استاد جوادی آملی، در تفسير تسنيم مطلبی بيان فرمودند که مضمون آن به اين صورت است: «در ساحت ميزان که اعمال انسان مورد ارزيابی قرار می­گيرد، بهترين و وزين ­ترينِ حسنات در ميزان اعمال، تولّی اهل­ بيت(عَلَيهِم­ السَّلام) است». هر قدر انسان ولايت ­مدار باشد و از مقام ولی و نبی اطاعت کند، ارزش و بها می­یابد. هستی انسان و شرافت و انسانيّت او بستگی به مقام ولايت دارد. در اوّلين دعای صحيفة سجاديّه آمده است: اگر حمد الهی نبود، البته مردم از حدود انسانيت به حد حيوانیّت خارج می­شدند «لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْاِنْسانِيَّةِ اِلى حَدِّ الْبَهيمِيَّةِ». آن بزرگواران حمد و شکر الهی و راه حق و باطل و خير و شر و احکام و اخلاق را به ما می ­آموزند. بذرهای بالقوّة وجود انسان بدون ولايت آن بزرگواران شکوفا نمی­شود. حبّ اهل بيت(عَلَيهِم ­السَّلام) عامل نجات و سعادت دنيوی و اُخروی انسان است. حضرت پيامبر اسلام(صَلَّي­­ اللهُ­ عَلَيْهِ ­وَ‌­الِه) فرمودند: «حُبِّی وَ حُبُّ اَهْلِ بَيْتی نافِعٌ فی سَبْعَةِ مَواطِنَ اَهْوالُهُنَّ عَظيمَةٌ عِنْدَ الْوَفاةِ وَ فِی الْقَبْرِ وَ عِنْدَ النُّشُورِ وَ عِنْدَ الْكِتابِ وَ عِنْدَ الْحِسابِ وَ عِنْدَ الْميزانِ وَ عِنْدَ الصِّراط»[1] حبّ رسول اکرم(صَلَّي ­­اللهُ ­عَلَيْهِ ­وَ‌­الِه) و اهل ­بيت(عَلَيهِم­ السَّلام) در هفت موضعِ هولناک سودمند است که اوّلينِ آنها زمان مرگ است. حضرت امام علی(عَلَيهِ ­السَّلام) فرمودند: «مَنْ يَمُتْ يَرَني»[2] هر کس بميرد مرا می­بيند. آنان که در خط آن بزرگـوار و پيرو حقيقيشان بودند، بـا لبخند آن حضـرت مواجه می­شوند که بالاترينِ لذت­هاست و آنها که خلاف خط ايشان بودند، با روگردانی ايشان مواجه می­گردند.

     موضع بعدی، در قبر می­باشد «فِی الْقَبْرِ» و سوم: به هنگام نشر می­باشد «عِنْدَ النُّشُورِ». چهارم: زمانی که نامه­ های اعمال به دست­ها داده می­شود «عِنْدَ الْكِتابِ». پنجم: زمان حساب و کتاب اعمال «عِنْدَ الْحِسابِ». ششم: در پای ميزان الهی «عِنْدَ الْميزانِ» و هفتم: در نزد صراط است «عِنْدَ الصِّراط». پس خداونـد متعـال اين همه آدرس می­فرمايد که با آنها همراه شويد و از کشتی اهل ­بيت(عَلَيهِم ­السَّلام) جدا نگرديد تا به سعادت حقيقی نائل شويد. اگر از کشتی اهل­ بيت(عَلَيهِم­ السَّلام) دور افتاديد، گرفتار طوفان حضرت نوح(عَلَيهِ ­السَّلام) می­شويد و به اين سبب وقتی حضرت امام ­رضا(عَلَيهِ­ السَّلام) وارد نيشابور شدند و دانشمندان با قلم و دوات به استقبال ايشان آمدند، حضرت فرمودند: «سَمِعْتُ اَبی مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ يَقُولُ سَمِعْتُ اَبی جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ يَقُولُ سَمِعْتُ اَبی مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ يَقُولُ سَمِعْتُ اَبی عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ يَقُولُ سَمِعْتُ اَبِی الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِیٍّ يَقُولُ سَمِعْتُ اَبی اَميرَ الْمُؤْمِنـينَ عَلِيَّ بْنَ اَبی طالِبٍ(عَلَيهِ ­السَّلام) يَقُولُ سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ(صَلَّي­­ اللهُ­ عَلَيْهِ­ وَ‌­الِه) يَقُولُ سَمِعْتُ جَبْرَئيلَ يَقُولُ‏ سَمِعْتُ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ‏ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ حِصْنی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنی اَمِنَ مِنْ عَذابی فَلَمّا مَرَّتِ الرّاحِلَةُ نادانا بِشُرُوطِها وَ اَنَا مِنْ شُرُوطِها»[3]. توحيد منهای امامت، توحيد اصيل و حقيقی محسوب نمی­شود. مهم­ترين راه نجات در پای ميزان و حساب و قبر، محبت اهل­ بيت(عَلَيهِم­ السَّلام) است. البته صِرف ادّعای دوست داشتن اهل بيت(عَلَيهِم­ السَّلام) کافی نيست، بلکه محبّت اصيل و حقيقی، آن محبّتی است که محبّ، به عمل و رفتار و اخلاق آن بزرگواران ملبّس باشد «مَنْ اَحَبَّنا فَلْيَعْمَلْ بِعَمَلِنا»[4]. آری علامت محبّت، اطاعت است ولذا شبيه ­ترين انسان­ها از لحاظ اخلاق و عمل بـه اهل­ بيت(عَلَيهِم ­السَّلام) محبّ ­ترين و شيعه­ ترين آنها محسوب می­شوند، همچنانکه خداوند متعال در قرآن کريم فرمود: «قُلْ اِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونی‏ يُحْبِبْكُمُ الله‏»[5]، (پیامبرم) بگو اگر حقيقتاً خداوند را دوست داريد، پس از من اطاعت کنيد تا خداوند هم شما را دوست بدارد.

 

1- دوست داشتن من و دوست داشتن خاندان من در هفت مقام كه هراسى بس بزرگ دارند سودمند است: نزد مُردن و در قبر و در برخاستن از قبر و در هنگام دريافت نامة اعمال و در وقت حساب و نزد سنجيدن كارهاى خوب و بد و درگذشتن از صراط (خصال، ج2، ص360).

2- امالی مفيد، ص7

3- شنيدم پدرم موسی بن جعفر فرمود، شنيدم پدرم جعفر بن محمد فرمود، شنيدم پدرم محمد بن علی فرمود، شنيدم پدرم علی بن الحسين فرمود، شنيدم پدرم حسين بن علی فرمود، شنيدم پدرم علی ابن ابی طـالب(عَلَيهِ ­السَّلام) فرمود، شنيـدم رسول خدا(صَلَّي ­­اللهُ ­عَلَيْهِ­ وَ‌­الِه) فرمود، شنيدم جبرئيل فرمود، شنيدم خداوند عزّ و جلّ فرمود: لا اله الّا الله پناه گاه من است، پس کسی که داخل شود در قلعة من، ايمن گردد از عذاب من، پس زمانی که حرکت کرد کاروان، ندا داد ما را، به شروط آن و من از شروط آن هستم (امالی صدوق، ص235).

4- کسی که دوست بدارد ما را، پس بـايد عمل کند بـه عمل ما (بيان نورانی امام علی(عَلَيهِ­ السَّلام)؛ بحارالانوار، ج67، ص306).

5- مبارکه آل­عمران/31