کدام يک بهتريد از لحاظ عمل (مبارکه ملک/2).

29- آيا نگاه نمی­ کنند در ملکوت آسمانها و زمين و آنچه خلق کرد خداوند از چيزی (مبارکه اعراف/185).

30- سعدی(عَلَيهِ ­الرَّحمَة)

31- به سوی او صعود می­کند کلمة پاکيزه و عمل صالح بالا می­برد او را (مبارکه فاطر/10).

32- هرگز نمی­رسد به خداوند گوشتهای آنها و نه خونهايشان، وليکن می­رسد به او تقوا از شما (مبارکه حج/37).

33- پس پربرکت است خداوندی که بهترينِ خلق­ کنندگان است (مبارکه مؤمنون/14).

34- ای برگردانندة قلب­ها و چشم­ها، ای تدبيرکنندة شب و روز، ای تغييردهندة حال و احوال، تغيير ده حالِ ما را به بهترين حال (زاد المعاد، ص328).

35- اشتغال دارند اهل خداوند به خداوند (برگرفته از سخنرانی­های استاد قرائتی).